زمانی که اینشتین اندکی از بررسی نظریه نسبیت خود فارغ میشد، بخش قابلتوجهی از وقتش را به نوشتن نامههایی با موضوع خدا، مطالعات هندسی پسرش و حتی موتور بخار اسباببازی کوچکی اختصاص میداد که عمویش زمانی که یک پسربچه بود، به او داده بود. این نامهها که در خانه حراج «نمایههای تاریخ» در کالیفرنیا زیر چکش حراج رفتند، برخی به زبان انگلیسی و تعداد دیگر به زبان آلمانی نوشته شدهاند و برخی از آنها به دستخط خود وی و تعداد دیگر نیز تایپ شدهاند. این نامهها دههها در اختیار یک کلکسیوندار خصوصی بودند که خواست نامش فاش نشود.
به گفته جوزف مادالنا، موسس خانه حراج نمایههای تاریخ، این نامهها نگاهی نادر به افکار اینشتین در هنگامی دارند که وی درباره نظریههای علمی پیچیده با همکارانش بحث نمیکرد.
مادالنا در این باره گفت: همگی میدانیم که چه قدر او پیچیده بود و اینکه چگونه دنیا را با نظریه نسبیت خود تغییر داد. اما این نامهها سوی دیگر داستان را نشان میدهند و اینکه اینشتین بهطور مثال، چگونه فرزندانش را نصیحت میکرد.
اینشتین در یکی از نامهها یکی از پسرهایش را ترغیب میکند که هندسه را اندکی جدیتر بگیرد و در یکی دیگر از آنها به یکی از دوستانش که همسرش به تازگی به وی خیانت کرده، مشاوره میدهد.
در نامهیی دیگر به عمویش در تولد 70سالگیاش، اینشتین به یاد میآورد که چگونه موتور بخار اسباببازی که عمویش به او داده بود، علاقه ابدی وی به علم را برانگیخت. تعدادی دیگری از نامههای وی نیز درباره نازیسم هستند.
اینشتین همچنین در سال 1945 یه یکی از پسرهایش نامهیی نوشته بود و در آن، ارتباط بین نظریه نسبیت وی و بمبهای اتمی که به تازگی بر روی ژاپن انداخته شده بودند را توضیح میدهد. این نامه 62هزار و 500 دلار فروش رفت. نامههای اینشتین ارزشمند هستند زیرا باهوشترین فیزیکدان قرن بیستم آنها را نوشته است.