سازمان کشورهای صادرکننده نفت خام (اوپک) در روز پنجم ژوئن تصمیم گرفتند، میزان تولید فعلی خود را حفظ کنند و نظارهگر اتفاقاتی باشند که در آینده برای نفت رخ میدهد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند این استراتژی تاثیر معکوس روی بهای نفت میگذارد و فشار زیادی را بر تولیدکنندگان نفت در ایالات متحده امریکا وارد میکند؛ در نتیجه سهم اوپکیها افزایش خواهد یافت.
تاکنون بهای نفت دبلیوتیآی که شاخص نفت در حوزه امریکاست از 97.46دلار به ازای هر بشکه در ماه سپتامبر سال 2014 به کمتر از 45.90دلار در ازای هر بشکه در ماه فوریه سال 2015 رسیده است. این امر به دنبال تصمیم اوپک در نشست ماه نوامبر مبنی بر حفظ سقف تولید روزانه 30میلیون بشکه در روز به وقوع پیوست. کاهش شدید بهای نفت منجر به اختلالات شدید در تولید نفت در ناحیه تگزاس و بسیاری دیگر نقاط ایالات متحده امریکا شد. بسیاری از برنامههای حفاری متوقف شدند و شمار زیادی از کارگران صنعت نفت از کار برکنار شدند. شاخص پترو تگزاس بیش از 20 نقطه کاهش یافت و این صنعت با بحران اقتصادی جدی مواجه شد. نخستین دلیل کاهش شدید بهای جهانی نفت، افزایش غیرقابل باور تولید نفت در تگزاس و سایر نقاط ایالات متحده امریکا بود. صنعت نفت داخلی به این نتیجه رسیده بود که با حفاریهای عمیق در لایههای شیل و روشهای متعدد حفاری هیدرولیکی میتوان میزان تولید نفت و گاز را به میزان چشمگیری افزایش داد. تولید نفت در امریکا تنها در عرض سه سال روند کاهش 40ساله خود را معکوس کرد و از 5 میلیون بشکه در روز به حدود 9میلیون بشکه در روز رسید.
اوپک به عنوان اصلیترین سازمان صادرکننده نفت جهان، این افزایش تولید از سوی امریکا را تهدیدی جدی برای سهم خود در بازار قلمداد کرد.
میزان نفتی که تاکنون ذخیره شده نسبت به سال گذشته 20درصد بیشتر است و تقریبا بالاترین رکورد محسوب میشود. عبدالله سالم البدری، دبیرکل اوپک پس از نشست اخیر اشاره کرد که تمامی این اتفاقات بعد از نفت 100دلاری رخ داد. اکنون که نفت به قیمتی نصف آن زمان به فروش میرسد، جهان درمییابد که میزان انعطاف تولید نفت در امریکا در این شرایط تا چه حد است. قیمت نفت تا چه میزان کاهش خواهد یافت و تا چه مدت روی این میزان قرار خواهد گرفت؟ اوپک میتواند به راحتی و با انجام «هیچ» کاری به بازار نفت فشار وارد کند. درحال حاضر توپ در دستان تولیدکنندگان امریکایی است و آنها میتوانند با تولید بیشتر، سهم بیشتری را در بازار به دست بیاورند. تاکنون شرکتهای اکتشافی و تولیدکننده دست به دست شرکتهای خدماتی دادهاند تا هزینهها را کاهش دهند. برخی از شرکتها نظیر کونکوفیلیپس با اتخاذ روشهایی موفق شدهاند هزینهها را تا 30درصد کاهش دهند و انتظار دارند با این روش تا پنج سال آینده 20درصد به کارایی خود بیفزایند. کشورهای تشکیلدهنده اوپک مزیتهایی نسبت به شرکتهای نفت امریکایی دارند. آنها شرکتهای نفتی خودشان را اداره میکنند و مالک نفتی که روی آن قرار دارند، هستند. در امریکا بیشتر نفت در اختیار افراد شخصی است و شرکتها باید با آن افراد وارد مذاکره شوند و بخشی از درآمد خود را که معمولا بیش از 20 تا 25درصد است به آنها بپردازند. در تگزاس مالیات تولید که بالغ بر 3.6درصد است بر دوش تولیدکنندگان است. از طرفی ایالتها نیز قوانین و هزینههای دستوپاگیر محیط زیستی بسیاری را اعمال میکنند. در بسیاری از موارد دولت امریکا رابطه نامطلوبی با شرکتهای تولیدکننده نفت دارد. در تاریخ این کشور مقاطعی وجود دارد که دولت فدرال کنترلهای قیمتی اعمال کرده که مانع رقابت این شرکتها در سطح بازار جهانی شده است. یک نمونه که میتوان به آن اشاره کرد، قانون منع صادرات نفتی به کشورهای خارجی از سوی دولت فدرال بوده است. هرچند اخیرا تلاشهایی برای برداشتن این منع صادرات صورت گرفته اما اوباما گفته که این لایحه را وتو خواهد کرد. هرچند تولیدکنندگان نفت امریکایی با موانع بسیاری مواجه بودهاند باز هم نسبت به آینده خوشبین هستند. یکی از مدیرانعامل شرکتهای نفتی امریکا اخیرا اظهار کرده که این نخستینباری نیست که در چنین بازیای قرار گرفتهاند و از آن عبور خواهند کرد. با وجود این، همه میدانند که اوپک مزیت و قدرتهای اقتصادی بیشتری برای تحت فشار قرار دادن تولیدکنندگان امریکایی دارد.