جمهوری‌خواهان، نفت و مذاکرات هسته‌ای

۱۳۹۴/۰۳/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۲۰۳۷

طی 6ماه گذشته، رویارویی دولت امریکا با جمهوری‌خواهان بر سر رسیدن به یک توافق جامع هسته‌یی با جمهوری اسلامی ایران کاملا هویدا شده است.

بر بسیاری این موضوع شک‌برانگیز بوده است که این رویارویی، آیا منبعث از تاکتیک هماهنگ شده‌یی به نام «پلیس خوب - پلیس بد» است یا این اختلافات، واقعی است. شواهد گویای واقعی بودن این رویارویی است به دلایل ذیل:

1- مدعای اجرای سیاست‌هایی نظیر «پلیس خوب- پلیس بد» به اثبات نیاز دارد که شواهد و دلایل قابل قبولی از سوی مدعیان آن ارایه نشده است.

2- همسویی و همصدایی رژیم صهیونیستی با جمهوری‌خواهان در کاهش دامنه قدرت دولت اوباما در تصمیم‌گیری برای رسیدن به سند توافق جامع هسته‌ای، یک انگاره نیست بلکه حقیقتی مشهود و ملموس است؛ البته تحولات اخیر که حاکی از کاهش شدت همراهی رژیم صهیونیستی با جمهوری‌خواهان است، رویدادی مهم و قابل تامل است اما تحلیل آن در این مختصر نمی‌گنجد.

3- اگر اهداف دولت اوباما برای دستیابی به توافق جامع هسته‌یی را با اهداف جمهوری‌خواهان لیست کنیم، تقابل و رویارویی مذکور به خوبی به دست می‌آید. برخی از سرفصل‌ها به شرح ذیل است:

الف) افتخار دستیابی به توافق جامع هسته‌یی 1+5 با جمهوری اسلامی ایران، افتخار بزرگی است که جمهوری‌خواهان تمایل ندارند در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 2016 دولت اوباما آن را به نفع خود مصادره کند.

ب) در سناریو شکست مذاکرات هسته‌یی که عمدتا از سوی جمهوری‌خواهان دنبال می‌شود به زعمشان اولا شکست جناح رقیب در انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا در سال 2016 تضمین می‌شود در ثانی اعمال فشارهای بیشتر از «تحریم‌های به اصطلاح فلج‌کننده» قدرت مانور آنان را در صورت پیروزی در انتخابات 2016 بیشتر می‌کند.

ج) دولت اوباما، دو سناریو توافق هسته‌یی و اعلام توقف و شکست مذاکرات را به موازات هم در دست دارد. مجموع عوامل برون‌زا و درون‌زا باعث شده است که دولت اوباما نه از سر لاف‌زنی بلکه به حقیقت بارها اعلام کند که احتمال موفقیت در توافق هسته‌یی با جمهوری اسلامی ایران در بهترین حالت در شرایط 50 - 50 است. اوباما در سیاست 50 - 50، کارتر، وزیر جنگ جدید دولتش را روی کار آورد. اعلام این موضع کینه‌توزانه از سوی این وزیر در زمستان سال گذشته که بزرگ‌ترین خطر و تهدیدات برای صلح جهانی، داعش و ایران هستند کاملا مطابق با سناریوهای فوق به خصوص در بحث اعلام شکست مذاکرات هسته‌یی است. از این رهگذر اوباما درصدد مدیریت تشدید برخوردها با جمهوری اسلامی ایران و حفظ موازنه قدرت با «دار و دسته جمهوری‌خواهان» است. البته برای تضعیف موضع جمهوری‌خواهان برخی از اطلاعات در خبرگزاری‌های بین‌المللی مانند خبر مربوط به تعارض گزارشات و اطلاعات دستگاه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی با اتهام‌زنی سال 2012 نتانیاهو به جمهوری اسلامی ایران در دستیابی قریب‌الوقوع به سلاح هسته‌ای در زمستان 2014 نشر داده شد.

د) بی‌تردید در تمام تحولات منطقه خاورمیانه و شمال افریقا به موضوع نفت باید توجه داشت. دولت اوباما، سیاست سقوط حداقل 50 دلار در قیمت هر بشکه نفت خام را با همکاری غیرقابل دوستان منطقه‌یی‌اش دنبال کرد تا در سناریو اول بدون اعلام هرگونه تحریم جدید، ایران را با تشدید تنگناها متقاعد به قبول توافقات هسته‌یی کند و در شرایط تحقق سناریو دوم یعنی شکست مذاکرات با عنایت به مازاد حدود 1.9میلیون بشکه‌یی تولید جهانی نفت، امکان حذف فروش نفت ایران با تکانه و شوک‌های کنترل شده به بازارهای جهانی نفت و سایر بازارهای مرتبط فراهم شود. علاوه بر اهداف مورد نظر تقویت رشد اقتصادی بخش قابل توجهی از کشورهای متحد امریکا و دولت دموکرات اوباما به موازات ضربه زدن به روسیه در دستور کار بوده است.

ه) آنچه در سطور بالای این یادداشت گذشت برای این است که بهتر از مواضع دشمنان این ملک و ملت آگاه شویم اما آنچه در این ارتباط شایان ذکر و بسیار قابل تامل و توجه است، موضوع تحریم‌های مالی- نفتی به بهانه تحریم‌های هسته‌یی است که دست ما را از برداشت از منابع مشترک نفت و گاز با کشورهای قطر، امارات، عربستان و عراق محدود و حتی کوتاه کند. نگارنده معتقد است که یکی از نقاط کانونی بازی تشدید تحریم‌های هسته‌یی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران پس از تحریم‌های داماتو و ILSA منبعث از همین راهبرد بوده است. یعنی با محدود کردن یا ممانعت همکاری شرکت‌های بزرگ نفتی با ایران در عقد قراردادهای سرمایه‌گذاری در مسابقه برداشت از منابع بسیار عظیم مشترک نفت و گاز، تمرکز تقویت امنیت عرضه انرژی روی قراردادهای مشارکت در تولید با کشورهای قطر، امارات، عربستان و عراق باشد که البته، قطر و امارات نقش پررنگ‌تری را در این بازی عهده‌دار بوده‌اند.

جناح جمهوری‌خواهان (که حمایت شرکت‌های بزرگ نفتی امریکایی را در کارنامه خود دارد) و سایر شرکت‌های نفتی ذی‌نفع، مساعی خود را در بر هم زدن دستیابی به توافق جامع هسته‌یی برد- برد 1+5 با جمهوری اسلامی ایران به‌کار می‌برند تا این سفره گسترده جمع نشود. شرکت‌هایی نفتی که دستشان کوتاه مانده است اعم از اروپایی‌ها و سایر شرکت‌های نفتی بسیار تمایل به سرمایه‌گذاری در بازار 200میلیارد دلاری توسعه بخش بالادستی ایران به خصوص در حوزه منابع مشترک دارند. دموکرات‌ها با این گروه از شرکت‌ها همراهی بیشتری می‌کنند. بنابراین از این نقطه نظر نیز جمهوری‌خواهان با دولت اوباما و دموکرات‌ها در تعارض برای رفع تحریم‌ها علیه ایران هستند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر