کاوه میرعباسی میگوید: در ایران تعداد کسانی که نویسندگی برایشان شغل محسوب میشود به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسد. او همچنین اظهار میکند: تفننی بودن نویسندگی در ایران باعث شده تعداد زیادی از خانمها به نویسندگی روی بیاورند.
این مترجم و نویسنده درباره سود و زیان پیوستن به قانون کپیرایت گفت: فکر میکنم پیوستن به این قانون برای ما مفید و ضروری است و برایمان یک وجهه مثبت دارد، بهخصوص اینکه ما ملتی دارای فرهنگ غنی هستیم. بنابراین مناسب نیست در جرگه کشورهایی باشیم که تابع قانون کپیرایت نیستند. متعهد نبودن ما به این قانون در حالی است که معدود ناشرانی که آثاری از کشور ما ترجمه کردهاند خود را موظف به رعایت این قانون میدانند.
میرعباسی ادامه داد: ضمن اینکه بدون رعایت قانون بینالمللی حق مولف یا همان کپیرایت، ما نمیتوانیم به بازارهای جهانی نشر راه پیدا کنیم؛ بهطوریکه این موضوع باعث شده وقتی به نمایشگاههای بینالمللی کتاب میرویم دستمان برای فروش کتابهایمان و عقد قرارداد بسته باشد. در هر صورت ترجمه بدون رعایت حق مولف باعث شده اروپاییها واژه دزدی را بر این کار بگذارند؛ یعنی این کار نوعی دزدی محسوب میشود. بنابراین پیوستن به این قانون برای اعتبار و وجهه ما خیلی خوب است و پیوستن به آن، هزینه خیلی زیادی بر ناشران ما تحمیل نمیکند. مخصوصا اینکه تیراژ کتاب در کشور ما بسیار پایین است و به همین خاطر مبلغ زیادی برای پرداخت حق مولف اختصاص پیدا نمیکند. همچنین باعث جلوگیری از ترجمههای مکرر از یک اثر میشود. در ضمن از سوی ناشر و مولف نیز نظارتی روی ترجمه و مترجم صورت میگیرد و در این حالت دیگر هر کسی اقدام به ترجمه آثار نمیکند.