حضور شرکت‌های بین‌المللی نفت در وین، به خاطر ایران بود

۱۳۹۴/۰۳/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۱۹۸۶

مترجم : نسیم بنایی

کریستوفر کوک پایه‌گذار بورس نفتی ایران، از علاقه‌مندان به بیژن زنگنه وزیر نفت است. خبرگزاری ترند آذربایجان به‌دنبال عواقب نشست اوپک در وین و تمدید تصمیم قبلی این سازمان مبنی بر حفظ سقف تولید 30میلیون بشکه در روز، از کریس کوک مدیر سابق اینترنشنال پترولیوم اکسچینج کارشناس بازار در مورد دیدگاه او درباره این نشست سوالاتی پرسیده است. سوال‌هایی که ازسوی کوک به خصوص درباره ایران با پاسخ‌های جالب توجهی همراه بوده است. کوک در این گفت‌وگو ادعا می‌کند، اظهارنظر البدری دبیرکل اوپک راجع به «دور بودن زمان اضافه شدن تولید نفت ایران» مورد علاقه ایران خواهد بود چراکه موجب می‌شود کشورهای اوپک در مقاومت برابر افزایش نفت ایران «تعجیل» به خرج ندهند. او پیشنهاد داده است که «ایران» «روسیه»و «چین» در کنار همدیگر اتحادیه بین‌المللی گاز طبیعی را تشکیل دهند تا از طریق آن بتوانند به جای قیمت‌گذاری «گاز» براساس «نفت» برعکس عمل کنند. او حضور پرشمار شرکت‌های بین‌المللی نفتی در وین که برای گفت‌وگو با زنگنه صورت گرفته بود را یکی از کلیدی‌ترین و تازه‌ترین اتفاق‌های این نشست اوپک عنوان کرده است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

آقای کوک، به‌نظر می‌رسد هیچ شوکی در این نشست اوپک نبود و النعیمی وزیر نفت عربستان سعودی در برابر هر آنچه در آینده رخ دهد، اظهار «راحتی» کرد. نظر شما چیست؟

درحقیقت اوپک به آرامی یک قو روی دریاچه بود، اما به شما اطمینان می‌دهم که زیر این سطح آرام، دست‌وپای زیادی زده می‌شد. نشست روز جمعه اوپک بار دیگر یک تظاهر ساختگی و بی‌معنی بود، اما گفت‌وگوهای بسیار با اهمیتی پیش و درحاشیه این نشست صورت گرفت.

نخستین گفت‌وگوی کلیدی که می‌توان به آن اشاره کرد، میان بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت ایران و برخی مدیران شرکت‌های بین‌المللی نفتی مهم دنیا بود که معمولا در این نشست‌های اوپک حضور ندارند. دومین مورد هم حضور تولیدکنندگان مهم غیراوپکی نظیر روسیه و گفت‌وگو میان آنها و تولیدکنندگان اوپک بود.

شاید یکی از مهم‌ترین اظهارنظرات ازسوی مقامات، این نظر دبیرکل اوپک عبدالله سالم البدری بود که گفت انتظار ظهور مجدد نفت ایران را به این زودی‌ها در بازار نفت ندارد. من اطمینان دارم که این نکته با تمایل ایران مطرح شد.

در مورد شرکت‌های بین‌المللی نفت به ما بگویید. چرا این تعداد از شرکت‌های بین‌المللی نفت در نشست اوپک در وین حضور داشتند؟

ابر شرکت‌های نفتی جهان میان یک شی غیرقابل حرکت و یک نیروی غیرقابل مقاومت تحت فشار هستند. آن شی غیرقابل حرکت همان محدودیت یا مرز قیمت نفت است که چیزی بین 60 تا 70دلار در ازای هر بشکه نفت است. تولید نفت پرهزینه شیل، کاهش بهای انرژ‌ی‌های تجدیدپذیر و کاهش تقاضای جهانی با هم ترکیب می‌شوند و افزایش بهای نفت را برای هرمدت که بتوانند محدود می‌کنند. نیروی غیرقابل مقاومت نیز این است که هزینه اکتشاف و تولید نفت به شکل غیرقابل کنترلی رو به کاهش است.

شرکت‌های بین‌المللی نفت چهارمرحله برای کار خود دراختیار دارند. آنها می‌توانند با هم ادغام شوند تا به یک حد متناسب اقتصادی برسند که می‌تواند احساس اطمینان موقتی به آنها ببخشد؛ می‌توانند وقتی کارشان با نفت شیل به پایان رسید به سراغ گاز طبیعی بروند؛ می‌توانند مدل کسب‌و‌کار خود را تغییر دهند و به ارایه‌دهنده خدمات تبدیل شوند (که این امر با بازیگران کوچک‌تر آغاز شده است)؛ یا ممکن است بر سر دسترسی به آخرین باقی‌مانده منابع نفت و گاز کم‌هزینه با هم رقابت کنند. این مورد آخر همان چیزی است که پای شرکت‌های بین‌المللی نفتی را به وین باز کرد و آنها را وادار به گفت‌وگو با زنگنه بر سر قراردادهایی که هم برای این شرکت‌ها و هم برای ایران قابل پذیرش باشد، کرد. از یک‌سو میدان‌های نفتی کم‌هزینه عربستان سعودی دیگر پیر شده‌اند و اساسا برای شرکت‌های بین‌المللی نفتی چشم‌انداز چندانی برای توسعه ندارند. ازسوی دیگر ایران و عراق (که هیچ‌گونه توسعه‌یی بدون حمایت و رضایت علنی ایران در آن صورت نمی‌گیرد) تنها بازمانده‌های منابع نفتی کم‌هزینه هستند. بنابراین با برداشته شدن تحریم‌ها علیه ایران، فصل جدیدی برای حضور ابر شرکت‌های نفتی جهان در ایران باز خواهد شد.

حضور کشورهای غیراوپک در وین چطور؟

اگر بهای نفت روی 45دلار در ازای هر بشکه که در ماه ژانویه بعد از اعلام تصمیم اوپک در آخرین نشست خود رسید، باقی مانده بود، آن وقت به‌نظر من میان کشورهای اوپک و غیراوپک مذاکراتی جدی صورت می‌گرفت و آنها تلاش می‌کردند از طریق کاهش میزان تولید به صورت سهمیه‌یی، درد ناشی از کاهش بهای نفت را با هم تشریک کنند. اما از آنجا که بهای نفت اکنون به بالای 65دلار در ازای هر بشکه نفت رسیده است و در نتیجه هم عربستان سعودی و هم روسیه هر دو روزانه 200میلیون دلار در روز بیشتر درآمد دارند، چنین مذاکراتی ضرورت پیدا نکرد. هرچند من بر این باورم که هنوز منافع مشترک میان تولیدکنندگان عضو اوپک و غیراوپک وجود دارد که جای بحث و گفت‌وگو دارد.

آقای کوک در مورد بهای نفت از شما سوالی داریم. درحالی که بسیاری از افراد حاضر در بازار نفت معتقدند بازار جهانی نفت با عرضه شدید نفت مواجه است و درعین حال عربستان سعودی برای حفظ سهم خود در بازار همچنان نفت تولید می‌کند، بهای نفت خیلی سریع 20دلار در ازای هر بشکه افزایش یافت. آیا تناقضی در این میان وجود ندارد؟

این پرسش موشکافانه و بسیار دقیقی بود. بهای نفت برنت حوزه دریای شمالی درکنترل شرکت‌های بین‌المللی نفت و بانک‌های سرمایه‌گذار قرار دارد. اما هرکسی که در بازار حضور داشته باشد و بودجه و سرمایه کافی دراختیار داشته باشد، می‌تواند از این موارد برای پشتیبانی از بهای نفت استفاده کند. درحالی که اعضای اوپک اقدامی جمعی برای پشتیبانی از بهای نفت نکرده‌اند، اما می‌توانند هریک جداگانه و در صورت تمایل چنین اقدامی کنند.

به‌نظر من از ژانویه 2015 تاکنون میلیاردها دلار از ذخایر ارزی عربستان سعودی وارد بازار نفت شده است تا بهای نفت را در بازار جهانی نفت از 45دلار به 65دلار در ازای هر بشکه نفت برساند. این امر نخست از طریق پیش‌پرداخت (خریدوفروش دوباره) و سرمایه‌گذاری از طریق بانک‌ها صورت گرفته و دوم از طریق پشتیبانی از بهای نفت همان‌طور که در بالا ذکر شد، صورت گرفته است. به این ترتیب به عبارت دیگر می‌توان گفت تولید نفت‌خام ازسوی عربستان سعودی با این شدت و سرعت برخلاف ادعای این کشور ربطی به حفظ سهم در بازار ندارد، بیشتر تلاش می‌کند وام‌های نفتی بدهد تا با بیشترین سرعت ممکن بازار را تحت تاثیر قرار دهد.

شما پیش از این در یادداشتی به این مساله اشاره کرده بودید که قمیت نفت که طی یک‌سال گذشته سقوط کرده است. وضعیتی مشابه سال2012 پیدا خواهد کرد. در آن سال توقف سیاست‌های پولی تسهیلات کمی (QE) توسط بانک مرکزی امریکا موجب از بین رفتن حباب افزایش قیمت نفت شد. اما اکنون درحالی که سیاست‌های QE توسط بانک مرکزی امریکا به پایان رسیده است، چه کسی درحال تامین نقدینگی بازار است؟

این جذاب‌ترین بخش این قضیه است. نفت شیل ایالات متحده امریکا را قادر کرده است که عربستان سعودی را به حاشیه بکشاند و خود را به‌عنوان تولیدکننده اصلی در بازار جهانی نفت بر مسند قدرت بنشاند. به این ترتیب ایالات متحده امریکا موفق شده است از طریق استراتژی نفت پرهزینه شیل، به نوعی امنیت انرژی دست پیدا کند. به عبارت دیگر امریکا با هربار که بهای نفت افزایش پیدا می‌کند، نفت شیل را روانه بازار می‌کند و به این ترتیب بازار را در دست خود می‌گیرد. به‌نظر من ایالات متحده امریکا از طریق دستکاری پنهانی بازار موفق شده است به نوعی امنیت انرژی دست پیدا کند که به رابطه 70ساله این کشور با عربستان سعودی که هر روز بیشتر می‌شد، خاتمه داد.

بیایید عربستان و امریکا را کنار بگذاریم. موقعیت همسایگان آذربایجان یعنی ایران و روسیه درحال حاضر چگونه است؟

ایران و روسیه نه تنها ظرفیت تولید بالایی دارند بلکه از ذخایر گازی بسیار زیادی نیز در دنیا برخوردارند. به‌نظرم من بازار جهانی نفت در بحران است. از یک طرف اوپک عملا مرده است و نیاز به احیا دارد، چراکه به ابزار نفوذ سعودی‌ها تبدیل شده است. ازطرف دیگر نفت برنت حوزه دریای شمالی نیز عملا مرده است و به احیای مجدد نیاز دارد، چراکه بازیچه دست شرکت‌های بین‌المللی نفت متعدد و بانک‌های سرمایه‌گذار مختلف شده است.

به‌نظر من از آنجا که موسسات نفتی حاضر در بازار نفت یا شکست خورده‌اند یا درحال شکست هستند؛ ایران و روسیه بهتر است خارج از این موسسات حاضر در بازار اقدام کنند و خیلی ساده از طریق سوآپ انرژی عمل کنند. یعنی چیزی شبیه به آنچه ایران درحوزه دریاچه خزر انجام داد.

مثلا ایران می‌تواند نفت‌خام یونان را تامین کند (مثل گذشته و آن زمان که هیچ این کار را نمی‌کرد)، یعنی به نحوی سوآپ نفت در برابر کالا را انجام دهد یا روسیه گاز لازم برای برق آذری‌ها را تامین کند.

به این ترتیب شکل سنتی بازار تغییر خواهد کرد، از شکل فروش نفت و گاز به‌عنوان کالا و از طریق واسطه‌ها، به خدمتی تبدیل می‌شود که در آن تولیدکننده خدمات خود را دراختیار مصرف‌کننده قرار می‌دهد.

این دیدگاه جالبی است. راهکار اجرایی کردن آن چیست؟

به سادگی می‌توان گفت با مصرف‌کننده توافق کنید و ابزار اعتبار انرژی استفاده کنید. مفهوم اتحادیه بین‌المللی گاز طبیعی برای مدتی روی میز مذاکرات بود؛ یکی از همکاران من در ایران نیز مدت‌ها در این زمینه کار کرد تا ایران و روسیه و چین به‌عنوان بینانگذاران این اتحادیه (G3) باشند و حوزه دریای خزر به شاخص تعیین‌کننده قیمت جهانی گاز باشد. پس شاید بهتر باشد به جای اینکه نفت را براساس دلار (و یورو) قیمت‌گذاری کنیم و بعد گاز را به تناسب آن تعیین قیمت کنیم، نفت و دلار و یورو را براساس گاز تعیین کنیم!

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر