گروه کلان محمد امین صالحی
امروزه یکی از دغدغههای هر نظام اقتصادی، رسیدگی و فراهم کردن شرایط رفاهی مطلوب برای سالمندان و بازنشستگان جامعه خود است، نسلی که هنگام جوانی و پویایی، سهم قابلقبولی را در نظام تولیدی و اقتصادی کشور داشته که با پا گذاشتن به دوران کهنسالی و از کار افتادگی، نیازمند رسیدگی و توجه بیشتر از جانب دولت است. دولتها برای تامین نیازهای این قشر از جامعه راهکارهای متعددی را ارایه کرده و در آخر به روشی که امروزه تحتعنوان «نظام تامیناجتماعی» یاد میشود، درصدد فراهم کردن شرایطی مساعد برای حمایت از این قشر هستند.
با پیشرفت نظامهای اقتصادی و نیز جلوتر رفتن تجربه اجرای «نظامهای تامیناجتماعی» در کشورها، این طرح قوام یافت و در آخر به شکل امروزی خود درآمد. در شکل بهروز شده نظامهای تامیناجتماعی که در حال حاضر به کار گرفته میشوند، همواره دو شیوه برای اجرای آن مدنظر دولتها بوده است؛ «پرداخت بر مبنای درآمد جاری» و «نظام اندوختهیی.»
در شیوه «پرداخت بر مبنای درآمد جاری» بهگونهیی عمل میشد که حق بیمههای دریافتی نیروی کار جامعه، مستقیما به بازنشستگان تامیناجتماعی پرداخت و بدون هیچگونه انباشت سرمایه، نیازهای قشر سالخورده جامعه، مرتفع میشد. اما مشکلی که در اجرای این شیوه وجود داشت، بحث برهم خوردن تعادل جمعیتی بین قشر جوان و سالخورده بر اثر کاهش نرخ رشد موالید و ازسوی دیگر افزایش سطح امید به زندگی افراد سالمند در جامعه است. در این وضعیت میزان دریافتها از نیروی کار و جوان کمتر و حجم پرداختها به بازنشستگان افزایش مییابد. کشورهای توسعه یافته برای جبران این مشکل و عدم توازن ایجاد شده تلاش کردند که به مرور با تغییر نظام تامیناجتماعی خود از «پرداخت بر مبنای درآمد جاری» به «نظام اندوختهیی»، این مشکل خود را برطرف کنند.
در شیوه نظام تامیناجتماعی مبتنی بر «نظام اندوختهیی»، سعی بر آن شد که با انباشت سرمایه حاصل از پرداخت حق بیمهها و سرمایهگذاری آن در بنگاههای تولیدی و اقتصادی، سود مناسبی را بهدست آورند و تنها از محل سودهای حاصل شده، حقوق سالمندان و بازنشستگان را پرداخت کنند. در این شیوه سعی میشود که با سرمایهگذاری صحیح و منطقی همواره حاشیه سود مدنظر حفظ شود تا در آینده برای پرداخت حقوق بازنشستگان به مشکل برنخورند.
کشورهای پیادهکننده این نظام، از مزیتهای دیگری هم علاوه بر ایجاد امنیت برای منابع بازنشستگان بهرهمند شدند؛ چراکه دولتها توانستهاند از منابع عظیم انباشت شده در صندوقهای تامیناجتماعی و بازنشستگی، به رشد اقتصادی کشور خود کمک شایان توجهی کنند، پس میتوان گفت که با استفاده از این شیوه میتوان با یک تیر، دو نشان را هدف قرار داد.
در ایران نیز در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت که شیوه اجرای نظام تامیناجتماعی، مبتنی بر ترکیبی از دو نظام یاد شده، پایهریزی شده است؛ بهگونهیی که هم بهصورت جاری حقوق و مطالبات بازنشستگان را پرداخت میکند و هم با انباشت بخشی از سرمایههای دریافت شده و تزریق آن در بنگاههای اقتصادی و تولیدی، در جهت سودآوری این منابع اقدام میکند. اما متاسفانه ازسویی در سالهای گذشته و در دولتهای نهم و دهم، بهدلیل دستاندازی و چپاول بیحد و مرز مسوولان سازمان تامیناجتماعی، سرمایهگذاری مسموم و غلط در بازارهای غیرمولد و ازسوی دیگر بهدلیل بدهیهای سرشار دولت و وارد شدن جامعه به محدوده خطر پیری جمعیت، آژیر خطر ورشکستگی این صندوق به صدا درآمده است.
علاوه بر این مساله، اگر بخواهیم به تاثیرات منفی سرمایهگذاریهای مسموم این صندوق در بازارهایی همانند ارز، طلا، مسکن و بنگاههای تولیدی ورشکسته و نیز عدم مدیریت صحیح و علمی این بنگاهها از جانب سازمان تامیناجتماعی بپردازیم، به ساعتها زمان نیاز است، لذا باتوجه به اهمیت مساله روند روبه کاهش جمعیت جوان و مولد کشور و تاثیر آن در آینده صندوقهای سرمایهگذاری تامیناجتماعی پرداختن به آن در اولویت قرار دارد.
تهدید افزایش جمعیت کهنسال
سازمان بینالمللی کار هم در یکی از گزارشهای خود به روند روبه رشد افزایش سن جامعه جهانی اشاره و پیشبینی کرده است که تا سال2050 افزایش جمعیت کهنسال، تهدیدی جدی برای صندوقهای بیمه تامیناجتماعی محسوب میشود. این سازمان در گزارش خود نیز آورده است که طبق آمارهای جهانی جدید ارایه شده، افزایش سن به یکی از چالشهای اصلی تامیناجتماعی تبدیل شده و لازم به تاکید است که مقوله پیر شدن جمعیتها نه تنها به افزایش افراد سالمند بلکه به نسبت تغییر کلی در تعادل تمام گروههای سنی ارتباط دارد. بر این اساس، کاهش تعداد جوانان بهدلیل پایین آمدن نرخ موالید، جمعیت نیروی کار و مولد را تا سالهای آینده تحتالشعاع خود قرار میدهد.
سازمان بینالمللی کار در بخشی دیگر از گزارش خود با بررسی اثرات پیر شدن جوامع بر شاخههای خاص تامیناجتماعی، عنوان میکند که عدم پایداری طرحهای بیمه سالمندی، رکود درخواست سیاستهای نوآورانه اشتغال باتوجه به بالا رفتن سن جمعیت و نیز افزایش نیاز به برنامههای مراقبتی طولانیمدت از اثرات رشد جمعیت به مبحث تامیناجتماعی است.
پیری جمعیت مانع توزیع عدالت
در همین خصوص نجات امینی، معاون رییس سازمان تامیناجتماعی در امور اقتصادی و برنامهریزی در گفتوگو با «تعادل» بااشاره به اینکه پیری جمعیت یکی از 5ریسک اول مدیریت اجتماعی و اقتصادی همه کشورها در 5سال آینده است، میگوید که در ایران هم قطعا این پدیده قابل وقوع است. وی معتقد است که اگر صندوقهای بازنشستگی کوچک در کشور رصد شوند، مشاهده میشود که بالای 90درصد آنها وضعیت تعادل مالی نگرانکنندهیی داشته و حتی از وضعیت نگرانکننده هم عبور کردهاند.
امینی با اظهار نگرانی درخصوص وضعیت صندوقهای بزرگ همانند صندوق تامیناجتماعی هم عنوان میکند که ملاحظه میشود این صندوق به سمت وضعیت نگرانکننده پیش میرود، اما با این حال جای امیدواری برای اصلاح و مدیریت کردن مساله پیری جمعیت برای کنترل بحرانهای گریبانگیر این صندوق وجود دارد.
معاون رییس سازمان تامیناجتماعی در امور اقتصادی و برنامهریزی عنوان کرد: در کشور ما نیز باتوجه به انتخاب مدل رفاه اجتماعی مبتنی بر توزیع عدالت، دولت علاوه بر مسوولیت تامین سالمندان و بازنشستگان، وظیفه گسترش و توزیع عدالت اجتماعی را هم برای خود متصور شده که اجرای آن را برعهده بیمههای اجتماعی سپرده است.
وی معتقد است که اگر در این مسیر خللی همانند پیری جمعیت، به نظام تامیناجتماعی وارد شود، مساله توزیع درآمد و عدالت اجتماعی هم خدشهدار میشود. اگر وضعیتی در کشور بهوجود بیاید و بیمههای پایه توسط دولت در جامعه جاری شوند، مساله شیوه نظام تامیناجتماعی مبتنی بر پرداخت جاری از طریق بیمههای اجتماعی مکمل نیز امکانپذیر خواهند شد.
امینی بااشار به اینکه نظام تامیناجتماعی ما مبتنی بر توزیع عدالت است، بر این باور است که اگر خطری همانند پیری جمعیت گریبانگیر کشور شود، تعادل مالی و اجتماعی نظام تامیناجتماعی ما برهم میخورد.
وی تصریح کرد: در جلسهیی هم که با آقای حدادعادل داشتیم، این نکته مطرح شد که خود صندوقهای بازنشستگی و تامیناجتماعی با تعهدات گستردهیی روبهرو هستند، لذا دستاندازی به منافع صندوقها، درراستای هر مسالهیی هم که باشد، صندوقهای تامیناجتماعی را با مشکلات متعددی روبهرو خواهد کرد.
معاون رییس سازمان تامیناجتماعی در امور اقتصادی و برنامهریزی گفت: بهطور مثال این دستاندازیها میتواند به اشکال مختلف از جانب دولت صورت بگیرد؛ هنگامی که دولت با ایجاد تعهدات مختلف همانند اجرای بیمههای سوبسیدی برای قالیبافان یا رانندگان، عنوان میکند که سهم بیمه این افراد را خود پرداخت میکند، درصورت پرداخت نکردن تعهداتش، این دستاندازیها را مرتکب شده و صندوقها دچار بحران خواهند شد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه درصورت اصلاح نشدن این مشکلات، آیا با خطر ورشکستی صندوقهای بازنشستگی روبهرو خواهیم شد؟ گفت: ورشکستی در صندوقهای بازنشستگی بهصورت مرسوم در بنگاههای اقتصادی، معنی پیدا نمیکند، چراکه پشتوانه این صندوقها دولت است و اگر نتوانند تعهدات خود را از درآمدهای خودشان تامین نکنند، بار آن را دولت برعهده میگیرد.
امینی بااشاره به اینکه صندوق بازنشستگی فولاد نمونه عینی این مساله است، گفت: مسوولان این صندوق اعلام کردهاند تعهداتی را دارند که از پرداخت آن عاجز هستند، در اینجا دولت وارد عمل شد و تعهدات این صندوق را برعهده گرفت و درنهایت هم اینبار به بودجه عمومی منتقل شد.
معاون رییس سازمان تامیناجتماعی در امور اقتصادی و برنامهریزی پیشنهاد میدهد که دولت این بحران را به آینده منتقل نکرده که مجبور نباشد بهصورت یکجا در آینده آن را پرداخت کند. وی تاکید میکند که مدیران مالی دولت باید تدبیری را برای پیدا کردن راهحلی مناسب به منظور جلوگیری از بحران این صندوقها بیندیشند. هر چند دولت تصمیم دارد این مشکلات را حلوفصل کند، اما شرایط دولت و بودجه جاری کشور کفاف حل این مساله را به این شکل نمیدهد.