اندرحکایت «خدمت» و «خیانت» به کشاورزی کشور

۱۳۹۴/۰۳/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۱۰۰۰


مشخص نیست چرا عده‌یی به تازگی با نوعی تفسیر و تعبیر از بعضی مفاهیم کلی کشاورزی و درست و متقن دانستن آنها در جایگاه قضاوت قرار می‌گیرند تا خود را خادمان به مردم کشور و کشاورزی و کشاورزان قلمداد کرده و دیگران که این تفاسیر و تعابیر «خودساخته و پندارگرایانه» را نادرست می‌شمارند به عنوان خائن معرفی کنند.

اخیرا طیفی از این گویندگان وارد کارزار بحث «خدمت یاخیانت» به کشور و کشاورزی شده‌اند و یکی از حلقه‌های این زنجیره، یعنی دکتر «صادق خلیلیان» وزیر پیشین جهاد کشاورزی در دولت دهم در گفت‌وگو با سایت خبری «نسیم» می‌گوید: «اینکه کشاورزی را به دلیل کمبود آب محدود کنیم یک بحث انحرافی بوده و خیانت به کشور، مردم و کشاورزی ایران به شمار می‌رود» وخاطرنشان می‌سازد: «هر حرکتی در جهت نفی تولید داخل، خیانت و هر حرکتی در جهت حمایت از تولید داخل خدمت است» و ضمن انتساب این گفته‌ها به بزرگان کشور نتیجه می‌گیرد: «مسوولان نباید از زیربار مسوولیت شانه خالی کنند» و با مشخص کردن این مسوولان به صورت واضح و با ذکر سمت، به واردات گندم و ذرت در سال 1393 و بسیاری از محصولات اساسی اشاره می‌کند و از واردات 7میلیون تن گندم در سال 1393 و اینکه باید 2 تا 2میلیون و 500هزار تن باشد، به عنوان برگ برنده بحث خود و اثبات خیانت مسوولان یاد می‌کند، البته «دکترصادق خلیلیان» وزیر پیشین جهادکشاورزی در دولت دهم به یک کشف خارق‌العاده سیاسی دیپلماتیک نیز اشاره دارد و می‌گوید: «در دورانی که ما در حال مذاکره با 1+5 هستیم باید با تقویت تولید داخل دست بالاتر را در مذاکرات داشته باشیم».

این نوشته می‌کوشد مفاهیم کلی و مورد مناقشه که درک نادرست از آنها وجود دارد را به چالش بکشد.

مثلا نخستین پرسش این است که آقای خلیلیان و همفکران ایشان از کجا و چگونه دریافتند که مسوولان کنونی که به قول ایشان امتحان پس داده و ناموفق بوده‌اند، اعتقادی به خودکفایی یا حمایت از تولید داخل و کشاورزی و کشاورزان ندارند؟ چرا اینان تعریف جامع و مانع از خودکفایی نمی‌کنند؟ نگارنده این سطور، از آنجا که طی بیش از10سال گذشته به استناد مقالات متعددی که چاپ شده و موجود است، منتقد دیدگاه‌های ایشان و کسانی که چون ایشان شعار داده و می‌دهند بوده و هستم.

لازم است بگویم که این گروه از شعار‌دهندگان، شعار می‌دهند که اگر بخواهیم می‌توانیم با همین آب و خاک و سطح دانش و مکانیزاسیون، 200 و بلکه 400میلیون نفر را تغذیه کنیم! این آرزوهای کودکانه البته شیرین و دلنشین هستند ولی هیچ ارتباط منطقی با وضعیت موجود کشاورزی و نوع مالکیت‌های خُرد و اداره امور مملکت و مهم‌تر از همه تحولات دیپلماسی جهان و دستاورد‌های بزرگ و قابل اتکایی که در حوزه تعامل بازرگانی میان ملت‌ها به وجود آمده ندارند.

این مضامین، پیش از این‌بارها و بارها و در پاسخ به همفکران دکتر خلیلیان مورد تاکید قرار گرفته است، خودکفایی یا درست‌تر آن «خوداتکایی» یک مفهوم کیفی است که رابطه‌یی با کمیت تولید و میزان صادرات یا واردات ندارد زیرا «خودکفایی» به معنی دستیابی به عددی از تولید است که کلیه نیازهای داخلی کشوری با جمعیت درحال رشد و منابع محدود آب و خاک را تامین کند، ضمن اینکه این عدد فرضی و متغیراست و به هیچ نقطه ثابتی ختم نمی‌شود زیرا جمعیت و سطح تغذیه و رفاه رو به افزایش است.

از سوی دیگر کدام خائنی (به قول ایشان) گفته که کشاورزی به‌طور کلی باید تعطیل شود؟ اینکه عده‌یی بگویند کمتر بکاریم و بیشتر، بهتر و ارزان‌تر برداشت کنیم، اینکه بگویند طوری بکاریم که قیمت تمام شده آن در کشورهای منطقه و حتی عرصه جهانی رقابتی باشد، اینکه بگویند که محصولی بکاریم که تقاضایش برای آب کمتر و در عین حال راهبردی‌تر باشد، یعنی قصد دارند کشاورزی کشور را تعطیل و تئوری نکاشت (نکاریم) و «نه» به خودکفایی را دنبال کنند؟ آقای دکتر خلیلیان! چند دقیقه خارج از فضای خدمت و خیانت فکر کنید، دیپلماسی جهانی به یک برآمد متفاوت از 4دهه گذشته رسیده است، کشت فراسرزمینی مقبولیت سیاسی یافته است، واردات آب مجازی یک واقعیت دوجانبه «بُرد بُرد» در صحنه بازرگانی میان کشورهاست، کشورهای دیگر خود داوطلبانه شما را به میزان سرمایه‌گذاری و توانایی آبادگری دعوت می‌کنند تا بکاری و برداشت کنی و با کمترین عوارض گمرکی به کشور خودت حمل کنی.

شما می‌توانید به این معما پاسخ دهید که چگونه در اوج مناقشه، تحریم و محاصره اقتصادی هر ساله در قالب یک توافق بازرگانی میان یک بخش نه چندان خصوصی کشورمان و در قالب یک نهاد، 250هزار جوجه یک روزه اجداد گوشتی از یک نژاد انگلیسی به نام «راس» از طریق هواپیما وارد کشور می‌شود و در مزارع پرورشی پس از طی2 مرحله به 2میلیون و 60 هزار تن گوشت مرغ تبدیل می‌شود که تازه 60هزار تن آن نیز صادر می‌شود؟ امنیت غذایی هیچ ارتباط منطقی و مستقیمی با میزان تولید داخل یا واردات از خارج ندارد، چه بسا کشوری اغلب گندم، غلات و مواد غذایی مورد نیاز خود را وارد کند ولی برای مردمش امنیت غذایی فراهم ساخته باشد و برعکس، کشوری بزرگ‌ترین تولید‌کننده مواد غذایی و حتی صادر‌کننده باشد اما ضریب امنیت غذایی بسیار پایینی داشته باشد. امنیت غذایی رابطه مستقیم و بلاواسطه‌یی با قدرت خرید مردم و حداقل دستمزدها و درآمد‌ها دارد.

کشورهایی چون برزیل و آرژانتین از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان گوشت مرغ، گوشت قرمز، غلات، گندم و ذرت هستند ولی نه تنها از ضریب امنیت غذایی بالایی برخوردار نیستند بلکه ضریب‌جینی فاحشی نیز دارند، اما کشوری مانند هلند که تولید‌کننده غلات و گندم نیست از ضریب امنیت غذایی بسیار بالایی برخوردار است. شما خوب می‌دانید که دولت در سال 93 تصمیم گرفت برای مهیا شدن در هر شرایطی که ممکن است بعد از گفت‌وگو‌های «لوزان» فراهم شود ذخیره‌یی بیش از 6 ماه داشته باشد، این را به حساب بی‌کفایتی نگذارید، کشور با بحران آب مواجه شده است، شما هم اذعان دارید و از این گذشته، وقتی که ما باگسترش کشاورزی دانش‌بنیاد در کشور و شرایط مثبت موجود در صحنه بازرگانی جهان می‌توانیم بی‌آنکه باج بدهیم و دستی به سویی دراز کنیم، گندم و غلات، ذرت، کنجاله‌سویا، دانه‌های روغنی و محصولاتی که فعلا آب لازم برای گسترش کمی کشت آنها را نداریم، زیر قیمت تمام شده و در معامله‌یی بُرد بُرد و با این اندیشه که حتما نیاز فروشندگان بیش از ماست و برای حفظ ذخایر سفره‌های آب زیرزمینی و تجدید حیات آنها خریداری کنیم، چرا موضوع را به خدمت و خیانت تعبیر و تفسیر کنیم؟خودکفایی کمیت تولید نیست، یک مفهوم کیفی است که توانمندی کشور را در عرصه تولید کیفی و رقابتی با حفظ منابع پایه آب و خاک و احیای آنها بر محور دانش تعریف می‌کند.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر