پتروشیمیها در گذشته مثل گوشت تکهتکه شده واگذار شدند
بسیاری از کارشناسان حوزه پتروشیمی اعتقاد دارند که تمرکز ایران بر تولید «متانول» در صنعت پتروشیمی اشتباهی است که به شکست منجر خواهد شد. اما در مقابل خیلیها نیز طرفدار این ایده هستند. علیرضا صدری مدیر کهنهکار پتروشیمی تبریز که بعد از بازنشستگی دوباره با حکم عادل نژادسلیم مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس بر راس کار آمد، از گروه دوم است. این مدیر پتروشیمی در گفتوگو با «تعادل» درباره تمرکز بر تولید متانول و احتمال نبود بازار در آینده برای این محصول میگوید: «نکته اساسی این است که متانول توانایی تبدیل به پروپیلن را دارد که اگر این تبدیل اتفاق بیفتد دست ایران در بازار پتروشیمی باز شده و وضعیت خوبی پیدا خواهد شد.» البته اکنون در ایران تبدیل متانول به پروپیلن در حد یک طرح پایلوت است که برای صنعتی شدن نیازمند دانش فنی اروپایی است، بههمین واسطه است که علیرضا صدری افق پیش روی صنعت پتروشیمی ایران با بازگشت شرکتهای اروپایی را روشن میبیند. او میگوید هر چند هشت سال گذشته صنعت پتروشیمی با مسایل مختلفی دستوپنجه نرم کرد و درنهایت عقبگرد داشت اما هنوز میتواند برای خود در بازارهای جهانی جایی باز کند. مدیرعامل
پتروشیمی تبریز واگذاری پتروشیمیها در دولت قبل را به «گوشت تکه تکه شده» تشبیه کرده و اظهار میکند که قدیمیهای این حوزه هیچ کدام با این شیوه واگذاری موافق نبودهاند و اکنون نیز وجود شرکت ملی صنایع پتروشیمی بهعنوان ناظر بر فعالیتهای واحدهای پتروشیمی را ضروری میدانند. قسمت اول گفتوگوی «تعادل» با علیرضا صدری را در ادامه میخوانید.
اعضای شورای همکاری کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس در سالهای اخیر برنامههای زیادی برای توسعه صنعت پتروشیمی خود ریختهاند. گزارشها نشان میدهد سالهای۲۰۲۰ به بعد تحول عظیمی در صنعت پتروشیمی این کشورها رخ خواهد داد. بازار خلیجفارس نیز بازاری رقابتی است. باتوجه به این مسایل آیا صنعت پتروشیمی ایران در آینده خواهد توانست خود را به این برنامهها برساند؟
زمانی که مناطق ویژه بندر امام و عسلویه در حال اجرا شدن بود مدیران عامل پتروشیمی کشور در دیداری با آقای نعمتزاده این سوال را مطرح میکردند که آیا ما خواهیم توانست این حجم از تولیدات میلیون تنی محصولات پتروشیمی را به فروش برسانیم؟ آقای نعمتزاده در پاسخی جالب گفتند اگر اجداد ما در جاده ابریشم تجارت میکردند اگر ما نتوانیم تجارت کنیم بیعرضه هستیم. واقعیت هم این شد که ما هرگز در زمینه فروش محصولاتمان به مشکلی برنخوردیم. مساله از جایی شروع شد که سرمایهگذاریها روی صنعت پتروشیمی طی ۸سال گذشته افت کرد و باعث عقبافتادگی کشور در زمینه تاسیسات پتروشیمی شد. در دنیایی که سرعت حرف اول را میزند این عقبافتادگی برای ما عواقب زیادی به همراه خواهد داشت و باید بدانیم که صنعت پتروشیمی در ۸سال گذشته آنقدر عقب افتاد که هر قدر بدویم نخواهیم توانست به آنهایی برسیم که در این سالها برنامههای بسیار جدی داشتند. اما به هر حال این عقب افتادگی مانعی برای دوندگی ما در این صنعت محسوب نمیشود. ما اکنون باید تمام تمرکز خود را بر جبران سالهای گذشته بگذاریم.
عوارض سالهای گذشته چگونه برای ما جبران خواهد شد؟
شما قطعا واقف هستید که سوزاندن گاز اتان و عدم تبدیل آن به پتروشیمی تا چه اندازه برای کشور ضرر در پی دارد. درواقع میتوان گفت سوزاندن اتان جنایت است. ما هرقدر بتوانیم گاز طبیعی را به پتروشیمی تبدیل کنیم سود خواهیم کرد و دنیا نیز تا مدتها به مواد پتروشیمی احتیاج خواهد داشت. اما ایران در حال حاضر در حال خامفروشی محصولات پتروشیمی است. اکنون دیگر کشورها پلیمرها را از ما میگیرند و ارزش افزوده به آن اضافه کرده و دوباره به خود ما صادر میکنند. ما باید از این تله بیرون بیاییم.
چگونه خواهیم توانست در صنعت پتروشیمی به نقطهیی دست پیدا کنیم که دیگر «خام فروش» محسوب نشویم؟ بهنظر شما اکنون صنعت پتروشیمی در ایران باید روی چه نوع برنامهیی متمرکز باشد؟
پتروشیمی هم مثل صنایع دیگر پله پله جلو میرود. ما اکنون نمیتوانیم به راحتی دانش پلیمرهای نانو را به دست بیاوریم و در ابتدا باید بر تولید انبوه پلیمرها سرمایهگذاری و تمرکز کنیم. البته این باعث تاسف است که باوجود گذشت ۵۰سال از عمر صنعت پتروشیمی در ایران ما حتی دانش فنی تولید اوره و آمونیاک را که از سالها پیش آن را تولید میکردیم دراختیار نداشته و مجبور به خریداری آن هستیم. البته اکنون همکاریهای پژوهشگاه و دانشگاهها با کارخانجات پتروشیمی بهبود پیدا کرده و درزمینه بهبود اوضاع دانش فنی روزهای بهتری نسبت به گذشته داریم اما به هر حال زمان بسیار زیادی درپیش خواهد بود تا بتوانیم به سطوح اروپاییها در این زمینه برسیم.
شما بهتازگی اظهار کرده بودید که خط لوله اتیلن غرب از میاندوآب به تبریز بعد از سفر رییسجمهوری شروع به احداث خواهد کرد. بهطور کلی احداث این خط لوله و تاثیر آن بر صنعت پتروشیمی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی طرح اتیلن غرب از عسلویه تا شمالغرب کشور مطرح و قرار بر این شد که ۷پتروشیمی در این مسیر احداث شود. در آن زمان قرار بر این بود که خطوط لوله توسط دولت کشیده شود اما واحدهایی که تحویلگیرنده اتیلن بودند توسط شرکتهای خصوصی احداث شد. شرکت پتروشیمی باختر هم برای احداث این خطوط تاسیس شد. بعدها در دوران دولت نهم و دهم ادامه پیدا کردن این خط لوله به تبریز باوجود مصوبه آن ناتمام ماند و اکنون قرار بر از سرگیری آن شده است.
درمورد ارزیابی این خط لوله و تاثیر آن باید گفت انتقال اتیلن از عسلویه به شهرهای دیگر بهطور کلی شهرهای در مسیر را متحول خواهد کرد. کل منطقه غرب کشور تحتتاثیر تولید ۳۰۰هزار تنی هر یک از واحدها دچار تحولهای جدی خواهد شد. پتروشیمی فرهنگ مناطق را تغییر میدهد و باعث رونق اقتصادی این مناطق میشود. در ادامه نیز صنایع پاییندستی میتوانند در کنار این واحدها احداث شده و اشتغالزایی کنند. ما نیز از اسفند سال۹۱ که پتروشیمی تبریز به بخش خصوصی واگذار شد خودمان هزینههای احداث خط لوله از میاندوآب به تبریز را متقبل شدیم.
تحویل گرفتن اتیلن از خط لوله غرب چه تاثیری بر تولید محصولات پتروشیمی در واحد شما خواهد داشت؟
ما در حال حاضر برای تولید اتیلن که در ادامه به پلیاتیلن تبدیل میشود از نفتای پالایشگاهها استفاده میکنیم اما معمولا پالایشگاه نفتا را در تولید بنزین استفاده میکنند و ما مجبوریم علاوه بر پالایشگاه تبریز از پالایشگاه آبادان و تهران نفتا بگیریم. اما با خط لوله اتیلن غرب هزینههای حملونقل در این زمینه بسیار کاهش مییابد و چون این اتیلن از گاز اتان است که قیمتی کمتر از نفتا دارد درنهایت تزریق این اتیلن به واحدهای پتروشیمی که در مسیر آن قرار میگیرند سود بسیار زیادی برایشان بههمراه خواهد داشت.
آیا این کاهش هزینههای خوراک اولیه در واحدها برکاهش قیمت محصولاتشان که به پاییندستیهای پتروشیمی میفروشند نیز تاثیر خواهد گذاشت؟
خوراک نسبتا ارزانی که از این طریق نصیب ما خواهد شد، ظرفیت تولید ما را نیز بالا خواهد برد. درحال حاضر پتروشیمی تبریز سالانه ۱۴۰هزار تن نفتا را به اتیلن و در ادامه به پلی اتیلن تبدیل میکند و اتیلنی که قرار است از خط لوله بگیریم معادل ۱۵۰هزار تن است. به این ترتیب ظرفیت تولید ما ۲ برابر میشود و روی هزینههای تمام شده تاثیر خوبی خواهد گذاشت.
میخواهیم به بحث قبلی در زمینه نبود دانش فنی داخلی در صنعت پتروشیمی ایران بازگردیم. برخی معتقدند ایران طی سالهای گذشته برنامه چندان مناسب و درازمدتی برای خرید دانش فنی نداشته است. اکنون درحالی که امکان توافق ایران و غرب و برداشته شدن تحریمها جدیتر شده است این احتمال وجود دارد که با بازگشت شرکتهای اروپایی به ایران؛ به صورت آشفته و بیبرنامهیی اقدام به خرید دانش فنی در صنعت پتروشیمی شود. به نظر شما باید چه مسیری را در این زمینه در پیش بگیریم تا ورود دوباره شرکتهای غربی برای ما دستاورد ماندگاری به همراه داشته باشد؟
از بدو تاسیس صنعت پتروشیمی در ایران تا قبل از تحریمها افراد توانمندی در شرکت ملی صنایع پتروشیمی در زمینه خرید دانش فنی فعالیت داشتند و واقعیت هم این است که بهترین تکنولوژی از بهترین لایسنسورها طی این سالها خریداری شد. در زمان تحریم تا جایی که من اطلاع دارد چیز خاصی در این زمینه خریداری نشده است. برای مثال ما در پتروشیمی تبریز احتیاج به تکنولوژی PBR داریم که پتروشیمی اراک و بندر امام نیز درحال استفاده از آن هستند اما ما سعی کردیم تا این دانش را از کشورهای اروپای غربی بخریم.
بله بحث بر سر بیاعتباری لایسنسها نیست. بحث اینجاست که برخی اعتقاد دارند، رویه خرید دانش فنی در ایران طبق برنامه صحیحی جلو نرفته است. یعنی این طور نبوده که ما برنامهیی درازمدت برای آینده داشته باشیم و برای رسیدن به آن نقطه اقدام به خرید دانش فنی کنیم.
زمانی که ان پی سی حاکمیت مطلق پتروشیمی ایران را داشت، این تصمیمها آنجا با دلایل و مدارک و مستندات گرفته میشد و خود ان پی سی نیز در آن زمینه پاسخگو بود. تفاوت وضع فعلی با گذشته این است که با واگذاری پتروشیمیها اکنون این واحدها بدون متولی هستند و هر پتروشیمی برای خود برنامهیی جدا در زمینه خرید دانش فنی خواهد داشت. البته این به این معنا نیست که اینها لایسنسهای نامعتبر خریداری کنند. اگر هم شرکتی اقدام به خرید دانش فنی نامعتبر کند خودش پای آن خواهد ایستاد.
پتروشیمی در ایران بلوغ و آمادگی برای این وضع فعلی دارد؟ واقعیت این است که پتروشیمیها وقتی دچار مشکل میشوند دوباره دست کمک دولت را احتیاج دارند.
ما پتروشیمیچیها با این نحوه واگذاری هرگز موافق نبودیم. در آن زمان پیشنهاد شده بود که کل سهام پتروشیمی عرضه شود و شرکتها از کل سهام خریداری کنند نه اینکه پتروشیمیها گوشت قربانی شوند و هر واحد برای خود سیاستی بگیرد. اکنون نیز ما اعتقاد داریم که این شرکت ملی صنایع پتروشیمی است که میتواند متولی این صنعت درکشور باشد. البته بعید میدانم که دیگر بشود پتروشیمیهای واگذار شده را تجمیع کرد ولی در حداقلیترین حالت پروژههای جدیدی که قرار است انجام شود تحت نظر ان پی سی شود تا استانداردها رعایت شود و بعد از آن اقدام به واگذاری شود چراکه خیلیها سرمایهدار هستند اما تخصص مناسبی برای احداث ندارند. واحدهایی که فقط سرمایهدار هستند اما تخصص ندارند در ادامه با لایسنس نامعتبری که خریداری کرده دچار مشکل شده و دست به دامان دولت برای کمک میشوند.
بسیاری از کارشناسان اکنون مخالف سرمایهگذاری ایران روی متانول هستند. با توجه به تغیرات عمدهیی که در جهان اتفاق افتاده و با توجه به اینکه چین و هند بازار عمده ما برای صادرات متانول هستند، چرخش این کشورها ممکن است برای این تولید خطرساز شود. نظر شما در این زمینه چیست؟
ممکن است بازار دنیا از متانول اشباع شود اما متانول توانایی تبدیل به پروپیلن را دارد و پروپیلن خود دریایی از محصولات با ارزشافزوده بالا را برای ما در پی خواهد داشت. بازار دنیا برای محصولات پروپیلن تا سالهای سال کمبود خواهد داشت. مهندس پیوندی (قائم مقام شرکت ملی صنایع پتروشیمی) نیز در جلسهیی که با مدیران عامل پتروشیمیها داشتند، نتایج تحقیقاتشان در این زمینه را نشان دادند که بازار پروپیلن بسیار جای گسترش دارد. به همین واسطه شاید فروش «متانول» به نوعی خام فروشی محسوب شود اما تولید آن به پروپیلن و پاییندستیهای آن سود زیادی خواهد داشت. البته این اصلا ساده نیست بلکه به میلیاردها میلیارد دلار سرمایهگذاری احتیاج دارد. تبدیل متان به متانول سودهای بسیار کلانی در پی دارد یا تبدیل شدن متان به اورامونیاک ساده است اما درآمد بسیار کلانی دارد. اما اگر بتوانیم متان را به پروپیلن تبدیل کنیم هرگز در بازار با رکود و مشکلی مواجه نخواهیم شد. درحال حاضر تمام متانول درکشور ما خام فروخته میشود. البته یک حالت تبدیل متانول به پروپیلن به صورت پایلوت و آزمایشگاهی اجرا شده اما هنوز صنعتی نشده است. طرحها اول آزمایشگاهی سپس پایلوت و بعد صنعتی میشوند. گاهی اوقات ممکن است در اولی و دومی موفق باشیم اما در سومی با شکست مواجه شویم و اینجا عدم وجود لایسنسورهای خارجی بیش از هر چیز خود را نشان میدهد. این طرح پایلوت هم توسط یک شرکت آلمانی در پتروشیمی فناوران انجام شده بود ولی متاسفانه به دلیل تحریمها ابتر مانده است. اگر ما بتوانیم بعد از تحریمها متانول را به پروپیلن تبدیل کنیم، دستمان در توسعه پتروشیمی بازتر خواهد شد و زمانی که بازار متانول خرابتر است آن را به پروپیلن تبدیل خواهیم کرد و برعکس.