گروه ایران محمدرضا ستاری
توافق اولیه در لوزان سوییس در مورد برنامه هستهیی ایران باعث واکنشها و جهتگیریهای گوناگون توسط کشورهای مختلف شده است. در این راستا کشورهای منطقه خاورمیانه بیش از سایرین در مورد این توافق واکنش نشان داده و هر کدام از آنها به سخنان و اقدامات گوناگونی در این باره مبادرت کردهاند. اقدام اخیر عربستان در حمله نظامی به یمن تحت ائتلافی از کشورهای عربی اوج این اقدامات بود که به باور بسیاری از تحلیلگران سیاسی واکنشی علیه روند این مذاکرات بوده است.
3دهه مقابله با ایران
سعودیها در 3دهه گذشته همواره نسبت به سیاستهای ایران ابراز نگرانی کرده و به نوعی در جهت مقابله با آن حرکت کردهاند. نمونه این واگرایی سیاسی عربستان نسبت به سیاستهای ایران را میتوان در تاسیس شورای همکاری خلیج فارس در اوج جنگ تحمیلی دانست و امروز هم اوج این جهتگیریها را در بحران یمن مشاهده میکنیم. شرکت نکردن ملک سلمان پادشاه عربستان در اجلاس کمپدیوید معنایی خاص را در عالم سیاست القا میکند. گفته میشود که سعودیها رسما با این عمل نگرانی خود را از روند مذاکرات هستهیی با ایران ابراز داشته و معتقدند که اگر این مذاکرات با موفقیت به پایان برسد، محدودیتهای پیشروی ایران برای حضور پررنگتر در منطقه کاهش یافته و این امر میتواند برای عربستان که با مسایل متعدد داخلی و خارجی پیشرو است، چالشبرانگیز باشد. در همین راستا امریکاییها در آستانه دستیابی به یک توافق محتمل با ایرانیها علاوهبر مخالفان داخلی توافق، توسط شرکای منطقهیی خود در خاورمیانه تحت فشار قرار گرفتهاند. هر چند آنها به انحای مختلف سعی در از بین بردن این نگرانیها داشتهاند، اما واکنشهای کشورهای عرب منطقه حاکی از قانعنشدنشان نسبت به این
تضمینها است.
تهدیدهای دوسویه برای تحمیل خواستهها
در آخرین واکنشی که از سوی مقامات عربستان سعودی صورت گرفته، ریاض که از سیاستهای امریکا در قبال خود نگران است، تهدید کرده که از پاکستان سلاح هستهیی خریداری خواهد کرد. در همین راستا جین گروژی از محققان مدرسه کندی که وابسته به دانشگاه هاروارد است در گزارشی که واشنگتنپست منتشر کرده است نوشت: سالهاست که واشنگتن، راهبرد اطمینانبخشی به عربستان در قبال تهران را دنبال میکند، اما رویکرد سیاست امریکا در قبال ایران میتواند بر روابط واشنگتن با متحدانش در خاورمیانه خلل وارد کند.
گروژی مینویسد: البته شواهد تاریخی نشان میدهد که ایالات متحده، میتواند نگرانیهای متحدانش را بدون رها کردن آنها مدیریت کند. این رویه در امریکا سابقه تاریخی دارد. در دوران جنگ سرد هم آلمان غربی نگرانیهای عمدهیی از سیاستهای امریکا در قبال خودش احساس میکرد. آنها از گرایش امریکا برای توافق کنترل سلاح هستهیی با شوروی سابق ناخرسند بودند و مانند عربستان درصدد برآمدند تا با اتکا به خویش از میزان وابستگیهای خود به واشنگتن بکاهند و در همین راستا تلاشهایی هم در جهت به دست آوردن سلاح هستهیی داشتند. این کشور از اواخر دهه 1950 با فرانسه و ایتالیا وارد مذاکره شد و یکسری مذاکرات محرمانه را با فرانسه جهت تامین مالی غنیسازی اورانیوم با هدف دستیابی به سلاح هستهیی آغاز کرد. در همین راستا امریکاییها تهدید کردند که اگر آلمان به سلاح هستهیی دست یابد، بلافاصله نیروهای خود را از این کشور خارج خواهند کرد. این سیاست فشار یکبار دیگر در زمان ریاستجمهوری جانسون اجرا شد و همین امر باعث ملغی شدن همکاری هستهیی آلمانها با فرانسه شد.
رویکرد امریکاییها برای محدود کردن برنامه هستهیی آلمان به صورت دوگانه تضمین و اجبار بود. امریکاییها برای مدیریت نگرانی آلمانیها تضمین دادند که اگر آلمان از سیاست هستهیی خود عقبنشینی کند، از مزیت حضور و حمایت نظامی امریکا بهرهمند خواهد شد و الحاق این کشور به گروه برنامهریزی هستهیی ناتو هم محقق خواهد شد. در این گزارش آمده است: تجربه امریکا در قبال آلمان میتواند، پندهای عبرتآموزی برای رویکردهای امریکا در قبال عربستان در پی داشته باشد. البته در این میان اختلافاتی هم میان این دو دوره زمانی مشاهده میشود. هر چند که سعودیها مانند آلمان، برای حفظ تمامیت ارضی خود متکی به امریکا نبوده و میتوانند سیاست تحریم نفت را قبال واشنگتن پیش بگیرند، اما از سوی دیگر تحریم تسلیحاتی عربستان توسط امریکا با توجه به نیاز آنها به قطعات و لوازم یدکی امریکایی و کاسته شدن وابستگی انرژی امریکا با تولید نفت شیل به خاورمیانه، میتواند باعث فلج شدن نیروهای مسلح عربستان شود. کروژی میافزاید: این استراتژی در صورتی موفق خواهد بود که با تضمینهایی در قبال سعودیها همراه باشد. واشنگتن باید تعهد بدهد که اگر ریاض دیپلماسی امریکا در
قبال ایران را بپذیرد، در راه تامین امنیت ملی خود مزایایی از سوی امریکا دریافت خواهد کرد. البته که این تصمیم الزامآور نخواهد بود و قدرت امریکا نشان میدهد که سعودیها برای تامین تسلیحاتی خود جایگزین دیگری جز امریکا نخواهند داشت. در نتیجه اگر امریکا معتقد است که چارچوب توافق هستهیی با ایران تامینکننده منافع امنیتی امریکا در منطقه است، امریکا قادر خواهد بود که با سیاست تضمین و اجبار، تعارض خود با عربستان را در این راستا مهار کند. این گزارش میافزاید: امریکا به این طریق میتواند ضمن مستحکمتر کردن روابطش با همپیمانان خود، با وارد شدن به یک دیپلماسی عملگرایانه و واقعبینانه، ضمن مهار دشمنان خود، جلوی انتشار سلاحهای هستهیی را هم بگیرد.
مذاکرات با ایران، الگویی برای کرهشمالی
وزرای خارجه عضو پیمان همکاری MIKTA که شامل کشورهای کرهجنوبی، اندونزی، استرالیا، مکزیک و ترکیه هستند، در آخرین گردهمایی خود در سئول ابراز امیدواری کردند که روند مذاکرات هستهیی ایران بتواند الگویی برای کرهشمالی در جهت رفع بحران اتمی در شبهجزیره کره باشد. هر چند که بسیاری از تحلیلگران برنامه هستهیی ایران و کرهشمالی را از پایه رد کرده و اعلام کردهاند که ایران همواره به صلحآمیز بودن برنامه هستهیی خود تاکید کرده است، ولی از سوی دیگر کرهشمالی از فاصله میان سالهای 2006 تا 2013 سه آزمایش هستهیی انجام داده که این امر موجب تعلیق در روند مذاکرات این کشور شده است. همچنین وزرای خارجه این 5کشور ضمن استقبال از تلاشهای کرهجنوبی در روند صلح 2کره اعلام کردند که اتحاد 2کره راهحل مساله هستهیی کرهشمالی است و سرانجام آن میتواند صلح و شکوفایی را در شبهجزیره کره به ارمغان آورد.