عدد 45500 تومان از کجا آمد

۱۳۹۴/۰۲/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۰۱۷۱

ایران در منطقه‌‌ای قرار گرفته است که می‌تواند کانون توسعه منطقه باشد. حلقه اول کشورهای دور ایران و حلقه دوم کشورهای دور از ایران جمعیت بسیار زیادی هستند. مخصوصا هنگامی که هند به این مجموعه اضافه شود، ایران می‌تواند حتی کانونی شود که به کشورهای نزدیک خود بهترین کالاها در ایران تولید و صادر شود به همین دلیل شرکت‌ها بسیار مشتاق هستند که در ایران و بخش‌هایی همچون نفت و گاز و در رشته‌هایی که ایران منحصر‌به‌فرد است، سرمایه‌گذاری کنند

اینکه به روش‌های دستوری و تعزیراتی بخواهیم قیمت‌ها را پایین بیاوریم به هیچ‌وجه جزو برنامه‌های دولت نیست. چیزی که مهم است این است که دولت نسبت به اتفاقاتی که در اقتصاد کشور می‌افتد نباید منفعل باشد، یکسری دستگاه و نهاد وجود دارند، این نهادها در کشور قیمت‌گذاری می‌کنند، همان ایامی که من این بخشنامه را صادر کردم، شوراهای شهر گفتند که حمل و نقل 20درصد افزایش پیدا کند، ما برایمان قابل توجیه نبود که چرا یک مرجع رسمی دولتی یا عمومی می‌گوید 20درصد مبنای 20درصدش چیست؟

اگر می‌خواهیم انتخابات کشور معنای واقعی پیدا کند و به سمت دموکراسی به معنای واقعی برویم، باید گروه‌هایی باشند به عنوان احزاب رسمی کشور مسوولیت بپذیرند


اگر اکنون حکومت جدی بود برای همین یارانه‌ها به نظرم بسیاری از مسوولان سابق باید پاسخگو می‌شدند. کسی که تصمیم گرفته برخلاف قانون 45هزار تومان پرداخت کند، مردم و حکومت را اینگونه گرفتار کند و امروز هم احساس می‌کند یک قهرمان است


دولت و رییس‌جمهوری مصمم است که از یک انتخابات قانونمند و سالم حمایت کند و ان‌شاءالله نیز چنین خواهد بود.


از نظر تحریم‌های ظالمانه‌یی که علیه کشور وضع شده و در زمینه نفت و گاز مشکلات جدی داریم. ما هنوز برای مردم باز نکرده‌ایم که مشکلاتمان در این بخش‌ها چیست و چه اتفاقاتی افتاده است


در بخش بانکی کشور برای جابه‌جا کردن پول مشکلاتمان جدی است. البته ما خودمان را برای شرایط سخت‌تر از این آماده کرده بودیم و کرده‌ایم. برنامه داریم تا اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، بتوانیم باز هم کشور را اداره کنیم


دولت مشوق فعالیت‌های قانونمند سیاسی همه جریانات داخل کشور است


در بحث‌های اقتصادی کل وزارتخانه‌ها در مسیر مذاکره در خدمت و همراهی با وزارت خارجه و تیم مذاکره‌کننده هستند.


دولت واقعا اصرار دارد که اگر کسی می‌خواهد به کشورش خدمت کند به دلیل اینکه در گروه دیگری قرار داشته فضا برای او تنگ نشود، حالا می‌تواند در دولت یا در بخش خصوصی کار کند


اگر مدیری سیاست‌های دولت و رییس‌جمهوری را اجرا نکند حتما در مقطعی در ارزیابی‌هایی که می‌کنیم نتیجه‌یی که خواهد گرفت این خواهد بود که دولت را ترک کند

عدم تعادل در تولید، عرضه، تقاضا و مصرف انرژی به‌گونه‌یی شده بود که اگر نفت کشور هم خرج داخل می‌شد باز ما با کسری روبه‌رو می‌شدیم


پایان دولت گذشته 77ونیم میلیون نفر یارانه می‌گرفت که در واقع حدود 42هزارمیلیارد تومان یارانه پرداخت می‌شد درحالی که در‌آمد آن 28هزارمیلیارد تومان بود که فشار بسیاری به بخش‌های مختلف اقتصاد کشور وارد شد. در راس آنها بخش‌های اصلی انرژی که قرار بود با آزادسازی قیمت‌ها آن بخش‌ها شکوفا شوند به سمت مرگ رفتند، همچون شرکت‌های پالایش و پخش، شرکت گاز و شرکت‌های نیرو و حتی بخش آب


در بودجه سال 94 هزینه‌هایی که برای حامل‌های انرژی پیش‌بینی شده 54‌هزارمیلیارد تومان است اما در‌آمدی که حداکثر از حامل‌های انرژی حاصل شود بین 31 تا 33هزارمیلیارد تومان است. مشخص است که شکاف زیادی وجود دارد. مجبور هستیم بخشی از هزینه‌ها را دوباره پرداخت نکنیم


طرح تحول سلامت را نیز باید انجام دهیم و اگر همین دو مورد یارانه نقدی و طرح تحول سلامت را انجام دهیم و بقیه را در نظر نگیریم 7هزارمیلیارد تومان کسری داریم. با فرض اینکه 6هزارمیلیارد تومان را از بودجه به این بخش اختصاص دهیم 7هزارمیلیارد تومان کسری داریم آنهم در شرایطی که بودجه دولت سال گذشته با نفت هر بشکه 105 دلار بود اما اکنون هر بشکه نفت حدود 55 دلار فروش می‌رود


اگر بیاییم اقشار پردرآمد را از دریافت یارانه حذف کنیم و در این حذف افرادی ناحق حذف شوند حتما فشار روی دولت زیاد خواهد بود. ما مطمئن هستیم که در این مسیر همراهی نخواهیم شد


ما فکر می‌کنیم پس از تحریم نیازمند دقت بیشتری هستیم. به‌طور حتم فضای کشور فضایی امیدبخش می‌شود از نظر انتظارات، مطالبات و انتظارات جدیدی در مردم به‌وجود می‌آید که باید کنترل کنیم تا مطالبات هم بی‌جهت افزایش نیابد


اینکه اکنون می‌گویند واردات کالاهای مصرفی افزایش یافته است، همان عدد بین 12 تا 14درصد است در این دولت چون امیدی نسبت به آینده به وجود آمد، واردات کالاهای واسطه‌یی و سرمایه‌یی افزایش پیدا کرد

ادامه از صفحه 01

برخی از مردم از دولت گلایه دارند که چرا در حذف اقشار پردرآمد از دریافت یارانه تعلل می‌کند البته با توجه به اینکه امسال بحث حذف اقشار پردرآمد را آغاز کرده‌اید، قائم‌مقام وزیر کار اعلام کرد که امسال 6میلیون نفر از این چرخه حذف می‌شوند. آخرین اخبار را راجع به این موضوع بفرمایید؟

شما از پرغصه‌ترین بخش کار ما شروع کردید، یارانه‌ها به معنای واقعی داستان پرغصه‌یی برای جمهوری اسلامی ایران است. هرگاه بحث یارانه‌ها مطرح می‌شود همه مسایل برایم سخت می‌شود چون وقتی تصمیم گرفته شد یارانه‌ها اجرا شود، ما خارج از دولت بودیم. با اینکه منتقد دولت گذشته در تصمیم‌گیری‌هایش بودیم، اما از این تصمیم حمایت کردیم. همه ارکان نظام حمایت کردند به امید اینکه کاری انجام شود تا یک معضل بزرگ را از پیش‌روی نظام بردارد و آن نیز موضوع قیمت سوخت و در واقع انرژی بود.

مصرف آن به‌گونه‌یی شده بود که عدم تعادل‌های مختلف را دراقتصاد کشور نشان می‌داد. عدم تعادل در تولید، عرضه، تقاضا و مصرف انرژی به‌گونه‌یی شده بود که اگر نفت کشور هم خرج داخل می‌شد باز ما با کسری روبه‌رو می‌شدیم. با توجه به عدم تعادل در منابع و مصارف بودجه دولت، عموم کشور به این نتیجه رسیدند که دیگر راهی جز این نیست. اما متاسفانه به بدترین شکل ممکن اجرا شد.

اولا 45هزار تومان از کجا، بر چه اساس و با چه فرمولی آمد؟ همه در مقابل یک تصمیم به این بزرگی در مقطع خودش سکوت کردند، قانونگذار گفته بود که درآمد حامل‌های انرژی وصول شده، 50درصد آن به عنوان نقدی بین مردم توزیع شود. در بهترین شرایط مشخص بود که در آن مقطع درآمد حامل‌های انرژی 28هزارمیلیارد تومان است. 50درصد آن می‌شد 14هزارمیلیارد تومان. با هر تعدادی از جمعیت ایران تقسیم می‌کردیم تنها با یک عمل ساده تقسیم ریاضیات که هیچ نیازی به کار محاسباتی ویژه نداشت، عدد مشخصی به دست می‌آمد که چند برابر آن عدد اعلام شد.

متاسفانه دوستانی که اکنون گاهی اوقات در دستگاه‌های نظارتی به یک کار نکرده این دولت اشکال وارد می‌کنند که چرا چنین کرده‌اید در مقابل یک اتفاق به این بزرگی که آینده کشور را با مخاطره روبه‌رو می‌کند، سکوت کردند. به هیچ عنوان مشخص نبود مبنای 45هزار تومان چیست؟ در همان سال اول مجبور شدند از منابع بانک مرکزی پرداخت کنند و همچنین از منابع بودجه.

پایان دولت گذشته 77ونیم میلیون نفر یارانه می‌گرفت که در واقع حدود 42هزارمیلیارد تومان یارانه پرداخت می‌شد درحالی که در آمد آن 28هزارمیلیارد تومان بود که فشار بسیاری به بخش‌های مختلف اقتصاد کشور وارد شد. در راس آنها بخش‌های اصلی انرژی که قرار بود با آزادسازی قیمت‌ها آن بخش‌ها شکوفا شوند به سمت مرگ رفتند، همچون شرکت‌های پالایش و پخش شرکت گاز و شرکت‌های نیرو و حتی بخش آب که تغییری در قیمت آب دادند، شرکت‌های آب را وادار کردند که شما باید پول بدهید تا بین مردم توزیع کنیم. به‌گونه‌یی بود که هنگام تحویل دولت وزارت نیرو 30هزارمیلیارد تومان بدهی داشت. در بخش نفت وضع سخت‌تر و بدتر از این بود، هم آسیب‌های اینگونه وارد شد و هم اینکه بودجه دولت به‌شدت تحت تاثیر این قرار گرفت.

بیست‌ودوم هر ماه یکی از دغدغه‌های بزرگ دولت این بود که چگونه و چندهزارو500میلیارد تومان یارانه نقدی را تامین و پرداخت کند.

ما در یک مرحله در دولت تدبیر و امید اصلاح کوچکی انجام دادیم چرا که با توجه به شرایط تورمی 40درصدی که به کشور حاکم شده بود، نمی‌توانستیم کار شوک‌آور انجام دهیم، اقتصاددانان بسیاری به ما توصیه می‌کردند به حوزه تغییر قیمت انرژی ورود پیدا نکنید و بگذارید کمی تورم پایین بیاید بعد تصمیم‌گیری کنید اما شرایط به‌گونه‌یی بود که نمی‌توانستیم از کنار آن عبور کنیم. مجبور شدیم اوایل سال 93 تغییراتی در قیمت انرژی بدهیم، بنزین سهمیه‌یی را 700 تومان و آزاد را به هزار تومان تغییر دادیم. در بقیه قیمت‌ها هم تغییرات کمی انجام شد بخشی از کسری را جبران کردیم و طرح تحول سلامت، طرح مهم دیگری که نیاز مردم جامعه بود را از محل افزایش درآمدها اجرا کردیم. اما همچنان گرفتار کسری هستیم.

در بودجه سال 94 هزینه‌هایی که برای حامل‌های انرژی پیش‌بینی شده 54‌هزارمیلیارد تومان است اما در آمدی که حداکثر از حامل‌های انرژی حاصل شود بین 31 تا 33هزارمیلیارد تومان است. مشخص است که شکاف زیادی وجود دارد. مجبور هستیم بخشی از هزینه‌ها را دوباره پرداخت نکنیم اما بخش دیگر به اجبار باید پرداخت شود چرا که یارانه نقدی تعهدی است که دولت در مقابل ملت دارد یا باید یک تصمیمی بگیرد که تعهدم را اینگونه عمل می‌کنم اما تا زمانی که تصمیم جدیدی نگرفته‌ایم به شیوه قبل یعنی همان 45هزارو500 تومان باید عمل شود.

طرح تحول سلامت را نیز باید انجام دهیم و اگر همین دو مورد یارانه نقدی و طرح تحول سلامت را انجام دهیم و بقیه را در نظر نگیریم، 7هزارمیلیارد تومان کسری داریم. با فرض اینکه 6هزارمیلیارد تومان را از بودجه به این بخش اختصاص دهیم 7هزارمیلیارد تومان کسری داریم آنهم در شرایطی که بودجه دولت سال گذشته با نفت هر بشکه 105 دلار بود اما اکنون هر بشکه نفت حدود 55 دلار فروش می‌رود، مشخص است که فشار سنگینی بر بودجه دولت وجود دارد.

دوستان حرف‌هایی می‌زنند که به نظر ما بیش از آنکه اجرایی باشد شعاری است مانند اینکه اقشار پردرآمد را حذف کنیم. ما سال گذشته امتحان کردیم که مردم داوطلب حذف شوند و هر کسی که نیاز به این پول ندارد خودش انصراف دهد. تمام کسانی که ما را تشویق به این کار می‌کردند وقتی وارد این صحنه شدیم برخی سکوت و برخی مخالفت کردند و برخی نیز با طرح مسایل انحرافی مانع این شدند که مردم انصراف دهند و فکر کردند این کمکی به دولت خواهد بود.

حالا ما اگر بیاییم اقشار پردرآمد را از دریافت یارانه حذف کنیم و در این حذف افرادی ناحق حذف شوند حتما فشار روی دولت زیاد خواهد بود. ما مطمئن هستیم که در این مسیر همراهی نخواهیم شد، همین کسانی که برای حذف فشار می‌آوردند، منتظرهستند که در حذف مشکلی بروز کند. همین الان که عدد کمی را دوستان از اواخر سال گذشته تاکنون حذف کرده‌اند، بخشی از مردم معترض هستند. البته ما پیش‌بینی کردیم هر کسی اعتراض دارد و به آن رسیدگی می‌شود و اگر اعتراض بجاست حتما باید به آن عمل شود.

آمار و بانک‌های اطلاعاتی موجود کشور بیانگر آن است که ما آمار درآمدی دقیقی از جامعه نداریم آمارهایمان بسیار فقیر است. خود من ساعت‌ها وقت گذاشته‌ام و تمام بانک‌های اطلاعاتی را دیده‌ام؛ بانک‌های اطلاعاتی کسانی که خودرو لوکس دارند، سفر خارجی می‌روند، خانه‌های گران‌قیمت دارند، مالیات پرداخت می‌کنند و حقوق بالای 3-2میلیون می‌گیرند، همه اینها را روی هم جمع کنیم، عددش بسیار ناچیزتر از آن عددی است که شما به آن اشاره کردید. در بین همین‌ها ممکن است کسی ماشینی داشته یا سفری رفته که سفرش اضطراری و ضروری بوده که ما نمی‌توانیم بسیاری از اینها را مبنا قرار دهیم.

به هر حال ورود پیدا کرده‌ایم و فکر می‌کنم به اعداد و ارقام به هیچ‌وجه نخواهیم رسید. اطلاعات کشور به هیچ عنوان کامل نیست، با این اطلاعات نمی‌توان یک تصمیم گرفت اما مجبوریم و امسال باید یک تصمیم در ارتباط با یارانه‌ها بگیریم، این دیگر نقطه نهایی کار است حالا چگونه و چه تصمیمی بگیریم درحال بررسی موضوع درستاد هدفمندی یارانه‌ها هستیم.

آقای دکتر مگر اجرای یارانه‌ها دوره‌یی و تا پایان سال 94 نبوده است چرا دولت زمینه پایان این پرداخت یارانه‌ها را فراهم نمی‌کند که مردم نیز خودشان را برای نگرفتن یارانه آماده کنند؟

خیر، دوره‌یی که نبوده است، قانون هدفمندی یارانه‌ها قانونی دایمی است.

منظورم پرداخت نقدی یارانه‌هاست.

پرداخت هم در همان قانون که قانونی دایمی است پیش‌بینی شده است تا 50درصد منابع یارانه‌ها بین مردم توزیع شود. اگر بخواهیم 50درصد توزیع کنیم 33هزارمیلیارد تومان تبدیل به 16هزارمیلیارد تومان می‌شود اما اکنون 42هزارمیلیارد تومان درحال توزیع است.

اینکه فرمودید تا آخر سال کاری برای یارانه‌ها باید انجام دهیم، گزینه‌های آن را می‌توانید بفرمایید؟

حذف در حدی که اطلاعات پیدا کنیم و مطمئن باشیم انجام می‌دهیم، 3-2پیشنهاد شده در مورد آن پیشنهادها درحال بحث هستیم. به هر حال آن پیشنهادها باید نتیجه‌اش این باشد که تغییراتی در نحوه و میزان پرداخت انجام دهیم.

در بحث آزاد‌سازی منابع وعده‌هایی به بخش تولید به ویژه کشاورزی و صنعت داده بودید، بارها شده که شما می‌گویید پرداخت شده است بعد آن بخش‌ها می‌گویند دولت تعهدات خود را انجام نداده است، آیا این موضوع واقعیت دارد؟ اگر امکان دارد آماری در این بخش ارایه بفرمایید.

البته من هیچگاه تا این لحظه درباره اینکه از این بخش به تولید پرداخت شده یا نشده، اظهارنظر نکرده‌ام، همیشه اظهارنظرهایی که شده یا از سوی سخنگوی دولت بوده یا وزارت صنعت مطلبی گفته است. به هر حال وضع یارانه‌ها و منابع اینگونه است که برای شما ترسیم کردم، بعید می‌دانم کسی انتظار داشته باشد از اینگونه درآمد هزینه‌یی، بگوییم درآمدی مانده است که در جای دیگر مصرف کنیم.

بحث دیگری که در جامعه بسیار موثر بوده و بازخورد خوبی هم داشته است، کاهش نرخ تورم است اما هنوز خروجی‌اش برای مردم ناپیداست. البته ما رسانه‌یی‌ها می‌دانیم که به لحاظ سرمایه‌گذاری‌های عمده‌یی که در صنایع بزرگ شده، زمان می‌برد تا مردم آن را حس کنند. دولت برای ادامه این روند کاهشی برنامه‌یی دارد یا خیر و اینکه مردم چرا خروجی آن را حس نمی‌کنند؟

بحث تورم و گرانی دو مقوله جدای از هم هستند، گرانی در اقتصاد ایران وجود دارد و هر سال هم درصدی قیمت کالاها نسبت به سال قبل گران‌تر می‌شود، ما وقتی شروع کردیم در مهر سال 92 تورم 40درصد بود، آن موقع برای اقتصاد کشور از هر نظر شکننده بود. یعنی امکان هیچ کاری دراقتصاد کشور با تورم 40درصد وجود ندارد، مردم و معیشت آنان در فشار بود، توسعه اقتصادی کشور متوقف بود ما باید در نخستین مرحله تورم را به نقطه‌یی می‌رساندیم که هم زندگی مردم در حدی قابل تحمل باشد هم توسعه کشور بتواند روالی پیدا کند. تورم بالا بدبینی نسبت به آینده به وجود می‌آورد و وقتی مردم نسبت به آینده بدبین باشند، پول خود را جای درست و حسابی سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و آن را به نقطه‌یی می‌برند که حداقل متناسب با تورم درآمد کسب کنند لذا به سمت کارهایی که در اقتصاد مضر است، سوق می‌یابند همچون خرید دلار، سکه و انباشت کردن آنها در خانه که روش‌های زیرزمینی دیگری دراقتصاد شکل می‌گیرد، خوشبختانه در مقطع کوتاهی توانستیم تورم را به حد قابل قبول اقتصاد ایران برسانیم.

اکنون در دنیا فقط حدود 6-5کشور تورم دو رقمی دارد که متاسفانه یکی از آنها ایران است، تقریبا همه دنیا به این نتیجه رسیده که با تورم نمی‌توانند به توسعه ادامه دهند. بنابراین آن را کنترل کرده و به تک رقمی رسانده است.

درحال حاضر تورم کشور ما به 15درصد رسیده است و آوردن آن به پایین‌تر از 15درصد کار بسیار دشواری است اما هدفگذاری کرده‌ایم که بتوانیم تورم اقتصاد ایران را تک‌رقمی کنیم. مهم‌ترین مساله آن هم عدم استفاده از منابع بانک مرکزی است دولت اگر انضباطی بر کار خود حاکم کند می‌تواند جلوی تورم را بگیرد.

پایه پولی یا پول بانک مرکزی از ابتدایی که آمار و بانک مرکزی در کشور ایجاد شده تا سال 89، حدود 60هزارمیلیارد تومان پول در کشور منتشر شده است، در یک دوره کوتاهی حدود 45‌هزارمیلیارد تومان به بهانه مسکن مهر از پول بانک مرکزی برداشت شده و این کار انجام شده که در واقع عامل همه مشکلات اقتصاد ایران شده است.

ما تا اینجا کنترل کردیم و از این به بعد هم کنترل خواهیم کرد، اما همین الان که کنترل کردیم و می‌گوییم تورم 15درصد است معنایش این است که قیمت‌ها امسال نسبت به سال گذشته 15درصد گران شده است و قیمتی ارزان‌تر نشده است. یعنی این تورم درصدی است که ما سعی می‌کنیم درآمد خانوار و افراد نسبت به آن در طول سال و متناسب با آن افزایش یابد.

بخشنامه‌یی داشته‌اید در مورد اینکه با شرکت‌ها و دستگاه‌هایی که قیمت‌های خود را افزایش می‌دهند برخورد می‌شود، همان موقع هم یکسری از تولید‌کننده‌های داخلی به ویژه مواد لبنی، گوشت، فرآورده‌های غذایی قیمت‌های خود را افزایش دادند، انتقادی هم به شما بود که می‌گفتند دولت اول بحث آزاد‌سازی را گفته و اکنون هم اقتصاد دستوری را اجرا می‌کند؟

من اظهارنظر برخی از دوستان و اقتصاددانان را دیدم. از برخی واقعا تعجب کردم اگر آنها بخشنامه را خوانده بودند، حتما این مطلب را نمی‌گفتند و تحت تاثیر انعکاسی که در رسانه‌ها شده بود، به همان انعکاس اکتفا کرده و اظهارنظر می‌کردند که دولت می‌خواهد کنترل دستوری کند و وارد قیمت‌گذاری شده است.

هیچکدام از این حرف‌ها نیست. اینکه ما باید تلاش کنیم که تورم را با سازوکارهای اقتصادی کاهش دهیم جدی و در دستور کار دولت است و اینکه به روش‌های دستوری و تعزیراتی بخواهیم قیمت‌ها را پایین بیاوریم به هیچ‌وجه جزو برنامه‌های دولت نیست. چیزی که مهم است این است که دولت نسبت به اتفاقاتی که در اقتصاد کشور می‌افتد نباید منفعل باشد، یکسری دستگاه و نهاد وجود دارند، این نهادها در کشور قیمت‌گذاری می‌کنند، همان ایامی که من این بخشنامه را صادر کردم، شوراهای شهر گفتند که حمل و نقل 20درصد افزایش پیدا کند، ما برایمان قابل توجیه نبود که چرا یک مرجع رسمی دولتی یا عمومی می‌گوید 20درصد مبنای 20درصدش چیست؟ چه محاسباتی انجام داده که می‌گوید 20درصد؟

جاهای دیگری هم بودند که طبق قانون قیمت‌گذاری برعهده آنهاست، می‌دانید که بسیاری از کالاها اینگونه نیست که قیمت آن را بازار عرضه و تقاضا تعیین کند، آنهایی که در بازار عرضه و تقاضا تعیین می‌کند این بخشنامه هیچ ورودی به آنها ندارد، ممکن است برخی از آنها بالا برود یا برخی پایین بیاید، اما برخی از اینها را مجامع رسمی تصمیم‌گیری می‌کند. به آن مجامع رسمی که وظیفه قیمت‌گذاری طبق قانون برعهده آنان است، براساس یک تکلیف قانونی دیگری که باید قیمت‌گذاری‌هایشان هماهنگ با دولت باشد، گفتیم اگر شما می‌خواهید افزایش قیمت دهید، حتی مانع آنها نیز نشدیم. گفتیم اگر می‌خواهید قیمت‌ها را افزایش دهید، مستندات خود را برای افزایش قیمت برای دولت بفرستید تا احساس کنند جایی وجود دارد که اگر می‌گوییم تورم 15درصد شده است، دیگر 20درصد افزایش قیمت به راحتی مورد پذیرش واقع نمی‌شود. بیشتر این جهت مورد توجه بوده و یک هماهنگی درونی بوده و به هیچ‌وجه قصد ورود به مغازه و قیمت‌گذاری به آن معنا نبوده است. به صورت طبیعی دولت باید در صحنه اقتصادی کشور نظارت کند، حضور داشته باشد و هماهنگی انجام دهد. نباید خود را از صحنه اقتصادی کشور به‌طور کامل کنار بکشد. به هیچ‌وجه چنین هدفی از این بخشنامه که ما می‌خواهیم وارد یک دوران تعزیرات قیمت‌گذاری و از این حرف‌ها شویم، نداشتیم.

از ابتدای روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، آمار دقیقی از سرمایه‌گذاری خارجی در ایران اعلام نشده است این در حالی است که در یک سال اخیر تیم‌های خارجی و سرمایه‌گذاران مختلف در بخش‌های صنعت، بیمه، بانک، کشتیرانی و بسیاری بخش‌های دیگر به ایران آمدند و درخواست همکاری داشتند و زمینه همکاری بسیاری از آنها نیز آماده است. آیا آماری راجع به سرمایه‌گذاری خارجی دارید؟ فکر می‌کنید با توافق جامع نهایی این روند چگونه خواهد بود؟

اگر تحریم‌ها برداشته نشود نباید انتظار داشته باشیم سرمایه‌گذاری خارجی جدی انجام شود. باید در چنین شرایطی عمدتا با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی خودمان به توسعه کشور بیندیشیم. شرکت‌هایی که بعد از روی کار آمدن دولت آقای دکتر روحانی باتوجه به مواضعی که ایشان داشتند که مواضع شناخته شده و دقیقی برای دنیا بود و بلافاصله نیز اثر خودش را روی توافق ژنو در ابتدای کار گذاشت، شرکت‌ها به بازار ایران به عنوان یک بازار بسیار مهم توجه می‌کنند. ایران در منطقه‌یی قرار گرفته است که می‌تواند کانون توسعه منطقه باشد. حلقه اول کشورهای دور ایران و حلقه دوم کشورهای دور از ایران جمعیت بسیار زیادی هستند. مخصوصا هنگامی که هند به این مجموعه اضافه شود، ایران می‌تواند حتی کانونی شود که به کشورهای نزدیک خود بهترین کالاها در ایران تولید و صادر شود به همین دلیل شرکت‌ها بسیار مشتاق هستند که در ایران و بخش‌هایی همچون نفت و گاز و در رشته‌هایی که ایران منحصر‌به‌فرد است، سرمایه‌گذاری کنند. ذخایر نفت و گاز ایران در دنیا جز معدود کشورهایی است که این حجم از انرژی در داخل ایران وجود دارد. ایران همچنین از لحاظ معدنی و موقعیت جغرافیایی قابل توجه است. این شرکت‌ها در دورانی به دلیل تحریم‌ها و شرایطی که بود، تقریبا پس زده شده بودند اما اکنون بسیار مشتاق هستند که بیایند و لحظه‌شماری ‌کنند. به همین دلیل مذاکرات خود را با طرف ایرانی انجام می‌دهند و سعی می‌کنند توافقات خود را با طرف ایرانی انجام دهند اما کار جدی انجام نمی‌دهند. منتظر هستند تا تصمیم‌گیری شود در واقع بعد از توافق و لغو تحریم‌ها شاهد هجوم شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی خواهیم بود لذا ما البته یکی از دغدغه‌هایمان که باید دقیق در مورد آن برنامه‌ریزی کنیم پس از تحریم است. بعد از لغو تحریم باید شرایط را به‌گونه‌یی تنظیم کنیم که یک‌باره بازار ایران دوباره در اختیار شرکت‌های خارجی قرار نگیرد. باید به دقت از این بازار حفاظت شود. شرکت‌های خارجی که می‌خواهند بیایند عمدتا با این انگیزه بیایند که مشارکت و سرمایه‌گذاری کنند.

در واقع به لحاظ حمایت از تولیدات داخلی؟

بله نباید اجازه دهیم دوباره آن سرنوشتی که هنگام بالارفتن قیمت نفت تولیدات داخلی زمینگیر شد و امروز به این وضع افتاده است، یک‌بار دیگر به بهانه تحریم آن شرایط را تجربه کنند.

پیش‌بینی رسانه‌ها و اقتصاددانان خارجی این است که بعد از رفع تحریم‌ها به خاطر تزریق پولی که به ایران می‌شود، یک جهش اقتصادی صورت خواهد گرفت. در واقع تاثیر آن بر قدرت منطقه‌یی و جهانی ایران بسیار خواهد بود. پیش‌بینی شما چیست؟

ما فکر می‌کنیم پس از تحریم نیازمند دقت بیشتری هستیم. به‌طور حتم فضای کشور فضایی امیدبخش می‌شود از نظر انتظارات، مطالبات و انتظارات جدیدی در مردم به‌وجود می‌آید که باید کنترل کنیم تا مطالبات هم بی‌جهت افزایش نیابد. اکنون هم گاهی اوقات در رسانه‌ها می‌بینم که می‌نویسند 130میلیارد دلار دارایی‌های بلوکه شده ایران آزاد می‌شود. باید بگویم آنها واقعا اطلاع ندارند. اصلا اینچنین نیست. رسانه‌های خارجی نیز در این زمینه اطلاعات ندارند. در این بخش‌ها فقط ما اطلاع داریم. اینکه ذخایر کشور در همین حد است، درست است. معنی ذخایر کشور این است؛ نفتی را ما فروخته‌ایم، پول آن به کشور بازگشته یا بازنگشته است. بانک مرکزی از دولت دلار را خرید کرده و ریال آن را به ما داده است، ما سالانه ریال می‌گیریم و در اداره کشور خرج می‌کنیم، اینها ذخایر بانک مرکزی یا صندوق توسعه ملی است، یا موردی مثل هند که 7میلیارد دلار مانده است آن پول دولت است که هنوز به بانک مرکزی نفروخته‌ایم که اگر آزاد شود، در واقع کمکی به بودجه دولت هم به یک‌باره می‌شود، 7میلیارد دلار که بلافاصله آزاد شد ما به مردم یا بانک مرکزی می‌فروشیم و ریال آن را در بودجه خرج می‌کنیم. اما ذخایر بانک مرکزی هم ذخایر کشور است، آیا این ذخایر با تحریم‌ها این میزان آزاد شده و این میزان پول در اختیار ما قرار خواهد گرفت. اینچنین نیست و اعداد و ارقام این نیست با ارزهای کشور به‌گونه‌یی رفتار شده است، اینجا هم داستان ویژه‌یی دارد که بعد از تحریم آنها را توضیح می‌دهم که آقایان نگران بودند ارزها مسدود شود آنها را چگونه هزینه کردند اما به لحاظ حساب و کتابی به عنوان ذخیره کشور هست.

درباره اولویت‌ها صحبت می‌کردید.

ما در این بخش بعد از رفع تحریم باید کنترل و برنامه داشته باشیم که اقتصاد کشور به دلیل مطالبات زیادی که شکل می‌گیرد دوباره به کانونی برای واردات کالاهای مصرفی تبدیل نشود، به شرکت‌های خارجی هم از هم‌اکنون می‌گوییم شرکت‌هایی می‌توانند در ایران نقش موثر و قوی داشته باشند که با شرکت‌های ایرانی برای تولید سرمایه‌گذاری کنند، اینکه بخواهند اینجا را صرفا بازار ورود کالاهای خود کنند، با این دولت به جایی نخواهند رسید.

نکته این است که به‌طور حتم تورم روند نزولی خود را دنبال خواهد کرد اما با دقت زیاد باید دنبال کنیم چرا که می‌تواند اینگونه مواقع تورم تشدید شده و افزایش یابد، حتما اشتغال و رشد اقتصادی کشور وضع بهتری پیدا خواهد کرد.

در مورد واردات، گفته می‌شد دولت که بحث کنترل واردات را مطرح می‌کند واردات بسیاری از محصولات داخلی در دولت یازدهم بیشتر بوده است.

در مواقعی واردات کشور افزایش یافت که نباید اینگونه می‌شد، ما روزی که در دولت آقای خاتمی تحویل دادیم واردات کشور حدود 30میلیارد دلار بود در برخی مواقع از سال‌های دولت گذشته واردات رسمی تا 80میلیارد دلار رسید، مواقعی بود که این دغدغه‌ها نیز وجود نداشت. به همین دلیل اینکه گفته می‌شود آن واردات باعث زمینگیر شدن تولید داخلی ایران و به جای اشتغال جوانان ایرانی، باعث اشتغال جوانان کشورهای خارجی شد، وارداتی بود که می‌شد انجام نشود اما انجام شد. با ابزار واردات سعی کردند بخشی از مطالبات مردم را پاسخ دهند و حتی کارخانه‌هایی می‌شناختم که به اسم کارخانه قطعه‌سازی وقتی می‌دیدند شرایط واردات وجود دارد، قطعه وارد می‌کردند و روی آن برچسب می‌زدند که تولید داخلی است و آن را به بازار داخلی عرضه می‌کردند.

بنابراین کارخانه‌های متعدد و تولید‌کننده‌های کشور تبدیل به وارد‌کننده شدند. چون شرایط کشور اینگونه دیکته می‌کرد. بعد از یک مقطعی به دلیل محدود شدن فروش نفت و درآمد ارزی یک‌باره افتی در واردات به وجود آمد که با نگاه به آن افت می‌گویند واردات افزایش یافته است وگرنه ما هنوز به واردات سال‌های 88 و 89 نرسیده‌ایم.

اینکه اکنون می‌گویند واردات کالاهای مصرفی افزایش یافته، همان عدد بین 12 تا 14درصد است در این دولت چون امیدی نسبت به آینده به وجود آمد، واردات کالاهای واسطه‌یی و سرمایه‌یی افزایش پیدا کرد. اینکه باز گفته می‌شود شما از چین واردات را بیشتر کردید باید بگوییم آنها با اقتصاد کشور کاری کردند که جز با چین نمی‌شود با جای دیگر کار کرد. یعنی اقتصادی که با دنیا کار می‌کرد شریک اول اروپا بود شرکای دیگری در آسیا، کره و ژاپن داشت خب با کارهایی که اینها کردند، راه همه شرکا را بستند و واردات مختص به چین شد و ما نیز سعی کردیم در چین دست به انتخاب بزنیم به جای اینکه اجازه دهیم کالاهای مصرفی چین وارد کشور شود تشویق کردیم به سمت کالاهای سرمایه‌یی و واسطه‌یی. اما همواره مساله واردات کالاهای مصرفی باید جزو دغدغه‌های جدی باشد.

وضعیت بازار سرمایه در ابتدای سال خوب شد و روند صعودی گرفت اما اکنون رو به پایین است و این مقداری سرمایه‌گذاری در این بخش را با کندی مواجه کرد. این امید وجود داشت که بعد از اینکه بانک‌ها نرخ سود را کاهش دادند، مقداری از منابع به آن سمت گرایش پیدا کند، فکر می‌کنید دلیل آن چیست؟

بازار سرمایه ایران مسایل متعددی دارد ما علاقه‌مند هستیم که حتما این بازار جایگاه واقعی خود را پیدا کند و به نقطه‌یی برسد که مسوولیتش نه تنها عرضه سهام تعدادی از بنگاه‌های اقتصادی باشد بلکه در تامین منابع مالی بتواند نقش ایفا کند، به هر حال بازار سرمایه ایران اهمیت بسیاری در اقتصاد دارد و هم به جهت رشته فعالیت اکنون برای ما مهم است زیرا سهام بنگاه‌های اصلی اقتصاد ایران آنجا درحال عرضه است. فکر می‌کنم با تغییراتی که در آنجا اتفاق افتاد و با شرایطی که از لحاظ سیاسی در حال به وجود آمدن است آینده بازار سرمایه ایران به‌طور حتم آینده خوبی خواهد بود اما به‌طور قطع روزهای سخت نیز دارد، یکی از محاسن بازار سرمایه همین است که در مواقعی پایین آمده و گاهی نیز بالا می‌رود. سال 92 اگر کسی در بازار سرمایه حضور داشت بیش از 100درصد درآمد کسب کرد و در سال 93 این وضع کاهش داشت. ما امیدواریم روزهای خوش بازار سرمایه را حتما داشته باشیم جلسات متعددی برگزار شده و دوستان مشکلات را در بخش‌های مختلف صنعتی، پتروشیمی، صنایع معدنی و سایر بخش‌ها مشخص کردند امیدواریم سریع‌تر بتوانیم برای مشکلات مطرح شده به راهکار برسیم که این وضعیت حتما به سمت مثبت پیش رود.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر