ذهن خلاق بهتنهایی برای خلق شاهکار و موفقیت کافی نیست. به گزارش خبرآنلاین، معمولا از افرادی مانند بیل گیتس و استیو جابز بهعنوان کسانی یاد میشود که الگو گرفتن از آنها باعث بهبود عملکرد و بهرهوری شما در کسبوکار روزانه میشود. اما اگر احساس میکنید که چنین الگوهایی دیگر نخنما شدهاند یا اینکه شما برای موفقیت در کسبوکار ترجیح میدهید که شیوه عملکرد افراد خاصتری را مدنظر قرار بدهید، احتمالا میتوانید از ارنست همینگوی پیروی کنید. ارنست همینگوی، نویسنده کتابهایی مانند «وداع با اسلحه» و «پیرمرد و دریا»، هر روز صبح زود از خواب بلند میشد و در زودترین زمان ممکن کار نویسندگی را آغاز میکرد. او درباره عادت کارکردنش مینویسد: «وقتی باید برای نوشتن یک کتاب یا یک داستان کار کنم، هر روز صبح درست پس از طلوع آفتاب مشغول به کار میشوم. در آن زمان هیچکس نیست که حواس شما را پرت کند، هوا خنک یا سرد است و هنگامی که شروع به نوشتن میکنید گرم میشوید.» میسون کری که کتابی درباره عادتهای روزمره هنرمندان نوشته مینویسد که مهمترین نکتهیی که برای بهرهوری میتوان از همینگوی آموخت این است که او هر روز ابتدا سختترین کار را انجام میداد و سپس به دیگر امور میپرداخت. به اعتقاد او «تنها درسی که باید همواره به آن عمل کنید این است که مهمترین کارها را ابتدا انجام بدهید. هرچند ساده بهنظر میرسد اما کمتر کسی به آن عمل میکند. البته همینگوی در حرفه نویسندگی از این شیوه بهره برد و به یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ تبدیل شد.» اما چرا این شیوه تا این حد مفید است؟ در واقع بیشتر افراد تصور میکنند که بهرهوری به معنی انجام دادن بیشترین کارها طی یک روز است اما بهرهوری به این معنی است که بتوانید بهطور منظم کارهای مهمتر را به انجام برسانید. فرقی هم نمیکند که به چه کاری مشغولید، در هر کاری تنها امور معدودی وجود دارند که میتوان از آنها بهعنوان امور مهم یاد کرد. به بیان دیگر، بهرهوری نه به معنی انجام بیشترین کارها با بیشترین سرعت بلکه به معنی انجام تعداد کمی کار با سرعتی معمولی اما ثابت است. اگر انجام امور مهم را به زمان دیگری موکول کنید و از کارهایی نهچندان با اهمیت آغاز کنید آنگاه ممکن است انجام امور حاشیهیی باعث شوند که هرگز وقتی برای انجام امور مهم به دست نیاورید یا اینکه انرژی کافی را به آنها اختصاص ندهید به خصوص که در طول روز معمولا رخدادهایی پیشبینی نشده نیز تمرکز شما را به هم میزنند و باعث اتلاف انرژی و زمان میشوند. همچنین ذهن انسان بهطور ناخودآگاه از پروژههای ناتمام احساس ناراضی میکند و به همین خاطر به آینده موکول کردن اموری که برای شما اهمیت دارند، باعث ایجاد تنش و استرس درونی میشود اما اگر آن کارها را به سرانجام برسانید میتوانید با آرامش ذهنی بیشتری به کارهای نهچندان با اهمیت بپردازید. حداقل اینبار که از خواندن یکی از داستانهای همینگوی لذت میبرید، این نکته را بهخاطر داشته باشید که این شاهکارها تنها بهخاطر یک ذهن خلاق بهوجود نیامدهاند بلکه در کنار آن یک برنامه کاری منظم و سختگیرانه وجود داشته است.