ایران و هند بندرچابهار را ابزاری در جهت ارتقای اهرم ژئوپلیتیک خود در مقابل پاکستان میدانند و از سوی دیگر نیز هر دو کشور بهدنبال تحقق یکی از منافع مشترک خود یعنی فراهمکردن مسیرهای جایگزین آسیای مرکزی به سوی اقیانوس هند هستند.
اندیشکده کارنگی در گزارشی به بررسی اهمیت بندرچابهار و نقش مهم این بندر برای سه کشور ایران، هند و افغانستان پرداخته است. در این گزارش آمده است پروژه توسعه بندرچابهار به عنوان مسیر ارتباطی میان افغانستان و آسیای مرکزی با اقیانوس هند حدود یکدهه پیش کلید خورد اما بهواسطه مشکلات و اختلافات دولت پیشین هند این کشور نتوانست در این طرح مشارکت داشته باشد. اما هفته گذشته دولت هند رسما مشارکت خود را در این طرح اعلام کرد و درصدد است تا با اختصاص بودجه در این حوزه در توسعه و پیشرفت بندرچابهار مشارکت داشته باشد. هر دو کشور ایران و هند بهخوبی از اهمیت بندرچابهار بهعنوان ابزاری برای ارتقای توان ژئوپلیتیک خود در مقابل پاکستان و تحقق منافع مشترک خود آگاهند و از سوی دیگر این پروژه میزان وابستگی استراتژیک افغانستان به اسلامآباد را تا حد زیادی کاهش خواهد داد.
بندرچابهار ابزاری قدرتمند
ایران و هند بندرچابهار را ابزاری در جهت ارتقای اهرم ژئوپلیتیک خود در مقابل پاکستان میدانند و از سوی دیگر نیز هر دو کشور بهدنبال تحقق یکی از منافع مشترک خود یعنی فراهمکردن مسیرهای جایگزین آسیای مرکزی بهسوی اقیانوس هند هستند. به نظر میرسد تصمیم دهلینو برای مشارکت در توسعه بندرچابهار در جنوبشرق ایران که در اواخر هفته گذشته اعلام شد، بسیار دیر صورت گرفته است. ایده این طرح به بیش از یکدهه قبل بازمیگردد. «رییسجمهوری وقت ایران در ژانویه ۲۰۰۳میلادی بهعنوان میهمان ویژه جشنهای «روز جمهوری هند» به این کشور دعوت شد و در طول آن سفر ایده توسعه این بندر مطرح شد.
اختلافات داخلی در دولت پیشین هند
طولانیشدن اقدامات هند درخصوص چنین پروژه مهمی نشان از این واقعیت دارد که دولت پیشین هند تحت ائتلاف متحد پیشرفتخواه هندوستان در مورد پروژههایی که امنیت ملی این کشور را نیز دربرمیگرفت قصور و کوتاهی کرده است. اما، اگر وزارت دارایی دولت پیشین هند از تامین اعتبار پروژههای استراتژیک در داخل و خارج از مرزهای این کشور امتناع میکرد، اکنون شاهد آن هستیم که دولت جدید هند تحت سرپرستی «نارندرا مودی» تمایل بسیاری دارد تا این موضوع را از طریق برطرف کردن اختلافات بینوزارتخانهیی بهطور کامل حلوفصل کند. باتوجه به اینکه درحالحاضر «آرون جایتلی» مسوولیت هر دو وزارت دارایی و دفاع را بهعهده دارد، متقاعد کردن مقامات وزارت دارایی هند آسانتر از گذشته به نظر میرسد.
ایجاد دروازهای بهسوی آسیای مرکزی
ایران و هند بهخوبی از اهمیت بندرچابهار بهعنوان ابزاری برای ارتقای توان ژئوپلیتیک این دو کشور در مقابل پاکستان و تحقق منافع مشترک خود آگاهند. هر دو کشور بهدنبال آن هستند تا مسیرهای جایگزینی را از افغانستان و آسیای مرکزی بهسوی اقیانوس فراهم کنند. دولت جدید هند حدود ۸۵میلیون دلار بودجه برای ساخت و احداث ۲ لنگرگاه و توسعه یک پایانه کانتینری در بندرچابهار اختصاص داده است. پیشنهاد ایجاد بندرچابهار در شرایطی صورت پذیرفت که پاکستان نیز از دهه گذشته و با استفاده از کمکهای مالی چین طرحی را برای توسعه بندری در منطقه آزاد «گوادر» پاکستان و سواحل مکران آغاز کرد. در این میان تهران که پروژه بندر «گوادر» را عاملی در تضعیف جایگاه و موقعیت ایران بهعنوان دروازه ورودی به آسیای مرکزی میدید تصمیم به توسعه بندرچابهار گرفت، بندری که از غرب فاصله چندانی با بندر «گوادر» نداشت.
رقابت هند و پاکستان
هند نیز که میدید پاکستان مدتهاست از فراهمکردن دسترسی زمینی به افغانستان امتناع و خودداری میکند، بندرچابهار را بهعنوان جایگزین قابلقبولی برای دسترسی فیزیکی به افغانستان یافت. افغانستان نیز از آنجاییکه به دریا راه نداشت و تنها راه ارتباطیاش بهسوی دریا از پاکستان میگذشت از این پروژه استقبال کرد. از سوی دیگر این پروژه میزان وابستگی استراتژیک افغانستان به اسلامآباد را تا حد زیادی کاهش میداد. حتی امریکا نیز که مصمم به منزوی کردن ایران بود، تصمیم گرفت از تلاشهای دهلینو، تهران و کابل برای توسعه کریدورهای ترانزیتی حمایت کند، کریدورهایی که میتوانستند ارتباطات بینالمللی با افغانستان را ارتقا بخشند. اهمیت پروژه بندرچابهار در طی دهه گذشته بیشازپیش مشخص شد و از سویی شاهد آن هستیم که آسیبپذیری استراتژیک افغانستان بهواسطه طرحهای دولت امریکا برای کاهش حضور نظامیاش در این کشور، در حال افزایش است.
احتمال مخالفت اسلامآباد
در همین حین، روابط دو کشور هند و پاکستان وارد مرحله حساس و پرتنشی شده است و امیدها برای عادیسازی روابط تجاری بین این دو کشور بسیار کمرنگتر از گذشته شده است. احتمال آن بسیار کم است که اسلامآباد با طرح ایجاد اتحاد اقتصادی سهجانبه با هند و افغانستان موافقت کند. بنابراین باتوجه به شرایط موجود، تهران و دهلینو باید با دولت جدید کابل بر سر انعقاد موافقتنامههای تجاری و ترانزیتی سهجانبه به بحث و مذاکره بپردازند تا بتوانند تمامی منافع اقتصادی و استراتژیکی که طرح توسعه بندرچابهار با خود بههمراه دارد را محقق کنند.