نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار

۱۳۹۴/۰۲/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۵۰۱

آزاد نیستانی

سلطان محمود را در هنگام گرسنگی بادمجان بورانی پیش آوردند، خوشش آمد و گفت: بادمجان طعامی است خوش. ندیمی در مدح بادمجان فصلی پرداخت و چون سیر شد گفت: بادمجان چیز خیلی مضری است. ندیم، باز در مضرت بادمجان مبالغتی تمام کرد. سلطان گفت: ‌ای مردک نه این زمان که مدحش می‌گفتی؟ گفت: من ندیم توام نه ندیم بادمجان، مرا چیزی باید گفت که ترا خوش آید نه بادمجان را.

هر چند پیشینه نقدناپذیری در حوزه‌های مدیریتی به‌ویژه در بخش دولتی آن و مناسبات میان منتقدان و مدیران محافظه‌کار، صرفا به مطبوعات و رسانه‌های جدید خلاصه نمی‌شود، اما این تعارض در مناسبات میان مطبوعات و مدیران دولتی تشدید می‌شود. با تغییر دولت و به‌تبع آن تغییر مدیریت ارشد تعاون به نظر می‌رسید سیاست رسانه‌یی نوینی در نظر گرفته شده که یکی از علایم آن اختصاص روزانه یک صفحه از «تعادل» به تعاون و درج تحلیل و اخبار مرتبط با آن بوده است. به نظر می‌رسد این سیاست نوین به‌خوبی برای مدیریت میانی تعاون تشریح نشده است یا در نگرشی بدبینانه، تقسیم کاری جهت مقابله با انتقادات جزیی و اندکی صورت پذیرفته که هر از چندگاهی در روزنامه تعادل صورت می‌پذیرد. اینکه مطبوعه‌یی به هر دلیلی و هر مناسبات و ارتباطاتی اقدام به پوشش خبری و تحلیلی تعاون می‌کند، شایسته تشویق و تمجید و جبران مافات است. اما به نظر می‌رسد که در بینش برخی از مدیران دولتی، مطبوعات و رسانه‌ها، دستگاهی تبلیغاتی است همانند آن نهادی که در ذهن ایشان مالوف و مرسوم است و در نظر دارند. ناگفته پیداست چنین بینشی در سایر مسائل نیز قابل تسری است. به‌عنوان مثال در چنین بینشی، روابط عمومی دستگاهی است که نهایت کارکرد آن بازگویی و تکرار سخنان مدیر است و به‌عبارتی توجیه سخن و عملکرد مدیر را برعهده دارد.

این موجه جلوه‌دادن سخن و رفتار مدیر توسط روابط عمومی به مطبوعات نیز تعمیم داده شده است. به چنین نگاهی البته نمی‌توان چندان خرده گرفت. تسلسل مدیریتی حاکم بر دیوان‌سالاری و بقای مدیران میانی مبنی بر مصلحت‌سنجی و محافظه‌کاری، به‌معنای تایید ضمنی چنین نگاهی است. در چنین نگاهی، نهایت کارکرد مطبوعات درج اخبار و اطلاعات تاییدشده منضم به مناصب سازمانی و تصاویر قلم به‌دست مدیرانی است که مطبوعات را نیازمندان رپرتاژ آگهی متصور می‌شوند.

لذا شایسته است دروازه‌بانی اخبار و اطلاعات نیز برعهده ایشان نهاده شود تا از بازنمایی بدون روتوش و دردسرساز آن پیشگیری شود. تغییر دولت و اتخاذ سیاستی دیگرگون نیز فاقد هر تاثیری در رویکرد و شیوه عملکردی این مدیران است. کافی است در تغییرات دولت و مدیران ارشد گوش به زنگ باشیم و پس از تشخیص رویکرد ایشان به تمجید آن بپردازیم و تسلسل و تداوم را عینیت بخشیم. دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش.

لذا دستورالعمل ناگفته و نانوشته این است که رفتار و گفتار و عملکرد زبردستان را خالی از هرگونه نقص و ایراد تلقی کرده و مراتب را جهت دریافت رهنمود تقدیم کنیم!. بدین‌سان رویه علمی بی‌نظری و بی‌طرفی نیز در تمامی موارد رعایت شده است.

بار دیگر یادداشت فقط نیمه خالی لیوان دیده شد را بنگرید. متنی مشحون از عباراتی توصیفی که بی‌هیچ ابایی به رشته تحریر آورده شده است. عباراتی همانند حضور به‌موقع و بادرایت! وزیر و معاون ایشان، پشت‌گرمی، رویداد بی‌سابقه، بی‌نظیر، به‌موقع و اثرگذار!، محیط گرم و صمیمی، بهترین و موثرترین گردهمایی مدیران، و صفاتی مبالغه‌گونه در آن متن فراوانند. در بخشی از آن متن چنین آمده است: «آقای وزیر با مطالعه و از سر ذوق، علاقه و با اشتیاق وافر با وجود مشغله و سفر کاری که داشته‌اند پا به این همایش گذاشته‌اند. نکته اثبات ادعای نگارنده را تنها می‌توان در صحبت‌های ایشان جست‌وجو کرد آن‌گاه که ایشان با شهامت و جسارت مثال‌زدنی اذعان کردند شعار امسال وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی «با تعاون کار ایجاد می‌کنیم تا به رفاه برسیم» است. آشکار است که توصیفاتی از قبیل شهامت! و جسارت مثال‌زدنی! که یادآور منشآت عهد قجری است برای بیان یک شعار و جمله ازجانب وزیر در هیات مکتوب، چه بیانی در هیات شفاهی دارد.

به نظر می‌رسد فلسفه وجودی مطبوعات در تعارض با فرهنگ آمریت-تابعیت حاکم بر سازمان‌های دولتی و مناسک‌پرستی آن است. فرهنگ آمریت-تابعیت و ساختار متداوم حاکم بر آن خارج از اختیار دولت‌ها و حکومت‌هاست. تغییر چنین نگاهی نیازمند سالیان درازی از بازاندیشی و خودانتقادی است. این بازاندیشی و خودانتقادگری البته هیچ محصولی غیر از حرمان و غضب دربرندارد و کدام عاقل محاسبه‌گری است که خود را به دامان بلا بیفکند؟ لذا شایسته است بر نگاه لطیف و داهیانه وزیر و معاونان ایشان تاکید مجددی کرده و راهی را بپیماییم که بلدیم. این راه و روش سپری است که در موارد گوناگون پاسخ خود را پس داده است. استمداد تسهیلات ارزان‌قیمت از دولت برای تعاونی‌ها و بهبود عملکرد بخش دولتی را منوط چنین پیش‌شرطی دانستن، کلید مساله است. بدین‌سان مهم‌ترین مساله تعاونی‌ها تامین مالی و فقدان سرمایه در گردش است. این تشخیص مساله شاه‌کلیدی است که گشاینده هر قفل ناگشودنی است و از آنجایی‌که همواره تداوم دارد، خاصیت پوشش دهندگی و بی‌اهمیت کردن سایر ضعف‌ها را نیز داراست. مطبوعات نیز به‌طور مستمر باید نسبت به درج آمار و ارقامی اقدام کنند که قاعدتا هیچ خواننده‌یی غیر از خود منتشرکنندگان ندارد. نقد و آسیب‌شناسی متن و حاشیه نیز خارج از ید ما و بیرون از ساختار آمریت-تبعیت نیست. از این دیدگاه اصولاً نقد نیز واجد آداب و ترتیبی است که هر کسی را توان وارد شدن به آن نیست.

دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم

گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم

قامتش را سرو گفتم، سر کشید از من به خشم

دوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم

نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار

عشوه‌یی فرمای تا من طبع را موزون کنم

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر