اگر بخواهیم از تاثیر تفاهم سوییس بر رشد بخش تعاون و افزایش تحقق اهداف این بخش صحبت کنیم باید بگویم بنابه فرموده مقام معظم رهبری هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. این بیانیه و محتویات آن هم الزامآور نیست. باید بپذیریم که در عرصه اقتصادی نباید انتظار معجزه داشته باشیم هر چند که جو حاکم در جامعه اینگونه نیست و مردم بسیار امیدوارند در مدت کوتاهی تغییرات قابلتوجهی در امور اقتصادی ببینند.
این درحالی است که بنده چنین نظری ندارم و معتقدم عمده مشکلات ما به مسایل مدیریتی و ساختارها برمیگردد. اگر مشکلات و ناکارآمدیهای عرصه مدیریتی حل شود و افراد متخصص به این بخش ورود کنند قطعا بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی ما حل میشود. شاید به صورت احساسی و مقطعی رفع تحریمها بر اقتصاد کشور تاثیر داشته باشد اما اصلا مستمر و دایمی نیست. مشکل اصلی در اقتصاد کشور هرگز تحریمها نبوده است بلکه برخی برای فرار از مسوولیت و شانه خالی کردن از تکالیفی که برعهده دارند تحریمها را مانع بزرگی برای رشد اقتصادی کشور میدانند و معتقدند تعاون هم به عنوان یکی از سه رکن اقتصاد کشور در سالهای اوج تحریمها و پس از ادغام بسیار ضعیف شده است درحالی که چنین نیست و همگان میدانیم که سوء مدیریت و نبود نیروهای متخصص بخش تعاون را دچار نقصان و ضعفهای بنیادین کرده است. البته این مسایل و مشکلات در تمام دولتها اعم از فعلی و پیشین این مشکلات وجود داشته است و واقعیت جامعه اینها نیست بلکه اعمال دقت بیشتر در حوزه مدیریت بسیار راهگشا است. تعاون بهشدت نیازمند نگاه درونزا است. اگر بنگاه اقتصادی و تسهیلات لازم را در اختیار تعاونیها قرار بدهیم و بانکها از مهارت بنگاهداری برخوردار باشند همچنین در صورتی که واردات را مدیریت کنیم و برای اقتصاد برنامه داشته باشیم، میتوان تعاونیها از حالت رخوت درآورد. بخش تعاون امروزه اسیر تصمیمات یکشبه هستند و برخی مسوولان اعتقاد چندانی به این حوزه ندارند.