روز ١٣فروردین مذاکرات طولانى، حساس و طاقتفرساى تیم مذاکرهکننده کشورمان به یک نتیجه نایل شد که از نظر دو طرف مذاکره موفقیت ارزیابى شد. موفقیت این فراگرد بىتردید براى دولت آقاى روحانى موفقیت قابلتوجهى است. در این میدان آقاى دکتر ظریف و تیم مذاکرهکننده مهارت و شکیبایى فوقالعادهیی از خود نشان دادند و به نحوى با متانت و شخصیت و تدبیر رفتار کردند که احترام ناظران را برانگیخت، یعنى سطحى از مهارت و شخصیت و فرهنگ که شایسته یک وزیر و نماینده ملت ایران است. طى مراحل مذاکره مخالفتها و اقدامات ایذایى فراوانى از طرف عوامل داخلى و خارجى براى تضمین عدم توفیق این حرکت پیگیرى شد. خواه ناخواه حمایت سیاسی که از طرف مقامات جمهورى اسلامى از اقدامات تیم مذاکرهکننده شد در بىاثر کردن اقدامات داخلى تاثیر تعیین کننده داشت. شایسته است به برخى نقشآفرینىهاى طرف دیگر میز نیز توجه کنیم. بىتردید موفقیت این فراگرد مدیون تلاش شخصى آقاى اوباما نیز هست که به هر دلیل بهثمر رسیدن این پروژه را یک نیت و اقدام شخصى خود به حساب آورد و در مقابل نیروهاى بسیار قدرتنمدى ایستادگى کرد.
نیروهایى طى چند سال در داخل امریکا در سکوت مشغول تهیه طرحهاى شوم علیه ایران بودهاند و تا قبل از این مذاکرات ابعاد کار آنها بر ناظران متعارف مشخص نبود. بهعنوان نمونه میتوان به سخنان منتسب به سناتور مک کین که در مجله نیویورکر مورخ ٢ آوریل ٢٠١٥ منتشر شده، توجه کرد. آنکتاد از قول او میگوید که صلح با ایران ممکن است ظرفیت ما را براى بمباران آنجا کاهش دهد و ادامه میدهد گویى اوباما در پى دلخوش کردن مردم ایران است بهجاى دلخوش کردن کسانى که میخواهند آنجا را بمباران کنند! با این وجود پشت این تفسیر مجله نیویورکر واقعیت تلخى نهفته است.
زمانى که امکان به نتیجه رسیدن نوعى توافق مطرح شد این عوامل به ناگاه ظاهر شدند، یکى از این گروهها لابى صهیونیستها بود که قدرت خود را در دعوت نتانیاهو و ترتیب نمایش استقبال سنا از سخنان او بدون موافقت وزارت خارجه و رییسجمهور، نشان داد. نقش لابى صنایع نظامى در کارشکنىها برملا شد که درنتیجه تشنج سیاسی در منطقه مبالغ کلانى اسلحه به کشورهاى حاشیه خلیجفارس میفروشند. ارتباط نامه ٤٧سناتور به مقامات ایران درمورد خنثى کردن توافق با ایران و ظاهر شدن سناتور «تیم کاتون» از عوامل اصلى این کار پس از چند روز در لابى صنایع اسلحهسازى امریکا ارتباط این گروه را نیز با اقدامات ایذایى بر ملا کرد. سایر عوامل محافظهکار حزب جمهوریخواه و برخى جناحهاى حزب دموکرات و نقش لابى عربستان براى تخریب مراحل کار نیز پررنگ شد... هر کدام از این گروههاى ذىنفع به تنهایى براى کارشکنى کفایت میکرد، واقعیت این است که اگر مقاومت اوباما مطرح نبود و چند بار اقدامات مجلس سنا را تهدید به وتو نمىکرد همین میزان پیشرفت نیز عملى نمىشد. در مجموع شرایط موفقیت تا همین مرحله نیز به قول معروف ناشى از «تقارن سعدین» بوده است. این مذاکرات با مشکلات دیگرى نیز روبهرو بوده است. ازجمله نقش منفى دولت فرانسه در این میان را باید بهیاد داشت. برخى دیگر از شرکتکنندگان در مراحل مذاکره مشخصا منافعى در تحریمهاى ایران کسب کرده بودند که شاید تصور ازدست رفتن آن منافع براى آنها ساده نبوده و براى درک اینکه چه نقشى در مراحل مذاکره ایفا کردهاند باید منتظر علنى شدن جزییات بیشترى بود. ناگهان، عصبى بودن ترکیه از این رویکرد با اظهارات اردوغان ظاهر شد، همکارى عربستان با رژیمصهیونیستی علیه ایران مطرح و همکارى پاکستان با عربستان در زمینه فروش احتمالى تکنولوژى یا تسلیحات هستهیى از پرده بیرون افتاد... منظور از مرور مختصر این مراحل یادآورى چگونگى لغزیدن کشور به عمقى از مسایل، از طریق رفتار و گفتار مسوولى بود که قطعنامههاى سازمان ملل را کاغذ پاره تلقى میکرد و تصورى نداشت از اینکه فروانداختن کشور در وادى مشکلات مختلف کار سادهیى است، لیکن بیرون رفتن از این وادى چه میزان نیرو و فعالیت و هزینه اقتصادى، اجتماعى و سیاسی از جانب یک ملت را طلب میکند. براى دولت و مجلس محترم نیز در این تجارب درسهایى نهفته است.