نقدی بر اندازه‌گیری فقر در کشور

۱۳۹۳/۱۲/۱۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۰۵۳

در سال‌های پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها به‌شدت کاهش یافته و فقر نیز بر مبنای خط فقر محاسبه شده یا خط فقر یک دلار در روز آنچنان در کشور پایین است که دیگر شایسته توجه نیست. از آنجا که این مطالعات در مرکزی ارایه می‌شود که به‌عنوان مرکز هماهنگی سیاست‌های اقتصادی دولت شناخته می‌شود و بیشترین مشاوره اقتصادی را به رییس اجرایی کشور می‌دهد، انتظار می‌رود که از دقت کافی برخوردار باشند و به خوبی مورد نقد قرار بگیرند چراکه در غیر این صورت موجب گمراهی سیاست‌گذاران و تصمیم‌سازان اقتصادی شده و موجب سیاست‌های ناصحیح در حوزه اقتصاد و حتی سیاست می‌شوند. در این زمینه و در ادامه به نکاتی چند درخصوص این مطالعات و نتایج آنها اشاره می‌شود:

1-برای آگاهی خوانندگان محترم عرض می‌کنم که مبنای غالب مطالعات صورت گرفته درخصوص سطح و توزیع رفاه خانوار نمونه‌گیری‌های آماری است که تحت عنوان طرح‌های هزینه و درآمد خانوار هر ساله توسط مرکز آمار ایران و بانک مرکزی ایران و به‌صورت جداگانه انجام می‌گیرد. در هر یک از این نمونه‌گیری‌ها بر مبنای اصول آماری نمونه‌یی تصادفی به‌عنوان نماینده‌یی مناسب از خانوارهای ایرانی انتخاب سپس با مراجعه به این خانوارها سوالات بی‌شماری درخصوص ترکیب هزینه‌های خانوار، درآمد و دیگر ویژگی‌های اقتصادی- اجتماعی خانوار پرسیده می‌شود. انجام این طرح در مرکز آمار ایران سابقه‌یی به بلندای نیم قرن دارد و از این جهت از معدود کشورهای درحال توسعه‌یی هستیم که چنین اطلاعات ارزشمندی را در اختیار داریم. بانک مرکزی ایران نیز چنین طرحی را هرساله در مورد خانوارهای شهرنشین انجام می‌دهد و از آن در محاسبات مربوط به تورم و حساب‌های ملی استفاده می‌کند. برخلاف مرکز آمار ایران که کلیه مستندات و اطلاعات خام خود را در اختیار محققین قرار می‌دهد، بانک مرکزی جز اطلاعات تجمیع شده در قالب جداول و نمودارها، اطلاعات دیگری در اختیار محققین قرار نمی‌دهد و از این رو طرح نمونه‌گیری هزینه-درآمد خانوار بانک مرکزی هیچگاه مورد استفاده و نقد محققین مستقل قرار نگرفته بنابراین به نظر اینجانب ارزش مطالعاتی ندارد. اما طرح آماری مرکز آمار ایران در طول حیات خود روندی رو به جلو داشته و همواره نسبت به قبل بهبود یافته است، روندی که تا ابتدای زمزمه شروع طرح هدفمندسازی یارانه‌ها ادامه داشت. با شروع بحث طرح هدفمندسازی یارانه‌ها در سال‌های 1387 و 1388 و مرتبط کردن پرداخت یارانه به سطح درآمد خانوار، این پیام به خانوارها داده شد که اگر درآمد شما بالا باشد یا اگر مالک زمین، خانه، اتومبیل یا سایر دارایی‌ها باشید به شما یارانه پرداخت نخواهد شد. نخستین و طبیعی‌ترین واکنش خانوار به این پیام مخفی کردن درآمد و ثروت خود است بنابراین باید انتظار داشته باشیم که خانوارها به سوالات پرسشگران پاسخ صحیح ندهند. هرچند مسوولان بگویند که چنین موردی مشاهده نشده است (تو گویی آنها همه‌چیز را می‌دانند!) اما هر یک از ما اگر به اطراف خود بنگریم شواهد بسیاری از این واکنش طبیعی را مشاهده می‌کنیم. متاسفانه با درگیر شدن مرکز آمار ایران در طرح اولیه تقویم ثروت و درآمد خانوار که به‌دلیل بی‌اعتباری مورد استفاده نیز قرار نگرفت در فرآیند ناخواسته‌یی قرار گرفت که موجب کاهش کیفیت اطلاعات با ارزش طرح هزینه-درآمد خانوار شد. به‌عنوان مثال هر ساله برخی از خانوارها به دلایل متعددی از پاسخ به سوالات پرسشگران سرباز می‌زنند. این نرخ در سال‌های قبل از طرح هدفمند‌سازی یارانه‌ها رقمی حدود هفت درصد بوده است اما پس از اجرای این طرح بیش از 25درصد خانوارهای انتخاب شده از پاسخ به پرسشگران مرکز آمار ایران استنکاف کرده‌اند. به‌عنوان یک محقق نخستین سوالی که باید به آن پاسخ دهیم، این است که این خانوارها چه کسانی هستند؟ آیا فقرا هستند یا ثروتمندان یا ترکیبی از هر دو؟ و چرا به یکباره این نرخ افزایش یافته است؟ تاثیر این عدم پاسخگویی بر نتیجه محاسبات و تحقیق مورد نظر چیست؟ آیا می‌توانیم نتیجه این تحقیق را با نتایج سال‌های پیش مقایسه کنیم؟ شواهد متعددی وجود دارد که کیفیت اطلاعات هزینه -درآمد خانوار با کیفیت همین اطلاعات پیش از طرح هدفمند‌سازی یارانه‌ها قابل مقایسه نیست و به‌شدت کاهش یافته است. علاوه بر کیفیت در سال‌های اخیر چارچوب آماری این اطلاعات نیز تغییر یافته که بحثی فنی است اما نتیجه آن بر قابل مقایسه نبودن نتایج این طرح با نتایج سال‌های گذشته تاکید دارد.

2- با مقدمه‌یی که درخصوص اطلاعات مورد استفاده در اندازه‌گیری فقر و نابرابری گفته شد می‌توان دو نتیجه گرفت. اول، این اطلاعات نماینده خوبی از خانوارهای ایرانی نیستند، بسیاری از خانوارها به عمد در این اطلاعات ظاهر نشده‌اند و سخت است که باور کرد آنها ثروتمندان نیستند. دوم، نتایج حاصل از به‌کارگیری این اطلاعات بدون در نظر گرفتن اریب و خطای در نمونه‌گیری نه قابل مقایسه با سال‌های قبل است و نه نماینده فقر و نابرابری در جامعه امروز کشور.

3- شاید اینگونه بحث شود که بسیار طبیعی است اگر به همه افراد جامعه مقدار ثابتی پرداخت شود، نابرابری در توزیع درآمد بهبود می‌یابد و طرح هدفمند‌سازی یارانه‌ها نیز جز این کاری نکرده است. هرچند این ادعا از نظر ریاضی صحیح است اما اثرات اقتصادی-اجتماعی طرح هدفمند‌سازی یارانه‌ها بسیار فراتر از پرداخت ماهانه‌یی ثابت به خانوارها بوده و اثر نهایی آن نیز بر فقر و نابرابری، برآیند تمامی این اثرات است. پس از اجرای طرح هدفمند‌سازی یارانه‌ها خانوارها شاهد افزایش شدید قیمت‌ها و گسترش بیکاری و کاهش رشد اقتصادی بوده‌اند. هرچند تمامی این وقایع را نمی‌توان به طرح هدفمندسازی یارانه‌ها منتسب کرد اما همگی پس از سال 1389 اتفاق افتاده‌اند و بر فقر و نابرابری در توزیع درآمد تاثیر منفی داشته‌اند. شاید طرح هدفمند‌سازی 45500تومان ماهانه به اعضای خانوار پرداخته اما کاهش رشد اقتصادی شغل سرپرست خانوار را از او گرفته است، شغلی که ارزشش بسیار فراتر از یارانه دریافتی است. تورم و افزایش قیمت‌ها نه تنها ارزش یارانه دریافتی را نیم کرده که نیمی از ارزش درآمد حاصل از کار و سرمایه خانوار را نیز با خود برده است. همه این عوامل تاثیری نامطلوب بر رفاه خانوار و توزیع آن داشته است. از مطالعات اقتصادی انتظار نمی‌رود که تنها به محاسبه معیارها و با استفاده از اطلاعاتی با کیفیت پیش گفته بپردازند.

4- خط فقر یک دلار در روز به‌عنوان مبنایی برای مقایسه سطح رفاه کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد. هرچند این معیار نیز تغییر کرده و به 1.5 یا دو دلار در روز افزایش یافته است اما هیچگونه ارزشی در سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری ندارد و تنها توسط سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی برای مقایسه و رتبه‌بندی کشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد. یک دلار با نرخ برابری قدرت خرید که در اینگونه مطالعات مورد استفاده قرار می‌گیرد امروزه معادل 930 تومان است یعنی یک نان سنگک. طبیعی است که اگر خط فقر را توان خرید یک نان سنگک در روز بدانیم در کشور فقیری نداریم!

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر