سرمایه و برنامه، گمشده‌های امنیت غذایی ایران

۱۳۹۳/۱۲/۱۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۹۶۸


غذا یکی از مهم‌ترین بهانه‌های آغاز جنگ‌های احتمالی آینده خواهد بود؛ آینده‌پژوهان این‌طور پیش‌بینی کرده‌اند. جمعیت جهان روز‌به‌روز در حال افزایش است، کره زمین هر روز گرم‌تر می‌شود، آب قابل استفاده، کمتر می‌شود؛ تنها همین گزاره‌ها کافی است که ترس به جان سیاست‌گذاران و سیاستمداران جهان بیفتد. ایران هم نه‌تنها از این قاعده مستثنی نیست بلکه شاید این خطرات بیشتر از سایر کشورها برای آن تهدیدکننده باشد. کشوری گرم و خشک که بنای افزایش جمعیت دارد و از همه مهم‌تر کشاورزی آن، کمترین بهره‌وری را در مقیاس جهانی دارد. با این حال امنیت غذایی ایران 1393 که 55‌درصد غذای خود را از واردات تامین می‌کند، چندان دور از دسترس نیست. اگر مدیران ارشد و سیاست‌گذاران این بخش، بعد از 30سال، دست‌کم الگوی کشت ملی را ارایه دهند و به اینکه کشاورزی، چیزی فراتر از ادوات ساده‌یی مانند بیل و بخش اقتصادی و نیازمند سرمایه است ایمان بیاورند.

مهم‌ترین مشکل کشاورزی ایران به گفته بسیاری از کارشناسان این بخش، بهره‌وری پایین است که برای تامین امنیت غذایی پایدار خطری جدی محسوب می‌شود. این مساله از دیدگاه عضو کارگروه کشاورزی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام‌ ریشه در مسایل مختلفی دارد اما مهم‌ترین آن، دیدگاه و نگرش مدیران و سیاست‌گذاران بخش کشاورزی است. به گفته دکتر عبدالمجید مهدوی دامغانی در کشور 15میلیون هکتار زمین کشاورزی وجود دارد که اگر هر هکتار براساس استاندارد جهانی برای 5 تا 7نفر غذا تولید کند، می‌توان با این سطح بین 70 تا 100میلیون نفر را تغذیه کرد اما واقعیت کشاورزی ایران خلاف استانداردهای جهانی است. براساس آمار بانک مرکزی، 55‌درصد نیاز غذایی کشور از راه واردات تامین می‌شود. هرچند که نفس واردات بد نیست و یکی دانستن خودکفایی در تولید با امنیت غذایی اساسا درست نیست اما این میزان واردات با ظرفیت موجود نشان می‌دهد که کشاورزی ایران بهره‌وری لازم را ندارد.

یکی از دلایل این بهره‌وری پایین هم که سبقه تاریخی دارد فقدان سرمایه‌گذاری مناسب است. به گفته مهدوی دامغانی، حدود 10-11‌درصد تولید ناخالص ملی ایران از بخش کشاورزی تامین می‌شود. با این حال میانگین سرمایه‌گذاری در این بخش در چند دهه اخیر تنها 5‌درصد بوده؛ 5‌درصدی که در خوش‌بینانه‌ترین حالت ارایه شده است. این وضعیت به زبان اقتصاد یعنی نظام‌های کشاورزی ایران رو به زوال و تحلیل است و به‌مرور ظرفیت‌های خود را از دست می‌دهد.

دبیر انجمن علمی کشاورزی بوم‌شناختی ایران با نگاه عمیق‌تری به این مشکلات کشاورزی به «تعادل» می‌گوید: سوءتفاهم دیرینه‌یی در کشاورزی ایران وجود دارد. مدیران و تصمیم‌گیران ارشد ما بر این باور بوده‌اند که سرمایه‌گذاری در صنعت و خدمات بازگشت اقتصادی مناسب‌تری دارد و اساسا نیاز به سرمایه‌گذاری در این بخش وجود ندارد! البته وی ابتدای دهه50 شمسی را مستثنی می‌کند و رشد سرمایه‌گذاری در کشاورزی را به افزایش درآمدهای نفتی نسبت می‌دهد. با این‌حال، به اعتقاد مهدوی در این بخش با محدودیت منابع مالی مواجه نیستیم بلکه نگرش مدیران، با محدودیت‌های جدی مواجه است. از طرف دیگر دانش ناکافی ما در نظام‌های کشاورزی هم مزید بر علت شده که البته این‌هم ریشه در نگرش مدیریت دارد. «ظاهرا تاکنون احساس نیاز شدیدی به دانش نوین نشده است. امنیت غذایی بدون سرمایه‌گذاری، ‌مکانیزاسیون و نهاده‌های اساسی امکان‌پذیر نیست اما در رسیدن به این موارد هم، نگاه اکولوژیک و نگاه اقتصادی نداشتیم و به همین دلیل ضربه خوردیم».


ایران برنامه غذایی ندارد

معاون پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهیدبهشتی رویکرد بازار نسبت به نهاده‌ها را نیز به بوته نقد می‌گذارد: «تاکنون به‌دنبال نهاده ارزان بودیم وگرنه نفس استفاده از نهاده‌های شیمیایی مضر نیست اما شرط لازم آن، داشتن نگاه اکولوژیک است». به گفته مهدوی دامغانی، کیفیت نهاده به دو عامل بستگی دارد؛ ‌چگونه با بیشترین کارایی متغیرهای محیطی مانند آفت‌ها را کنترل می‌کند و کمترین اثر را بر محیط‌زیست می‌گذارد. در بازار جهانی، سموم و کودهای متنوعی وجود دارد اما اولویت واردکننده این نهاده‌ها به ایران، قیمت بوده نه کیفیت. به همین دلیل هم امنیت غذایی مخدوش شده و هم محیط زیست تخریب شده است. در چنین شرایطی بخش قابل‌توجهی از کشاورزی ایران با کمبود کود شیمیایی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. درواقع کشور در این بخش از دو طرف ضربه خورده است؛ هم امنیت غذایی کامل تامین نشد و هم محیط زیست ضربه خورد. از سوی دیگر فناوری‌های وارداتی نیز چندان بوم‌سازگار نبودند و برای مثال ماشین‌آلات شخم متناسب با خاک کشوری خشک که مواد آلی کمتری دارد و در برابر فرسایش آسیب‌پذیرتر است نبودند و درنهایت باعث کاهش بهره‌وری شده‌اند. درواقع نقض غرض شد.

تمام این مشکلات هم به‌زعم وی در نبود برنامه جامع و مدون در بخش کشاورزی ریشه دارد. امنیت غذایی وظیفه‌ حاکمیتی است که نیازمند ارایه الگوی کشت ملی است. به گفته مهدوی دامغانی، ما جزو معدود کشورهایی هستیم که الگوی کشت ملی نداریم و سال‌هاست که مسوولان این بخش قول ارایه این الگو را داده‌اند. در این شرایط ما هم باید خوش‌بین باشیم که دولت یازدهم درنهایت، این الگو را ارایه دهد. ضمن اینکه باید مراقبت باشد که در برنامه‌ریزی خود گرفتار دیدن درختان به‌جای جنگل نشود. به هر حال نباید فراموش کنیم که زوال تمدن‌ها با افول کشاورزی آغاز شده؛ نباید اجازه دهیم تمدن ایرانی با فراموشی کشاورزی از بین برود.


در هر هکتار 500کیلو گندم هدر می‌رود

بازار هم تایید‌کننده این تحلیل‌ها و مطالعات و آمار است. رییس مجمع ملی تشکل‌های کشاورزی به «تعادل» از دودستگی تفکر حاکم در جامعه ایران بر سر استفاده از فناوری‌های نوین می‌گوید: دو گونه تفکر و دیدگاه در کشاورزی ایران وجود دارد که اتفاقا باهم در تضاد هم هستند؛ برخی استفاده از فناوری‌ها و روش‌های نوین را به‌صلاح سلامت غذایی نمی‌دانند و برخی آن را بدون اشکال می‌دانند. اما به نظر مسعود اسدی، بهتر است قبل از این بحث، مشکل بهره‌وری کشاورزی ایران را در جاهای دیگر جست‌وجو کنیم.

«کشاورزی کشور ما از فناوری‌های بسیار قدیمی در بخش‌های کشت، داشت و برداشت استفاده می‌کند. هرچندکه وزارت جهادکشاورزی تمام تلاش خود را برای اصلاح وضع موجود به کار بسته اما کافی نبوده است. باید بپذیریم که با وجود توسعه نسبی کشور در این بخش نسبت به یک دهه گذشته، وضعیت فناوری‌های نوین کشاورزی ایران واقعا اسفبار است. امروز ما از ماشین‌آلاتی استفاده می‌کنیم که 4دهه قبل تولید شده است! برخی کمباین‌هایی که در برداشت محصولات به‌ویژه گندم، به‌کار می‌رود، در هر هکتار 500کیلوگرم گندم از بین می‌برد». به قول اسدی، قبل از اینکه به‌سمت فناوری‌های پیشرفته و فوق‌پیشرفته برویم، باید الفبای فناوری را اصلاح کنیم.

اسدی هم نظر با مهدوی دامغانی، مشکل اصلی در کشاورزی را عدم سهم‌دهی مناسب در استفاده از منابع مالی می‌داند که راه را به‌سوی تولید بهره‌ور هموار نمی‌کند. وی درباره نقش و وضعیت کنونی نهاده‌های هم به «تعادل» می‌گوید: استفاده از نهاده‌های شیمیایی راهکار دیگری است که بعد از جنگ جهانی دوم در اروپا آغاز شد؛ به‌دنبال اشاعه بحران غذا، کشورها به‌دنبال افزایش تولید با استفاده از نهاده‌های شیمیایی رفتند اما بعد از دو دهه این راهکار را محدود کردند اما در کشور ما تا چند سال پیش از کودها و سم‌های شیمیایی در مقیاس بالا استفاده می‌شد که موجی از اشاعه سرطان را هم در کشور ایجاد کرد. البته دولت اکنون سیاست بجایی را اتخاذ کرد و با گران‌کردن یا واقعی‌کردن قیمت این نهاده‌ها مصرف آنها را بسیار محدود کرد. گرچه بسیاری از همکاران ما از این بابت ناراضی هستند اما به نظر من این اقدام لازم بود و حتی باید به‌سوی گرفتن مالیات از کودهای شیمیایی هم برویم. به‌هر‌حال سیاست‌های دولت در چند سال اخیر روند گرایش به‌سوی کودهای غیرشیمیایی و آلی و نانو را راه انداخته که کافی نیست و باید هرچه سریع‌تر به‌سمت تولید محصولات ارگانیک برویم و تولید محصولات ناسالم را ممنوع کنیم.

هرچند در شرایط کنونی کشور ما چنین درخواست یا دستاوردی، منطقی به نظر نمی‌رسد. در‌حال‌حاضر تامین امنیت غذایی کشور با تولید محصولات سالم کشاورزی (و نه ارگانیک) نیز به‌سختی میسر می‌شود. اسدی هم معتقد است که فعلا در شرایط بین‌المللی کنونی بالا بردن حجم تولید مهم‌ترین نقش را در تامین امنیت غذایی کشور دارد. اما تا وقتی گمشده‌های اقتصاد کشاورزی ایران، برنامه و سرمایه، پیدا نشوند امیدی به بهبود وضعیت کشور در تامین امنیت غذایی نیست.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر