در فلسفه اقتصاد مقاومتی، مبارزه با فساد اقتصادی هم هست

۱۳۹۳/۱۲/۰۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۳۸۳

این روزها هرچه به انتخابات اتاق بازرگانی نزدیک‌تر می‌شویم، مباحث پیرامون نقش اتاق بازرگانی در اقتصاد کشور به‌عنوان نماد بخش خصوصی در گذشته و حال و آینده داغ‌تر می‌شود و موضوعات گوناگون و متنوعی ازسوی کارشناسان و صاحب‌نظران در این باره مطرح می‌شود. برخی از عملکرد گذشته و وضعیت حال اتاق یا برخی از اعضای آن انتقاد می‌کنند و برخی نیز راهکارهایی مانند اصلاح ساختار اتاق یا اصلاح نحوه تعامل با دولت و ایجاد تحول اساسی در کارکرد اتاق و امثال اینها را پیشنهاد می‌دهند که در مقایسه با انتخابات دوره‌های قبل اگر نگوییم بی‌سابقه بوده، کم‌سابقه به‌نظر می‌رسد، به‌نظر شما دلیل تحرک بیشتر بخش خصوصی و حضور تشکل‌های آنان برای شرکت فعال‌تر در انتخابات اتاق بازرگانی چیست؟!

به‌نظر من در وهله اول باید این تحرک و مشارکت و فعال شدن تشکل‌های بخش خصوصی در انتخابات این دوره اتاق را به فال نیک گرفت و فارغ از هرگونه تجزیه و تحلیلی درباره نتایج آن، دلیل اصلی را به بالندگی و رشد و شکوفایی بخش خصوصی و شناخت آنها از اوضاع و شرایط اقتصاد ملی کشور که بالاخره از پشتوانه فکری سه دهه تجربه از فرازوفرودهای اقتصادی و شیوه تعامل بخش خصوصی با اتاق و اتاق با دولت برخوردار است، دانست. اما آنچه که می‌تواند این رویداد مهم را اثربخش‌تر، واقع‌بینانه‌تر و با برنامه‌ریزی‌تر پیش ببرد، این است که بخش خصوصی نباید این فرصت مشارکت هوشمندانه را از دست بدهد زیرا حضور به‌تنهایی کافی نیست بلکه مهم این است که اولا با شناخت مفهومی، حقوقی و قانونی جایگاه، نقش‌آفرینی، ساختار و کارکرد عناوین «دولت» و «بخش خصوصی» در اقتصاد ملی آشنا بود و ثانیا از هرگونه سیاست‌زدگی در انتخاب افرادی که قرار است سکان نماد بخش خصوصی را برای سال‌های آینده در دست بگیرند، پرهیز کرد و از این دو چالش اصلی که در گذشته همواره موجب شده تا اتاق بازرگانی نتواند به شایستگی به انجام وظایف و رسالت‌های خود پایبند بماند، جلوگیری کنند.

به‌نظر می‌رسد جنابعالی با طرح این دو اصل در واقع هم به نامزدها هشدار می‌دهید و هم به رای‌دهندگان!!

دقیقا، اگر هوشمندانه و آگاهانه انتخابات اتاق بازرگانی شکل نگیرد، بدون تردید در به همان پاشنه خواهد شد که تاکنون بوده است و به‌طور طبیعی توقعات بخش خصوصی در قالب هر شعاری که مطرح می‌شود، محقق نخواهد شد و فقط انتخابات با تنور داغ برگزار می‌شود و انتظارات را خواهد سوزاند!!

ممکن است درباره حضور آگاهانه و هوشمندانه‌ای که مطرح شد، بیشتر توضیح بدهید.

ملاحظه بفرمایید قانون هدف از تشکیل اتاق را نماد تشکل‌های بخش خصوصی در تعامل با دولت تعریف کرده و به همین دلیل پارلمان بخش خصوصی از 40نفر منتخبین بخش خصوصی و 20نفر نماینده از بخش دولتی تشکیل می‌شود. در این حالت، به‌طور طبیعی نمایندگان دولت مدافع سیاست‌ها و برنامه‌های دولت در امور بخش خصوصی خواهند بود. اما این حالت برای نمایندگان بخش خصوصی کاملا بستگی به آرا و انتخابات نمایندگان بخش خصوصی دارد. به همین دلیل بخش خصوصی علاوه بر مشارکت در سرنوشت خود، این‌بار باید بسیار هوشمندانه انتخاب کند.

منظورتون از هوشمندانه چیست؟

هوشمندانه یعنی انتخاب افرادی که واقعا به ساز و کار خصوصی شدن اقتصاد باور دارند و در راه رسیدن به یک کسب‌وکار سالم، رقابتی تلاش و مبارزه دارند. اگر به افرادی رای داده شود که دارای چنین خصلتی نباشند، بدون تردید پارلمان بخش خصوصی قرار نخواهد بود که از ظرفیت‌های قانونی خود استفاده کند تا اتاق واقعا نماد بخش خصوصی شود.

شما از یک جهت وظایف قانون اتاق را تعامل بخش خصوصی با دولت می‌دانید و از یک جهت دیگر حرف از مبارزه می‌زنید، آیا به‌نظر شما این دوجهت برخلاف همدیگر نیستند؟

به خوب نکته‌یی اشاره کردید، به‌نظر من مبارزه فی‌نفسه نه خوب است و نه بد، برای هر ورزشکاری برای رسیدن به پیروزی، مبارزه وجود دارد، برای هر نامزدی در هر انتخاباتی از واژه مبارزه استفاده می‌شود و گفته می‌شود مبارزه انتخاباتی. بنابراین مبارزه برای رسیدن به یک هدف مقدس نه اینکه بار منفی ندارد، بلکه ضروری و واجب است، مبارزه آنجایی بد می‌شود که فرد به هر وسیله غیراخلاقی و غیرحرفه‌یی به رسیدن به مقصود متوسل می‌شود. یک نماینده بخش خصوصی باید متوجه ارزش‌های حاکم بر کسب‌وکار سالم و رقابتی خود باشد و برای تقویت اقتصاد ملی کشور بر سالم‌سازی روابط در کسب‌وکار با هرگونه پدیده منفی همانند زدوبند سیاسی، تقویت رانت‌خواری یا ویژه‌خواری، فساد و امثال اینها مبارزه کند. این جنبه هیچ منافاتی با تعامل کردن منطقی با دولت یا سایر موضوعات ندارد. توجه داشته باشید بسیاری از چالش‌های موجود امروز چه در اتاق بازرگانی و چه در اقتصاد ملی ناشی از نادیده گرفتن یا درک غلط از مفهوم تعامل یا مبارزه است. نمایندگان بخش خصوصی ناگزیر هستند در برخی از موارد به طور جدی وارد مبارزه شوند.

همان‌طور که می‌دانید موضوع اقتصاد مقاومتی مدت‌هاست که ازسوی مقام معظم رهبری مورد تاکید قرار گرفته و اخیرا نیز ایشان دو اشکال بزرگ «نفتی بودن» و «دولتی بودن» را برای اقتصاد کشور رنج‌آور توصیف کرده‌اند. به‌نظر شما نقش نمایندگان اتاق بازرگانی برای رفع این دو معضل اقتصادی چیست؟!

مفهوم اقتصاد مقاومتی در درون خود مبتنی بر ارزش‌آفرینی برای تحقق عدالت اقتصادی در اقتصاد ملی است، به این معنا که در اقتصاد مقاومتی تولید و کسب‌وکار مولد مورد حمایت قرار می‌گیرد و ارزش‌های بهره‌وری، مدیریت منابع و مصارف، نوآوری، کارآفرینی، خلاقیت و بسیاری از فضایل که موجب رشد و شکوفایی استقلال اقتصادی می‌شوند، در سازوکارهای اجرایی مدیریتی اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار خواهند گرفت و به‌طور طبیعی تحقق آن متضمن استقرار اینگونه ارزش‌ها و همزمان مبارزه برای حذف کلیه عواملی است که در برابر اینگونه ارزش‌ها قرار دارند، عواملی مانند فساد اقتصادی، رانت‌خواری، ویژه‌خواری، فرار مالیاتی و ده‌ها مورد از این قبیل. به همین جهت بنده بر این باور هستم که اقتصاد مقاومتی بدون مبارزه با مفاسد اقتصادی ممکن نیست بلکه به موازات آن است و به تبع آن اتاق بازرگانی باید در این زمینه قدرتمند ظاهر شود و ضمن توجه به ارزش‌های اقتصادی موجود در فلسفه اقتصاد مقاومتی با هرگونه مفسده اقتصادی نیز که در برابر کسب‌وکار سالم و رقابتی و ارزش‌آفرین قرار می‌گیرد، مبارزه کند.

به‌نظر شما درحال حاضر چه بستر‌هایی برای تحقق اقتصاد مقاومتی وجود دارد که می‌تواند جنبه‌های اجرایی یا به قول شما عملیاتی در اقتصاد ملی پیدا کند.

نکته اول اینکه همه از تداوم رکود و تورم اقتصادی موجود خسته شده و به چاره‌جویی افتاده‌اند و در واقع یک عزم و اراده ملی به‌وجود آمده که ‌باید آینده اقتصادی کشور را امیدوار‌کننده کرد. این عزم و اراده ملی می‌تواند موتور محرکه اقتصاد مقاومتی باشد، چه در توسعه مبانی ارزش‌های اقتصادی، چه درحوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی، نکته دوم تمایل و تاکید مسوولان نظام و دولتمردان بر اقتصاد بدون نفت و کاهش دخالت دولت در اقتصاد رونق دادن اقتصاد از طریق تقویت و مشارکت بخش خصوصی مولد واقعی، نکته سوم، اعتراف به ناکارآمدی اقتصاد دولتی توسط دولتمردان. نکته چهارم، ضرورت شفاف‌سازی قوانین و مقررات اقتصادی برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های رانت‌خواری‌های مالیاتی، فعالیت‌های غیررقابتی، پرداخت‌های دستوری و امثال اینها که از آن به‌عنوان مفاسد اقتصادی یاد می‌کنیم. پنجم، ضرورت تبیین روابط اقتصادی کشور با اقتصاد بین‌المللی بر پایه حفظ منافع ملی. بنابر این، همان‌طور که ملاحظه می‌کنید بستر‌های لازم برای حضور و مشارکت هوشمندانه بخش خصوصی برای هرگونه تحولی در اتاق بازرگانی فراهم است.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر