دکتر عیسی کلانتری با سابقه ۱۳ساله فعالیت در وزارت کشاورزی، این روزها بهشدت نگران منابع آبی کشور است؛ منابعی که در طول این سالها آسیب دیده و کشور را در آستانه بحرانی جدی قرار دادهاند. او که وزارت کشاورزی در دولت سازندگی و اصلاحات را برعهده داشته، معتقد است: «زمانی که کشور با این همه مسائل زیستمحیطی، اقلیمی و کمبود آب مواجه است، صحبت از خودکفایی بیمعناست.» مشروح گفتوگوی دکتر عیسی کلانتری با سایت خبری و تحلیلی ندای ایرانیان در ذیل آمده است:
بسیاری از تمدنها با آب به وجود آمدهاند، رشد کردهاند و شکوفا شدهاند، اما با کمبود و بحران آب آنها از بین رفتهاند و نشانی از آنها نیست. آیا تمدن هفت هزارساله ما ممکن است در این سرزمین روزی به دلیل کمبود آب از بین برود؟ درخصوص آب بسیار صحبت شده، اما باید دید زیرساخت و بسترهایی برای حفاظت از آب و استفاده بهینه از آن مهیا شده است؟
بحران آب فعلی در ایران از تقریبا 10سال پیش شروع شد. مدیریت ناصحیح ما موجب خشک شدن تالابها و هدررفتن آبهای سطحی و زیرسطحی شد. من معتقدم ایران در میانه راه خطر و بحران آب است؛ حتی اگر الان هم مدیریت صحیحی را اجرا کنیم ما با بحران مواجه نخواهیم شد. واقعیت این است مصرف آب ما بیشتر از توان طبیعت ماست. الان با بیلانهای منفی سرسامآوری در منابع آبهای زیرزمینی روبهرو هستیم که به نظر من کمتر کشوری در جهان با این آمار و ارقام مواجه است. قطعا اگر فکر سریعی نشود و همین امروز تصمیمات حادی گرفته نشود و جلوی بهرهبرداری بیرویه، استفاده نامطلوب و تجاوز به طبیعت از بعد آب گرفته نشود، این سرزمین در آینده وضعیت بسیار خطرناکی خواهد داشت. زمانی که کشور با این همه مسائل زیستمحیطی، اقلیمی و کمبود آب مواجه است، صحبت از خودکفایی بیمعناست.
آقای دکتر چه میزان آب نیاز داریم و چه میزان نزولات آسمانی است و چقدر مجاز هستیم از آب استفاده کنیم؟
حدود ۵۰ سال پیش، زمانی که وزارت آب و برق تشکیل شد، برآورد کردند که آبهای تجدیدپذیر کشور بین ۱۳۰ تا ۱۳۵ میلیارد مترمکعب است؛ ما در سایه این عدد خوابیده بودیم، در حالی که این عدد امروز نیست. مسوولان وزارت نیرو با احتیاط صحبت از ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد مترمکعب میکنند ولی یقینا حدود ۹۰ میلیارد یا کمتر از آن است. ما باید تفکراتمان را تغییر دهیم. دیگر مقدار ۱۳۰ تا ۱۳۵ میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر در کشور نداریم؛ به دلایلی که در بخش کمی از آن انسانها موثر بودهاند، تغییر اقلیم، نمونهاش روانآبهای ما که سالانه ۹۳ میلیارد مترمکعب بود، در بارشهای ۲۴۵ تا ۲۵۰ میلیمتر، این روانآبها در سالهای اخیر به ۵۳ میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. در حالی که بارندگیهای ما خیلی تغییر نکرده است. حتی بارندگیها غیرموثرتر شدهاند، تعداد بارانها بیشتر شده ولی مقدار بارشها کمتر شده، برف کمتر شده بارندگی اضافه شده و این موارد بارندگی را غیرموثرتر کردهاند. بخشی که میتوانیم در وهله اول روی آن حساب کنیم روانآبها هستند. ۹۳ میلیارد مترمکعب روانآب در گذشته داشتهایم؛ الان با اینکه بارندگی ما متوسط در حدود3 درصد کاهش پیدا کرده،
روانآبهای ما ۴۸ درصد کاهش داشته و به حدود ۵۳ میلیارد مترمکعب رسیده است. قبلا ما روی ۱۳۴ حساب میکردیم الان باید زیر ۱۰۰ میلیارد مترمکعب حساب کنیم. قبلا حدود ۸۰ درصد از آبهای تجدیدپذیرمان را استفاده میکردیم، در حالی که طبق تعاریف بینالمللی سازمان جهانی محیط زیست، سازمان خواربار جهانی هیچ کشوری در حقیقت برای درازمدتش نمیتواند بیش از ۴۰درصد آبهای تجدیدپذیرش را استفاده کند. نتیجه این است که طبیعت ما در حال از بین رفتن است. تالابها خشک میشوند آبهای استاتیک به سرعت کم میشوند و در مورد آبهای دینامیک دیگر آن ۵۰میلیارد مترمکعبی که قبلا بود، اصلا وجود ندارد. الان ۶۲ میلیارد مترمکعب از آبهای زیرزمینی را در سال داریم تخلیه میکنیم. حق و حقوق نسلهای بعد را ما داریم از بین میبریم. مساله آب کشور دیگر تعارفپذیر نیست. نمیتوانیم بگوییم در آینده با بحران روبهرو هستیم همین الان داخل بحران هستیم. شهرهای بزرگ ما مشکل آب دارند. در کشاورزی در 10 تا 12 سال اخیر تقریبا افزایش تولید نداشتهایم. چون آب روزبهروز کمتر میشود. آب در حال شورتر شدن است. طبیعت ما در حال از بین رفتن است. امروز در داخل کشور یک تالاب آبدار
نداریم. از هامون تا هورالعظیم و از ارومیه تا بختگان خشکیده است. طبیعت چگونه نشان دهد که کشور در حال از بین رفتن است؟ این ماییم که باور نمیکنیم که آب نداریم. کماکان برداشت بیرویه، مصرف بیرویه، ضایعات بیرویه، فشار بر طبیعت به جای اینکه منابعمان را اصلاح کنیم و در زیربناهای مربوط به آب سرمایهگذاری کنیم، پول مملکت را توزیع میکنیم که جز تورم چیز دیگری از آن درنمیآید. واقعا جملهیی که شما گفتید من به واقع میترسم که اگر ۲۰ تا ۲۵ سال آینده با همین روش از آب بهرهبرداری کنیم، سرنوشت قوم مایا و سومر سر ملت ایران هم بیاید. این دور از انتظار نیست.
آیا فناوری لولهکشی و آبیاری تحتفشار در کشور وجود دارد؟ آیا کارخانههایی که این تجهیزات را بسازند داریم؟ اینها را بعد دربارهاش صحبت میکنیم. اما سراغ انتقال برویم. دولت چگونه در بخش انتقال سرمایهگذاری نکرده است؟
اصولا جذابیت کار در جایی است که پول هنگفتی باشد، پیمانکاری بیاید، مشاوری بیاید و در یک محدوده جغرافیایی بسیار محدود سدی ساخته شود، این انگیزه دارد ولی وقتی بخواهد پایینتر برود پخش میشود. انگیزه نمایش دادن ندارد، انگیزه پیمانکاریهای اصلی را در موارد کوچکتر ندارد. آنها جلو افتاده و ساخته شده است که بسیاری از آنها بیآب هستند. سد کرخه را با ظرفیت ۷/۵ میلیارد مترمکعب ساختهایم، هیچوقت این سد پس از ساخت به ۲ میلیارد مترمکعب آب نرسیده و حتی در محاسبات و بررسیهایمان دقیق نبودهایم که این سد که میسازیم در آن آب خواهد بود یا نخواهد بود؟ سدها را به مراتب بیشتر از ظرفیت رودخانههایمان ساختهایم. همین سد ساوه را برای۱8۰-۱7۰ میلیون مترمکعب ساختهایم، هیچوقت ۳۰ میلیون مترمکعب آب پشت آن نبوده است. یعنی سرمایهگذاریهایمان هم در آن مناطق بیحاصل بوده و به جای اینکه صد واحد سرمایهگذاری کنیم، سیصد واحد سرمایهگذاری کردهایم. آن دویست واحد را باید در شبکههای انتقال میبردیم، که در آنجا قربانی کردهایم. پس انگیزه کمتری بود چون کار سختتر و پیچیدهتر است و وقتی وارد کار مردمی میشویم، خب کار سختتر است تا در یک محل
زمینی را بگیریم و یک پیمانکار و مشاور بررسی کنند و پول آن را هم از خزانه بگیریم و تزریق کنیم تا آن را بسازند. همین سبب شده که سدهای بزرگ را ساختهایم و الان در آنها آبی نیست. حتی در برخی مناطق سدهایی ساختهایم که آب شیرین ما را شور میکنند مثل سد گتوند خوزستان. این سد را در خوزستان با وجود مخالفتهای مشاور اولیه ساختهایم. جابهجا کردهایم و سد بزرگتر ساختهایم آب شیرین کارون را که از سد شهید عباسپور میآید شور کردهایم و آن آب را تحویل کشاورزان میدهیم. سالی ۱۰-۱۲ تن در هکتار نمک وارد مزارع میکنیم که این مزارع هم از بین میرود. مطالعات ما ناقص بوده، مهندسین مشاوری که مطالعه میکردند بیسواد و کمسواد بودهاند. به عنوان اینکه ما خیلی خودکفا هستیم و از خارجیها هم کمک نگرفتهایم، سرمایهها را در تامین آب هدر دادهایم. هم سدها را بزرگتر از ظرفیت رودخانهها ساختهایم، هم گاهی محل آنها را اشتباه انتخاب کردهایم، در برخی مواقع هم کلا غلط ساختهایم. بخشی از سرمایه اینطور هدر رفته است.
برای بهتر شدن مصرف آب در کشاورزی چه کاری را باید انجام دهیم؟
در کشوری که ۲۴۰ میلیمتر بارش داریم به میزان کمتر از یکسوم جهانی و بیش از دو برابر جهان تبخیر داریم، یعنی آب در اینجا ۶ برابر کمتر از کل جهان در دسترس است. ما اگر آب را داخل رودخانه یا کانال خاکی رها کنیم از دست میرود. این آبها باید داخل لوله منتقل شود. خوشبختانه سرمایهگذاری در کارخانهها لولهسازی کشور شده، اما مشتری ندارند چون مشتریها یا دولت هستند برای انتقال آب یا کشاورزان هستند برای شبکههای فرعی یا چاههایشان. تا جایی که اطلاع دارم بیش از ۱7۰-۱6۰ کارخانه لولهسازی در کشور است، اما ۲5-۲0 درصد فعال هستند که آن مقدار هم با کمتر از 30 درصد ظرفیتشان، یعنی چیزی حدود ۷/۵ درصد از ظرفیت این کارخانهها استفاده میکنیم. در حالی که آبها را قربانی میکنیم. بالاخره کشورداری سخت است، برای حفاظت منابع سرمایهگذاری نیاز است. آب اصلیترین منبع تمدن کشور است. الان از جنوب البرز و شرق زاگرس تا مرزهای جنوب شرقی کشور در معرض تهدید کمی آب است. ما ۵۰۰ میلیارد مترمکعب آب استاتیک داشتیم از میلیونها سال قبل در زیر زمین. در ۳۰-۳۵ سال گذشته ۱۵۰ میلیارد مترمکعب از آن را استفاده کردهایم. باقیمانده آن هم شور است. الان هم داریم از سفرههای زیرزمینی استفاده میکنیم حدود ۱۵ میلیارد مترمکعب آن سهم نسل بعد است. نباید کاری کنیم که نسل بعد کشورمان را از بعد آب نسل سوخته تلقی کنیم.