به یاد پیکاسوی ایران

۱۳۹۳/۱۱/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۴۷۱۶

ژازه تباتبایی به عنوان پیکاسوی ایران شناخته می‌شود؛ هنرمندی که نقاش، مجسمه‌ساز، شاعر و نمایش‌نامه‌نویسی متفاوت بود. تباتبایی، «نگارخانه هنر جدید» را که نخستین نگارخانه ایران و یکی از مراکز فرهنگی مهم زمان خود بود، تاسیس کرد. ژازه خود نام خویش را «تباتباای» امضا می‌کرد. وی۲۰ بهمن ۱۳۸۶ در ۷۷ سالگی در تهران درگذشت.

شهرت امروز او بیشتر برای فیگورهای خلاقانه و مجسمه‌های فلزی‌ای است که با جفت‌کاری (اسِمبلاژ) قطعات فلزی ماشین‌آلات صنعتی و اتومبیل‌ها ساخته است.

سبک او به هنر سقاخانه‌یی نزدیک است و شیرزن‌ها و خورشیدها از موضوعاتی است که اغلب در کارهای وی تکرار می‌شوند. به همین دلیل از او به همراه تنی چند از نقاشان معاصر ایرانی به عنوان پیشگامان مکتب سقاخانه در ایران یاد می‌شود که در اوایل دهه 40 شمسی شکل گرفت و شاید نخستین مکتب نقاشی منسجم ایرانی باشد.

ژازه نخستین داستان خود را به‌نام «شن و نی» در دوازده سالگی نوشت و سپس به دیگر رشته‌های هنری دست یازید. سپس نمایشنامه‌هایی مانند «شکوفه‌های پژمرده»، «لرد چی‌چی یانف»، «جای پا» و «آقاموچول» را نگارش کرده و خود نیز کارگردانی کرد و در «کانون پیشاهنگ» روی صحنه آورد. در سال ۱۳۲۵ داستان «پسر کوچک» را چاپ کرد.

او در سال ۱۳۲۹ از هنرستان هنرپیشگی دیپلم گرفت و نخستین نمایشگاه نقاشی خود را که نقاشی‌هایی با سبک مینیاتور بودند برپا کرد. ژازه تباتبایی در سال ۱۳۳۳ در رشته کارگردانی و مبانی تئاتر در دانشکده ادبیات ایران شاگرد اول شد و نمایش «پیراهن ملوانی» را به صحنه آورد.

در سال ۱۳۳۹ دوره نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبا به ‌پایان رساند و نگارخانه «هنر جدید» را بنیاد نهاد.

آثار نقاشی و مجسمه ژازه در موزه‌ها و کلکسیون‌های شخصی مانند موزه لوور در پاریس، موزه متروپولیتن نیویورک، موزه هنرهای معاصر تهران، نگارخانه سیحون در تهران و پریوات کلکسیون در آلمان جای دارند. آثار ژازه تاکنون در کشورهای مختلفی از جمله بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، یونان، آلمان، ترکیه، هند، چین و امریکا به نمایش در آمده و ۱۰جایزه بین‌المللی را از آن او کرده است.

در سال ۱۳۴۶ خسرو سینایی کارگردان سینما فیلمی از آثار ژازه تهیه کرد که «شرح حال» نام دارد و در سال ۱۳۷۶ نیز فیلم دیگری با نام «کوچه پاییز» درباره زندگی این هنرمند ساخت. ژازه در سال‌های آخر زندگی‌اش در اسپانیا زندگی می‌کرد.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر