جهان
«روسای بانکهای مرکزی اروپا همگی اعتقاد دارند که اتحادیه اروپا و حوزه پولی یورو به سیاستهای اقتصادی سنتی احتیاج ندارد بلکه به اعمال اصلاحات اساسی نیازمند است.» این سخنان گئورگی ماتولسی، رییس بانک مرکزی مجارستان، پس از نشست کنفرانس موسوم به «لامفالوسی» است که در بوداپست برگزار شد.
به گزارش یورونیوز، در این کنفرانس که با هدف بررسی وضعیت و تحولات اروپا و اتحاد پولی برگزار شد، تصمیم بانک مرکزی اروپا مبنی بر اجرای برنامه بازخرید اوراق قرضه دولتی مورد بررسی قرار گرفت. تحلیلگران با اشاره به سخنان روسای بانکهای مرکزی شرکتکننده در این کنفرانس معتقدند، روسای بانکهای مرکزی برای تبیین قواعدی الزامآور و سختگیرانه با اعضای هیاتمدیره بانک مرکزی اروپا توافقنظر دارند.
بنوا کوره، یکی از اعضای هیاتمدیره بانک مرکزی اروپا، میگوید: «حوزه پولی یورو به قواعد و مقرراتی جدیتر محتاج است. این مقررات برای تنظیم انواع مختلف سیاست است که مربوط به کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. داشتن یک ماشین اداری بهتنهایی کفایت نمیکند بلکه وجود قوانین نیز الزامی است.»
بئاتریس آسبوت، خبرنگار یورونیوز در بوداپست، میگوید: «۱۶سال از آغاز بهکار واحد پولی یورو میگذرد. امروز شاهد وجود شبهتورم منفی در منطقه پولی یورو هستیم. آن زمان از خود میپرسیم آیا این واحد پولی در منطقهیی که دولتهای عضو هرکدام سیاستهای متفاوتی دارند میتواند حرف آخر را بزند. چند روز پیش رییس بانک مرکزی انگلیس اعلام کرده بود وجود قواعد مشترک برای موفقیت یورو ضرروی است.»
جدی شدن تردیدها درباره آینده یورو
بنا بر این گزارش، ماریو دراگی، رییس بانک مرکزی اروپا، اجرای برنامهیی را آغاز کرده که پیش از هر چیز شامل حوزه پولی یورو میشود گرچه تبعات این برنامه به کشورهای خارج از منطقه پولی یورو نیز میرسد.
اگرچه گفته میشود که این برنامهها به رشد اقتصادی کشورهای حوزه یورو کمک خواهد کرد اما منتقدان چنین سیاستهایی نهتنها انگشتشمار نیستند بلکه هر روز نیز بر تعداد آنان افزوده میشود. از سوی دیگر تبیین قواعد سختگیرانه بیشتر میتواند منجر به افزایش نارضایتیها و تمایل به خروج کشورها از منطقه یورو شود. نمونه بارز آن یونان است که به اعتقاد برخی کارشناسان میتواند الگوی دیگر کشورهای درگیر بحران اقتصادی چون اسپانیا باشد.
به گزارش ایرنا، نتایج انتخابات پارلمانی یونان در دوره کمرنگی شعارهای تند اقتصادی چپ؛ حزب چپگرای سیریزا را، پیروز این انتخابات معرفی کرد. یونان سالهاست برای اتحادیه اروپا استخوان درگلو شده و میرود تا پاشنهآشیل این اتحادیه هم بشود. تقریبا هیچ نشست این اتحادیه در سهسال اخیر نبوده مگر آنکه که یکی از بحثهای اصلی آن موضوع یونان و بحران اقتصادی آن کشور باشد.
پس چرا انتخاباتی در یک کشور ۱۱میلیونی اینقدر اهمیت جهانی پیدا میکند؟ و چگونه انتخاباتی در یک کشور درجه2و3 اروپا آنقدر اهمیت یافته که هنوز بعد از گذشت چند روز از این واقعه، آتن را کماکان کانون خبری دنیا قرار داده است؟
پاسخ به این پرسشها را باید در اهداف، زمینهها و روند شکلگیری اتحادیه اروپا دید و بههمین خاطر است که سیاستمداران و ناظران سیاسی نتیجه این انتخابات را نگرانکننده میخوانند؛ چرا که همین اهداف و زمینهها هستند که با نتیجه این انتخابات در معرض تهدید قرار گرفتهاند.
بنا بر این گزارش، قرار بود اتحادیه اروپا شکل بگیرد تا نابرابریهای بینکشوری و درون قارهیی پیش روی دموکراسی را در این اتحادیه از بین ببرد و جامعهیی تاثیرگذار را در معادلات بینالمللی در پایان هزاره دوم و در آغاز هزاره سوم معرفی کند که نماد یورو بهعنوان نماد وحدت و قدرت اقتصادی آن باشد. اما آنچه این اتحادیه برای برطرفکردن آن قرار بود شکل بگیرد یعنی اجتناب برخی از کشورها از نقش برادر بزرگ از همان آغاز در خمیرمایه این اتحادیه وجود داشت به این خاطر است که کشورهای کوچک نهتنها از امکانات اقتصادی آن بهره نبردند بلکه عملا در موضعگیری سیاسی بینالمللی این اتحادیه خود را بازیگر
دست بازیگردانان بزرگ اتحادیه میدیدند.
عملکرد اتحادیه اروپا نشان داده بیش از آنکه توسعه متوازن برای همه مناطق و کشورها را سرلوحه خود قرار دهد، اهداف سیاسی و تاثیرگذاری سیاسی در معادلات جهانی منظور نظر داشته است.
به نظر میرسد هیچیک ازکشورهای حتی بزرگ و پیشرفته اتحادیه اروپا هنوز از آن بلوغ سیاسی و توسعهیی برخوردار نشدهاند که توانمندیهای خود را بهخصوص در حوزه اقتصادی با کشورهای کوچک تقسیم کنند. روند شکلگیری و رشد این اتحادیه آن را موجودی دارای توسعه ناموزون و مخلوق معیوب خلق کرده است بهطوریکه در زمان بحران اقتصادی اروپا بهخصوص در یونان و اسپانیا بروز کرد برای این کشورها نسخههای سفارشی و دستوری بدون توجه به مقتضیات ملی و بومی صادر شد و چون این نسخهها را برادرهای بزرگ اتحادیه مینوشتند اینک نتیجه این انتخابات که مخالفت با این نسخهها و برادرهای بزرگ بوده عملا تهدیدی برای کلیت این اتحادیه بهحساب میآید. انتخاباتی که بیش از هر چیز دیگری نگرانیهایی را در اروپا درمورد بقای اتحادیه اروپا سبب شده است.
در عینحال نباید از تحول انتخاباتی یونان ذوقزده شد و نباید تصور بازگشت سوسیالیسم انقلابی را به قدرت به ذهن راه داد البته هیچ تضمینی هم نیست که آلکسی سیپراس، رهبر ۴۰ساله و پرانرژی و انگیزه حزب چپگرای سیریزا و مخالف سیاستهای ریاضت اقتصادی، مقابل اتحادیه اروپا جدی نایستد. ایستادنی که به قیمت اجرای برنامه خود برای نجات یونان باشد و درنتیجه برافتادن یورو.