تولیدکنندگان تنها بازنده‌های نفت ارزان نیستند

۱۳۹۳/۱۰/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۵۶۰

اگر یک پروانه در اقتصاد روسیه بال‌هایش را تکان بدهد، می‌تواند یک طوفان در اقتصاد ایالات متحده امریکا به پا کند

ایزابلا کامینسکا تحلیلگر برجسته نفتی معتقد است؛ سرمایه‌گذارانی که زیر بدهی شرکت‌های پرخطر هستند با ورشکستگی مواجه می‌شوند همزمان با کاهش بیش از 50‌درصدی قیمت نفت از ماه ژوئن، سرمایه‌گذارانی که زیر بدهی شرکت‌های پرخطر هستند با تهدید ورشکستگی مواجه می‌شوند. به‌گزارش «تعادل» به نقل از فایننشال تایمز این تحلیلگر معتقد است خلاف تصور عموم نفت ارزان موهبتی برای اقتصاد جهان نیست.

آیا تا چند ماه پیش همه نمی‌گفتند که نفت ارزان برای اقتصاد جهان یک موهبت است؟

همینطور است. همه می‌گفتند. اخیرا در ماه نوامبر گزارشگران و تحلیلگران این‌گونه پیش‌بینی می‌کردند که اگر افت قیمت‌های انرژی همچنان در سال آینده نیز ادامه پیدا کند، «محرک» مازاد 200میلیون دلار در ازای هر بشکه خواهد بود. دیدگاه آنها عموما این‌گونه بود که در ازای هر 10دلار کاهش قیمت نفت، مصرف‌کنندگان سالانه 50میلیون دلار در قبض سوخت موتور خود ذخیره خواهند کرد. در ماه دسامبر که قیمت‌ها به میزان 45دلار کاهش پیدا کرده بود، براساس کپیتال‌اکونومیکس، ثروت بادآورده مصرف‌کنندگان به 225میلیون دلار رسید.

پس ایده اصلی این بود که پول سوختی که مردم ذخیره می‌کنند در جای دیگری خرج می‌شود و بخش‌های دیگر اقتصادی را به حرکت در می‌آورد؟

بله همینطور است.

اما تحلیلگران از کجا می‌دانستند که مصرف‌کنندگان ذخیره‌های خود را روی بخش‌های دیگری خرج خواهند کرد و آن را صرف بدهی‌های خود یا آن را بیشتر ذخیره نخواهند کرد؟‌

آنها نمی‌دانستند. این به‌صورت بالقوه بخشی از مشکل است. اصلا مشخص نیست که مصرف‌کنندگان مطابق پیش‌بینی اقتصاددانان رفتار خواهند کرد یا خیر. شاید آنها تانک‌های نفتی خود را بیشتر کنند و به‌این‌ترتیب همه را غافلگیر کنند.

اما مگر قیمت‌های بنزین نیز کاهش پیدا نکردند؟ قطعا اگر مردم بیشتر از خودروهای خود استفاده می‌کردند و سوخت بیشتری را مصرف می‌کردند، این اتفاق رخ نمی‌داد؟

بله حق با شماست. اما تغییر رفتار مردم نیاز به زمان بیشتری دارد. به همین خاطر ما هنوز نمی‌دانیم نتیجه نهایی این جریانات اخیر چه خواهد بود.

هنوز هم شما انتظار دارید هر کشور به نوبه خود برنده بازی باشد؟

همیشه تصور بر این است که کاهش شدید قیمت نفت برای کشورهایی که واردکننده خالص نفت هستند، مثل ایالات متحده امریکا نقش کمک‌کننده خواهد داشت، اما اگر فروشنده نفت به خارج از مرزهای خود باشید این خبر خوبی نخواهد بود.

کدام کشورها این کار را می‌کنند؟

برخی از آنها، ایالت‌ها و کشورهای ثروتمندی هستند، مثل عربستان سعودی. برخی دیگر نیز کشورهای فقیر محسوب می‌شوند، مثل نیجریه یا ونزوئلا. برای کشوری مثل بریتانیا که با پمپ نفت و گاز از اعماق دریای شمال پول زیادی به دست می‌آورد هم جنبه ترکیبی دارد. عایدی‌های نفتی کاهش خواهند یافت. رسیدهای مالیاتی هم همینطور خواهند شد.

خوب من می‌دانم که اگر شما یک بریتانیایی باشید که صاحب یک شرکت خدمات نفتی است، یا کارگری باشید که در یکی از این شرکت‌ها کار می‌کند، این جریانات خبر خوبی نخواهد بود اما تصور می‌کردم بقیه، همگی از این ماجرا خوشحال خواهند شد.

نه الزاما اینطور نیست. برخی از کشورها به‌لحاظ اقتصادی وابستگی چنان شدیدی به درآمدهای نفتی دارند که کاهش بهای نفت منجر به کاهش تولید آنها و درنتیجه ضعیف‌تر شدن ارز آنها خواهد شد. این امر هزینه‌های واردات را افزایش خواهد داد. این شرایط وقتی که شما زیر بار انبوهی از بدهی‌ها باشید که فقط با ارز خارجی قابل پرداخت است، بحرانی‌تر خواهد شد. در این شرایط شما خود را در مخمصه‌یی می‌بینید که بدون پرداخت یک پنی اضافی، بیشتر در آن گرفتار شده‌اید.

منظور شما روسیه است؟

دقیقا. هر چند داستان آن چیزی بیش از نفت است. تحریم‌های بین‌المللی این شرایط را پیچیده‌تر می‌کند. این مساله برخی از شرکت‌های روسی را با مشکل جدی مواجه کرده است. آنها نمی‌توانند کالاهای خود را به کشورهای آن‌سوی مرزها بفروشند یا فاینانس‌های خارجی

دریافت کنند.

درواقع می‌توان گفت در این بازی، جمع کل صفر خواهد شد. آیا ضرر آنها، سود دیگری نخواهد بود؟

نه الزاما اینطور نیست. درحال‌حاضر اقتصاد در سراسر دنیا چنان وابسته است که کاهش مصرف در یک بخش از جهان می‌تواند تبعات غیرمنتظره و غیرقابل پیش‌بینی در جای دیگر داشته باشد. اگر یک پروانه در اقتصاد روسیه بال‌هایش را تکان بدهد، می‌تواند یک طوفان در اقتصاد ایالات متحده امریکا به پا کند.

پس شرایط ترکیبی است. آیا این هم نامطمئن است؟

بله. به نظر می‌رسد اقتصاددانان میزان تاثیرگذاری تجارت‌های مرتبط با انرژی را در حمایت از اقتصاد جهانی دست‌کم گرفته‌اند. این شامل همه بخش‌ها می‌شود، از تولیدکنندگان شیل در امریکا و شرکت‌هایی که به آنها می‌فروشند گرفته تا تجارت انرژی‌های تجدیدپذیر که تنها زمانی معنای اقتصادی پیدا می‌کند که قیمت‌های نفت بالا بروند.

آیا می‌توانید جزییات بیشتری در این مورد ارایه بدهید؟

خوب، درحالی که ثروت تولیدکنندگان شیل کم کم محو می‌شود، ردپای اقتصادی آنها نیز محو خواهد شد و این امر تاثیر جدی خواهد داشت. همچنین این خطر وجود دارد که آنها نتوانند بدهی‌های خود را پرداخت کنند و درنتیجه ثروت موسساتی که در آنها سرمایه‌گذاری کرده‌اند نیز به‌تدریج محو شود. اگر درنهایت مشخص شود که بدهی‌های موجود در سیستم بیش از آن میزانی بوده است که ما انتظار داشتیم ممکن است یک شوک اقتصادی ایجاد شود.

پس ما چگونه می‌توانیم این ریسک را از سر بگذرانیم؟

درنهایت، ورشکستگی تولیدکنندگانی را که کمترین کارایی را دارند از بازار محو خواهد کرد و عرضه را تا حدی کاهش خواهد داد که کاهش قیمت متوقف شود. پرسش این است که بازیابی این تعادل، چه میزان خسارت به اقتصاد جهانی وارد خواهد کرد. باتوجه به این ریسک، به‌نظر منطقی می‌آید که دولت به‌طور مستقیم وارد برخی از بخش‌های بازار انرژی شود.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر