برای رسیدن به اقتصادی سالم، بهتر است تمام قیمتها از طریق سازوکار بازار تعیین شود و نرخ سود بانکی نیز از این امر مستثنی نیست. اما در شرایطی که بازار با اختلال روبهرو شود یا شرایط انحصار در آن حاکم است، نظریههای مختلف اقتصاد رگولاتوری یا کنترل و نظارت بر قیمتها را توصیه میکنند. نرخ سود بانکی قیمتی است برای پول که باید براساس عرضه و تقاضا و سازوکار بازار آزاد بین عرضهکنندگان و متقاضیان تعیین شود. اما بهدلیل حساسیتی که بازار پول و اعتبار پیدا کرده است، برخلاف سایر بازارها مانند بازار فولاد، مس، موادغذایی و...، نیاز به یک نهاد نظارتی مانند بانک مرکزی است. البته این نظارت نباید از حد خود فراتر رفته و بانک مرکزی بخواهد کنترل کامل بازار پول و اعتبار را در اختیار بگیرد یا بهصورت کاملا دستوری نرخها را تعیین کند، بلکه بانک مرکزی ابزاری است باید بهطور غیرمستقیم بازار پول و اعتبار را کنترل کند و برآن نظارت داشته باشد. بانک مرکزی اگر با استفاده از ابزاری که در اختیار دارد، عمل کند به نفع مجموعه اقتصاد است اما اگر بانک مرکزی نتواند نظارت غیرمستقیم را به خوبی اجرایی کند یا بهدلیل اینکه قدرت فوقالعادهیی که در
دست دارد بخواهد بهصورت دستوری در سیستم بانکی دخالت کرده و نرخها را تعیین کند، موجب اختلال در بازار میشود و تعادل بین عرضه و تقاضا را از بین میبرد. در شرایط فعلی این اختلال در سیستم اقتصادی به خوبی حس میشود و دخالت بانک مرکزی بیش از چیزی است که نظریههای اقتصادی حکم میکنند، از طرفی نظام بانکی هم به خوبی عمل نمیکند و بانکها به دلایل مختلف از عهده تامین اعتبارات لازم برای اقتصاد برنمیآیند. به نظر میرسد برای حل این مشکل، باید از ابزار دیگر استفاده کرد و مثلا نرخ بازده سرمایهگذاری را در بخشهای مختلف به هم نزدیک کرد. در این صورت اعتبارات بانکی تنها به سمت مسکن و تجارت سوق پیدا نمیکند و بخشهای صنعتی نیز از آن بهرهمند میشوند.
از طرف دیگر بهدلیل پیوستگی که در اقتصاد وجود دارد، نمیتوان بخشی از اقتصاد را بدون اصلاح کامل در اقتصاد اصلاح کرد و برای رسیدن به این هدف باید زمان کافی داشت و مسایل و مشکلات دیگر را از اقتصاد برطرف کرد. همچنین دیگر بخشهای وابسته به دولت و سازمانهای اجرایی دولتی و نظارتی، بهدنبال کسب قدرت بیشتر هستند و بدیهی است که بانک مرکزی هم تمایل دارد کنترل بیشتری داشته باشد اما گاهی بانک مرکزی بهدلیل شرایطی که به آن تحمیل میشود، مجبور است نظارت خود را بیشتر کند و اگر سختگیری نکند، ممکن است ابزار کنترل نظام پولی را از دست بدهد.