نوآوری یک نظام و سیستم مدیریتی است که بر رسالت بنگاه تاکید دارد و بهدنبال فرصتهای استثنایی و جدید است.
پیتر دراکر بر این باور است که: نوآوری موفق مستلزم کار سخت، متمرکز و هدفمند است.
نوآوری یک عامل اساسی در ایجاد رقابت در سطح جهانی است که منجر به رشد سازمانی میشود، موفقیت آینده را در بردارد و همانند موتوری است که به بنگاهها اجازه میدهد در اقتصاد جهانی از کارآیی مستمری برخوردار شوند.
بسیاری از برندهای جهانی که سرآمد شدهاند این سرآمدی را مدیون نوآوریها در بنگاهها هستند.
نوآوری دیگر یک تصادف و اتفاق ناگهانی نیست بلکه یک نظام و سیستم مستمر حاکم در بنگاههاست که در ابعاد مختلف بنگاه عمل میکند و در بهبودی و بهروزی بنگاه بسیار تاثیرگذار است.
دراکر با تاکید فراوان میگوید: هر سازمانی نیاز به یک توانایی و مهارت اساسی دارد و آن نوآوری است. نوآوری یک ماجرای چند وجهی است.
تعدادی از دانشمندان نوآوریهای سازمانی را براساس محصول، فرآیند و نوآوریهای اجرایی تقسیم و بررسی کردهاند. پژوهشگران دریافتند که اکثر تحقیقات در زمینه نوآوری بر نوآوری محصول در بنگاههای تولیدی تاکید دارند. از دیدگاه سازمانی، موفقیت واقعی نوآوری در بازار اتفاق میافتد.
عدهیی از دانشمندان و پژوهشگران بر این باورند که هر اندازه یک بنگاه (سازمان) بزرگتر باشد، کارآیی و اثربخشی آن هم بیشتر است ولی باتوجه به سن بنگاه (سازمان) بنگاههای جوانتر نوآورتر هستند.
رقابت در محیطهای بینالمللی باعث میشود که بنگاه برای داشتن خلاقیت و نوآوری بیشتری به چالش بیفتد زیرا امروزه نوآوری کلید اصلی برای ماندن در صحنه رقابت است بنابراین نقش نیروهای خلاق و نوآور در سازمانها و بنگاهها اهمیت ویژهیی پیدا کرده بهطوری که توفیق بنگاهها مرهون نوآوریهای آنان است.
افرادی که بتوانند باخلاقیت با مسایل و موضوعات روبهرو شوند و درصدد حل آنها برآیند و زمینه توسعه و رشد نوآوری را ایجاد کنند به رشد و توسعه بنگاه کمک خواهند کرد.
تغییرات سریع و متنوع در فضاهای اقتصادی، نقش کارآفرینان نوآور را در بنگاهها دوچندان کرده است. از این رو در بسیاری از بنگاههای صاحبنام، سیستمهایی تعبیه شده که کارآفرینان بتوانند در مسیر کار و تلاش با نوآوریهای جدید کارها و فعالیتهای بنگاه را به پیش ببرند و بر وزن رقابتی بنگاه بیفزایند.
بنگاهها باید شرایطی را فراهم کنند تا استعداد و خلاقیت کارکنان بارور شده و انگیزه و روحیه خلاقیت و نوآوری در آنان ظهور و بروز کند و به یک رویه مستمر و پایدار تبدیل شود.
محیطهای رقابتی، تشویقها، اعتماد بهنفس، آزادی، آرامشسازی محیط کار و خوشبینی از مواردی است که به زمینههای ظهور و بروز نوآوری کمک خواهند کرد. نوآوریها میتوانند در مقیاسهای مختلف اتفاق بیفتند از بسیار ناچیز تا بسیار گسترده که تغییرات اساسی را در بنگاه ایجاد میکنند.
نوآوری میتواند در ابعاد و بخشهای مختلف بنگاه یا سازمان مانند نوآوری در بخش اداری، نوآوری در بخش فرآیندها، نوآوری در بخش تولید و نوآوری در بخش تکنولوژی اتفاق بیفتد. از این رو نهادینه کردن تفکر خلاق و نوآور در سطوح مختلف بنگاه امری لازم و ضروری است.
امروزه کارآفرینان که نقش کلیدی و اساسی در رقابتپذیری بنگاهها را دارند بدون داشتن تفکری خلاق و نوآور از ادامه کار و فعالیت بازخواهند ماند و نمیتوانند از فرصتها و موقعیتهای اقتصادی بهره کافی و لازم را ببرند. بنابراین نوآوری فرآیند کسب اندیشهیی خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمت یا یک روش عملیاتی مفید است. نقش مدیران در پرورش اندیشههای خلاق در بین کارکنان بسیار تعیینکننده است. مدیریت میتواند توانایی و استعداد و خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق کند یا با رفتار خویش مانع بروز و ظهور این استعدادها شود.
دانشمندان معتقدند که ارتباط معنادار قوی و مثبتی بین میزان خلاقیت و انگیزه بهکارگیری نوآوری در افراد وجود دارد. از این رو بنگاههای کارآفرین در این فرآیند نیاز به نوآوری، خلق ارزش و رشد مستمر دارند و تا زمانی که این سه خصوصیت را عملا ایجاد نکرده باشند، نمیتوان آنها را کارآفرین دانست.
عصر جدید را باید دوره کارآفرینی نامید در واقع این کارآفرینان هستند که جهان را مدیریت و رهبری میکنند و مدیران و رهبران و سیاستمداران، افکار و برنامههای خود را براساس شرایطی که کارآفرینان ایجاد کردهاند یا میخواهند ایجاد کنند یا ایجاب میکند به اجرا درمیآورند. عصر کارآفرینی الزامات جدی و فراوانی را در برابر کارآفرین، بنگاهها و سازمانها، دستگاههای آموزشی و حتی سیاستمداران کشورها ایجاد میکند که هرگونه سهلانگاری در قبال این الزامات، موقعیتی را برای کشورها ایجاد میکند بهگونهیی که دیگر حتی نمیتوان به فرآیند کارآفرینی و کارآفرینان بهعنوان برگ برندهیی در آینده امیدوار بود و اتکا کرد زیرا از سویی شرایط، پیچیده و بغرنجتر شده و از سوی دیگر زمان از دست رفته که حاصل آن، تغییرات مهمی در داخل و خارج (سازمان یا کشور) است که اولا تغییر آنها ثانیاً جبران آن غیرممکن مینماید.
بنگاههای کارآفرین ویژگیهایی دارند که از سر نیاز آنها را کسب کردهاند و نیازهایی دارند که به لحاظ ویژگیهایشان است.
شناخت نیازها، پیشبینی تغییرات، قدرت ایجاد تقاضاهای جدید، کشف و ایجاد بازارهای جدید ارایه محصول و خدمات جدید و ارایه آنها به بهترین شکل برای کسب و ایجاد بازارهای جدید، توانایی ایجاد ارزشها، کشف ارزشهای نهفته و ناپیدا، تفکر کلان، طراحی و برنامهریزی و اجرای هوشمندانه با ارایه ساختارها و روشهای مناسب در دستور قرار دادن رشد و توسعه مستمر و توانایی تداوم نوآوری از ویژگیهای بنگاههای کارآفرین است.