نشست كنفرانس اسلامي و چند مسير موازي

۱۴۰۳/۰۲/۱۶ - ۰۱:۱۱:۳۵
کد خبر: ۳۱۱۷۶۹
نشست كنفرانس اسلامي  و چند مسير موازي

فضاي منطقه خاورميانه پس از رخدادهاي اخير با تحولات خاصي همراه شده است.

پيرمحمد ملازهي

فضاي منطقه خاورميانه پس از رخدادهاي اخير با تحولات خاصي همراه شده است. از يك طرف، تظاهرات گسترده دانشجويان امريكايي، اروپايي و كانادايي عليه اسراييل و در حمايت از فلسطيني‌ها، فشارهاي بسياري را عليه دولت‌هاي غربي شكل داده است. از سوي ديگر نشست كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي در حال برگزاري است و طرف‌هاي مختلف، ديدگاه‌هاي خود را در اين نشست طرح و براي آينده فلسطين و منطقه بحث و تبادل نظر مي‌كنند. نهايتا در يك سوي ديگر هم تحركات اسراييل است كه در ظاهر خود را مهياي حمله به رفح كرده و هر روز تهديد تازه‌اي را ايجاد مي‌كند. واقع آن است كه بين نتانياهو و بايدن بر سر حمله‌اي كه اسراييل قرار است به رفح كند، اختلافات جدي شكل گرفته است. بايدن در آستانه انتخابات امريكا مراقب است كه حاشيه تلخ ديگري در منطقه رخ ندهد كه اثرات آن باعث افزايش احتمال باخت او در برابر ترامپ شود. بنابراين بايدن از همه ظرفيت‌هاي خود استفاده مي‌كند تا نتانياهو را براي عدم حمله به رفح مجاب كند. در كنار اين موضوعات، تظاهراتي كه در دانشگاه‌هاي غربي در حمايت از فلسطيني‌ها صورت مي‌گيرد، بايدن را ناچار كرده تا نتانياهو را قانع كند تا حملات را فعلا برنامه‌ريزي نكند. (ممكن است در آينده و پس از انتخابات امريكا مجوز حمله اسراييل به رفح صادر شود) همچنين عربستان سعودي، اردن و مصر اين روزها نقش مهمي را در شمايل ميانجي‌گران مناقشه پيدا كرده‌اند تا آينده فلسطين از دل اين معادلات تازه ترسيم شود. مبتني بر اين نقشه راه اگر آتش بسي برقرار شود و شرايطي به وجود بيايد كه از دل آن بتوان اوضاع را حداقل براي مدت كوتاهي كنترل كرد ممكن است زمينه‌هاي لازم براي اجراي سناريوي نوشته شده توسط امريكا و غرب فراهم شود. اين فضا تصوراتي را شكل داده كه بر اساس آن گفته مي‌شود به ازاي موافقت اسراييل با ايجاد يك كشور فلسطيني (شامل غزه و كرانه باختري و...) روند عادي‌سازي روابط كشورهاي عربي با اسراييل استارت خواهد خورد. اين روزها در پايتخت‌هاي كشورهاي غربي با جديت روي اين طرح كار مي‌شود. طرحي كه غربي‌ها تلاش مي‌كنند آن را عينيت بخشيده و مدل مورد نظر خود را براي خاورميانه شكل دهند. با اين توضيحات ابهام اصلي، جزیيات اين طرح است.
 1) در مرحله نخست اسراييل از غزه خارج مي‌شود، غزه موقتا در اختيار سازمان ملل گذاشته مي‌شود تا با كمك اردن، عربستان و مصر آن را اداره كند.
2) پس از يكپارچه شدن كشور، يكپارچه شدن تشكيلات و تبديل شدن حماس به يك حزب سياسي به جاي يك ساختار نظامي، كنفدرالي ميان اسراييل و فلسطين ايجاد مي‌شود تا از اين طريق بتوانند مشكلات منطقه را به صورت ريشه‌اي‌تر حل و فصل كنند. البته اين جزیيات روي ورقه است و هنوز تا مرحله عملياتي شدن راه بسياري باقي مانده. فعلا بحث بر سر اين است كه نتانياهو به رفح حمله نكند. 
3) اسراييل فارغ از رخدادهاي بيروني در داخل اسراييل مشكلاتي را دارد. دو حزب راستگراي اسراييلي كه دولت با حضور آنها تشكيل شده، تهديد كرده‌اند كه اگر به رفح حمله نشود، ائتلاف را ترك كرده و باعث سقوط دولت نتانياهو مي‌شود. برخي تحليلگران معتقدند اين رويكردي است كه اساسا دولت بايدن دنبال مي‌كند تا كاري كند كه نتانياهو سقوط كرده و فرد جديد سكان هدايت اسراييل را به دست بگيرد. فردي كه از انعطاف‌پذيري لازم براي حل و فصل طولاني مدت مشكل فلسطين و اسراييل بر اساس راهبرد غربي‌ها برخوردار باشد.  امروز يك توافق كلي بين كشورهاي عرب، اسراييل و امريكا در حال شكل‌گيري است تا تدابير نظامي و امنيتي يك پارچه‌اي ايجاد كنند. اين طرح مشخص است كه براي مهار قدرت ايران است. تمام اين تحولات در راستاي دستیايي به اين هدف كلي است. به اين دليل است كه فشارهایی  وارد مي‌شود كه اسراييل به رفح حمله نكند تا فضاي لازم براي كنشگري سعودي‌ها، مصر و اردن فراهم شود. البته ايران نشان داده كه توازن برتر در منطقه را در دست دارد و به راحتي اجازه نمي‌دهد صفوف واحدي در منطقه عليه او شكل بگيرد. به ‌طور كلي منطقه در حال حركت به سمت نوع خاصي از رويارويي‌هاي خاص است كه از دل آن هم آينده فلسطين و هم آينده منطقه تعيين مي‌شود.

ارسال نظر