امريكا در برابر ظهور فاشيسم

سال 1402 براي ايرانيان در شرايطي تحويل مي‌شود كه هنوز معادلات ناگشوده قبلي در عرصه تصميم‌سازي و سياست‌گذاري ايران ناگشوده باقي مانده است. بحث تحريم‌هاي اقتصادي در كنار پيوستن به كنوانسيون‌هاي بين‌المللي مانند اف‌اي‌تي‌اف موضوعاتي هستند كه هنوز از آنها گره‌گشايي نشده است. در اين ميان با نزديك شدن به انتخابات رياست‌جمهوري ايالات متحده بسياري از ايرانيان نگران اثرات انتخابات ايالات متحده بر تحولات بنيادين كشور هستند. افزايش انتظارات تورمي و بروز نوسان در بازارها بخشي از تبعاتي است كه انتخابات امريكا به جاي مي‌گذارد. مهم‌ترين مطلبي كه در خصوص انتخابات امريكا و جامعه امريكايي جلب‌توجه مي‌كند آن است كه جامعه امريكا به نوعي در حال تحول و پوست‌اندازي است. يعني شيوه حكمراني فعلي كه آقاي بايدن و دموكرات‌ها در پيش گرفته‌اند ديگر جوابگوي جامعه امريكاي مدل2024 نيست. جامعه امريكا بر سر دوراهي فاشيسم تا تداوم وضع موجود قرار دارد. مردم امريكا و جامعه يانكي‌ها يا به طرف نوعي همبستگي و هماهنگي ميان مردم و ايجاد يك اقتصاد ملي كه با اقتصاد جهاني گره خورده است، مي‌رود يا اينكه در امريكا نوع خاصي از فاشيسم مدرن در قالب انتخابات رياست‌جمهوري ظهور و بروز پيدا مي‌كند كه در آن نه خبري از دموكراسي بيشتر و نه ازادي افزون‌تر و نه رقابت بيشتر خواهد بود. در واقع جامعه امريكايي يا به سمت سياست‌هاي پوپوليستي ترامپ سوق پيدا مي‌كند يا تداوم وضع موجود، جامعه امريكايي را در برابر يك گسست تاريخي قرار مي‌دهد. به نظر من شرايط جامعه امريكا به گونه‌اي است كه ديگر از بايدن و دموكرات‌هاي ميانه رو همكاري بر نمي‌آيد. نيروي اجتماعي شخص ترامپ بسيار بيشتر از دموكرات‌هاست و اگر دموكرات‌ها بخواهند در برگزاري انتخابات مشكلي ايجاد كنند يا جلوي حضور ترامپ براي شركت در انتخابات را بگيرند، احتمال شكل‌گيري حركات اعتراضي و اجتماعي بزرگ وجود دارد. حركت‌هايي كه گسست‌هاي عميق جامعه امريكا را به سطح مي‌آورد و زمينه‌ساز بروز مشكلات تازه‌اي خواهند شد. با توجه به اينكه امريكا نقش تعيين‌كننده‌اي در مديريت نظم جهاني دارد، انتخابات امريكا به نوعي به همه جهان ارتباط دارد و اثرات آن بر سرتاسر زمين مشاهده خواهد شد. سياست‌هاي جهاني و منطقه‌اي نيز پس از انتخابات امريكا دچار تغييراتي خواهند شد. پيروزي بايدن يا ترامپ هر كدام شرايط تازه‌اي را در جهان و منطقه شكل مي‌دهد و روزنه‌هاي تازه‌اي مي‌گشايد. در اين ميان برخي اين پرسش را مطرح مي‌كنند كه واكنش ايران در برابر اين تحولات چگونه بايد باشد؟ هرچند ايران به اندازه‌اي تعيين‌كننده نيست كه بتواند در انتخابات امريكا اثرگذار باشد اما نمي‌توان انكار كرد كه ايران وزن منطقه‌اي قابل توجهي را در سطح منطقه‌اي دارد. در مورد ايران بايد توجه داشت كه ايران هر اندازه كمتر خود را درگير تنش‌هاي منطقه‌اي و بين‌المللي كند بيشتر منافع ملي‌اش تامين مي‌شود. ايران تحت هر شرايطي بايد تلاش كند تنش‌هاي منطقه‌اي و داخلي خود را كاهش دهد. ضمن اينكه بايد به سمت تنش زدايي با امريكا هم حركت كند.ضمن اينكه مسائل داخلي خود را هم بايد مديريت بهتري كند تا بتواند سهمي از بازار جهاني كه امريكايي‌ها در اختيار دارند را كسب كند.اين مهم‌ترين ضرورتي است كه ايران بايد به آن توجه كند. دميدن بر آتش تنش‌زدايي هيچ فايده‌اي براي ايران نخواهد داشت، تنها فرصت را در اختيار طيف‌هاي افراطي جامعه امريكا و اسراييل قرار مي‌دهد كه از ايده فشار بيشتر به ايران حمايت كرده و آن را اجرايي كنند.