۳ هزار مدرسه بدون آموزگار

۱۴۰۲/۰۷/۲۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۱۷۲۰۳
۳ هزار مدرسه بدون آموزگار

تنها ۱۰ روز به پایان اولین ماه سال تحصیلی باقی مانده است و این در حالی است که هنوز بیش از ۳ هزار مدرسه بدون آموزگار در کشور وجود دارد. نبود آموزگار آن هم در مقطع ابتدایی و سرگردانی دانش آموزان و اولیای آنها نه تنهامی‌تواند به روند آموزشی دانش آموزان ضربه بزند که باعث می‌شود تا شور و اشتیاق بچه‌ها برای درس و تحصیل با وجود چنین کمبودهایی از بین برود.

گلی ماندگار|

 تنها ۱۰ روز به پایان اولین ماه سال تحصیلی باقی مانده است و این در حالی است که هنوز بیش از ۳ هزار مدرسه بدون آموزگار در کشور وجود دارد. نبود آموزگار آن هم در مقطع ابتدایی و سرگردانی دانش آموزان و اولیای آنها نه تنهامی‌تواند به روند آموزشی دانش آموزان ضربه بزند که باعث می‌شود تا شور و اشتیاق بچه‌ها برای درس و تحصیل با وجود چنین کمبودهایی از بین برود.

اینکه هنوز نتایج آزمون معلمان اعلام نشده و... تنها توجیه‌های غیر قابل قبولی هستند که وزارت آموزش و پرورش باید نسبت به آنها پاسخگو باشد. وزیری که با شعار مدرسه قوی ایران قوی سال تحصیلی را آغاز کرد حالا هر روز برای تامین نیروی آموزگار در مدارس وعده و امروز و فردا می‌دهد و در این بین این دانش آموزان هستند که از تحصیل باز می‌مانند و از دیگر هم‌پایه‌ای‌های خود در مدارس کشور عقب مانده و جبران این عقب ماندگی برایشان سخت و طاقت فرسا می‌شود.

در حالی با گذشت بیش از ۲۰ روز از آغاز سال تحصیلی همچنان برخی مدارس از نبود معلم رنج می‌برند که در اول مهر ماه معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش گفت: کمبود نیروی انسانی با توجه به ۱۶ میلیون و ۵۰۰ هزار جمعیت دانش‌آموزی کشور در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ با استفاده از ظرفیت دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان، بازنشستگان و افزایش ساعت کاری شاغلان، رفع شد. موسی الرضا کفاش افزود: برای رفع کمبود احتمالی معلمان از ظرفیت بازنشستگان تا سقف ۲۴ ساعت اضافه می‌شود و شاغلان در صورت تمایل می‌توانند ساعت‌های بیشتری تدریس کنند. او افزود: تلاش می‌شود سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ با کمترین دغدغه در زمینه کمبود نیروی انسانی در نظام تعلیم و تربیت کشور و بدون وقفه تداوم یابد. اما هیچ کدام از اظهار نظرهای این معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش به واقعیت تبدیل نشد.

مسوولان در هنگام اظهار نظر چنان در مورد تعداد دانش آموزان و جمعیت بیش از ۱۶ میلیون نفری آنها حرف می‌زنند که انگار سیل آمده و باز هم غافلگیرشان کرده است. مگر تعداد دانش آموزان مشخص نیست؟مگر قبل از سال تحصیلی نباید مدارس برای پذیرش دانش آموزان آماده شوند و تعداد آنها در آموزش و پرورش مورد بررسی قرار گیرد؟ اینکه جمعیت دانش آموزی ۱۶ میلیون است یا ۱۰ میلیون و یا هر تعداد دیگری این وظیفه آموزش و پرورش است که سرشماری را قبل از شروع سال تحصیلی انجام بدهد و بر اساس این سرشماری امکانات را فراهم کند. 

   عدالت تحصیلی  تنها یک رویای دست‌نیافتنی است

روزی که منوی غذای لاکچری یک مدرسه غیرانتفاعی منتشر شد و از وزیر آموزش و پرورش در مورد عدالت تحصیلی سوال شد، او با پرخاش به خبرنگاران نهیب زد که این مسائل را با عدالت آموزشی ادغام نکنید. اما حالا آیا کمبود معلم در مدارس دولتی و نبود معلم سر کلاس‌های درس را می‌توان به عدالت آموزشی ربط داد. چرا باید دانش آموزانی که در مدارس دولتی درس می‌خوانند همیشه پای ثابت تحمل کمبودها و نبودهای حوزه آموزش و پرورش باشند.

از روزی که آموزش و پرورش در کشور ما به محلی برای کسب درآمدهای میلیونی تبدیل شد عدالت آموزشی به رویایی دست‌نیافتنی تبدیل وتا امروز هم همین رویه ادامه دارد. درس خواندن در مدارس دولتی یعنی کلاس‌هایی با تراکم جمعیتی بالا، یعنی کمبود معلم و فضای آموزشی، یعنی تحصیل زیر سایه فقر. وقتی مدارس غیر انتفاعی و هیات امنایی و دیگر مدارس خصوصی در حال ارایه خدمات vip به دانش آموزان خود هستند مدارس دولتی با هزار و یک مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند و البته وزارت آموزش و پرورش هم برای رفع این مشکلات کار خاصی انجام نمی‌دهد و همه چیز به گشاده دستی اولیا دانش آموزان برای کمک به مدرسه و کارهای خیرین و ... خلاصه می‌شود در حالی که طبق اصل ۳۷ قانون اساسی تمامی دانش آموزان باید از امکانات تحصیلی برابر در کشور برخوردار باشند. 

   چه اتفاقی رخ داد که ۱۱ هزار  ظرفیت پذیرش معلم خالی ماند؟

آرزو مقدادی، کارشناس آموزش در این‌باره به تعادل می‌گوید: وقتی شما طی سال‌های گذشته به وضعیت معیشتی و اقتصادی معلم‌ها نگاه می‌کنی و می‌بینی که همیشه با مشکلات بی‌شماری مواجه بوده‌اند پس قطعا پذیرفتن این شغل دیگر نمی‌تواند یکی از اولویت‌های زندگی افراد به شمار برود. سال‌های گذشته همیشه بیشتر از ظرفیت پذیرش داوطلب داشتیم اما امسال این ماجرا کاملا برعکس شد در حالی که وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده بود که بیش از ۲۸ هزار ظرفیت برای پذیرش معلم دارد حدود ۱۱ هزار و ۳۰۰ ظرفیت خالی ماند و در شهر تهران ۲ هزار ردیف استخدامی برای مردان خالی مانده است.

  او می‌افزاید: دلیل آن کاملا روشن است نارضایتی معلم‌ها طی چند سال گذشته مساله رتبه بندی که باعث شد بسیاری از معلم‌ها به آن اعتراض کنند و بی‌توجهی وزارت آموزش و پرورش به وضعیت معیشتی آنها همه و همه دست به دست هم دادند تا تعداد داوطلبان برای پذیرش این شغل کاهش پیدا کند. این کارشناس آموزشی در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید: برخوردهای سلیقه‌ای هم به نوعی در این بین دخیل بوده و استخدام افراد بر اساس سلیقه صورت گرفته نه توانایی و علم و دانش آنها وقتی ناگهان چندین هزار مدیر در مدارس جایگزین می‌شوند و ابتدایی‌ترین کاری که انجام می‌دهند حذف معلمان با سابقه بالا است چه انتظاری در این زمینه می‌توان داشت. به هر حال باید باور کنیم که حال آموزش و پرورش در کشور ما خوب نیست. 

   افزایش آمار ترک تحصیل در کشور

بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل درآموزش و پرورش که از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس تهیه شده، نشان می‌دهد: تعداد دانش آموزان ترک تحصیلی در سال تحصیلی 1400-1401 با رشد 3درصدی به 279 هزارو 19 نفر رسیده است. برمبنای این گزارش تعداد 911 هزارو 272 کودک لازم التعلیم در سال تحصیلی 1401-1400 از تحصیل بازمانده‌اند و تعداد 279 هزارو 19 دانش آموز در سال تحصیلی 1401-1400 ترک تحصیل کرده‌اند. نتایج گزارش مرکز پژوهش‌ها گویای آن است که مساله بازماندگی از تحصیل همسو با سیاست‌گذاری‌ها و در جهت کاهش و درنهایت به صفر رسیدن نیست، بلکه این نرخ در سال تحصیلی 1401-1400 نسبت به سال تحصیلی 1395-1394 به میزان 17/15 درصد افزایش یافته است. مطابق این آمار طی 6 سال تعداد بازماندگان از تحصیل بیش از 17 درصد افزایش پیداکرده‌اند.

   بی‌توجهی مسوولان به مساله آموزش

حوریه مصداقی، معلم در این‌باره به «تعادل» می‌گوید: مساله اینجاست که مساله آموزش و پرورش برای مسوولان چندان هم جدی نیست چرا که اگر چنین بود در حال حاضر نباید با آماری ۲۰۰ هزار نفری بازماندگان از تحصیل و ۳۰ هزار مدرسه بدون معلم مواجه می‌بودیم. زمانی که عدالت آموزشی مورد توجه قرار نگیرد و افراد به دلایلی مانند نداشتن امکان و هزینه مجبور به ترک تحصیل بشوند یعنی ما نتوانسته‌ایم عدالت آموزشی را در کشور برقرار کنیم.

او می‌افزاید: مساله فقط عدالت آموزشی در مورد دانش آموزان نیست مساله بی‌توجهی به وضعیت معلمان هم هست. همین مساله رتبه بندی هنوز هم به صورت ناقص اجرا شده و بسیاری تکلیفشان در این طرح مشخص نیست. معلمی که مدام باید نگران معیشت خود باشد چطور می‌تواند بدون استرس و با توان بالا سر کلاس درس حاضر شود. بی‌توجهی به این مسائل است که باعث می‌شود ما هرسال نسبت به سال قبل با افت تحصیلی و آموزشی در مدارس خود مواجه شویم. این معلم در پایان می‌افزاید: شعار دادن کار راحتی است اما عمل کردن به شعارها و وعده‌ها خیلی سخت است و به همین دلیل مسوولان عموما سعی می‌کنند در همان مرحله شعار باقی بمانند و هر بار هم برای بی‌عملی خود توجیحی داشته باشند که شاید از نظر خودشان قابل قبول باشد اما قطعا از نظر مردم جامعه پذیرفتنی نیست. 

   وعده‌هایی که اجرا نمی‌شوند

علی احمدی، معلم یکی دیگر از مدارس تهران درباره نارضایتی معلمان می‌گوید: زمانی که صحبت از اجرایی شدن طرح رتبه بندی شد مسوولان وعده افزایش حقوق ۴ تا ۸ میلیونی در این طرح را به معلمان دادند. 

برخی حتی پا را فراتر گذاشته و عنوان کردند با اجرایی شدن این طرح بین ۸ تا ۱۶ میلیون به حقوق معلمان اضافه می‌شود. اما در نهایت نه تنها چنین وعده‌هایی اجرایی نشد که بسیاری از معلمان با دریافت رتبه‌هایی پایین با کسری حقوق هم مواجه شدند.

اعتراض‌ها هنوز به نتیجه نرسیده است و بسیاری از ما وضعیت مناسبی از نظر معیشتی و اقتصادی نداریم. او می‌افزاید: در حال حاضر اگر معلمی رتبه ۵ که بالاترین رتبه است را کسب کند تنها ۳ میلیون تومان به حقوقش اضافه می‌شود با این شرایط نباید از کمبود معلم در آغاز سال تحصیلی جدید چندان هم تعجب کرد. وقتی این همه بدقولی و عدم انجام تعهد از سوی مسوولان آموزش و پرورش اتفاق می‌افتد دیگر معلمان به چه چیزی می‌توانند دلخوش باشند.

 

ارسال نظر