ضرورت هدایت نقدینگی‌های سرگردان

۱۳۹۹/۰۲/۰۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۶۳۴۹
ضرورت هدایت نقدینگی‌های سرگردان

مهرداد لاهوتی٭

این روزها موضوع خصــوصی‌سـازی و واگذاری برخی شرکـت‌های بزرگ اقتصادی به بخش خصـوصی بازتاب‌های فـراوانی در سـطح رسانـه‌های گروهـی و شبکه‌های اجتماعی پیدا کرده و  یا اینکه دولت با منابع حاصل از این واگذاری‌ها چه خواهد کرد؟ و...مطرح می‌شود. شما ببینید، رقم کلی بودجه سال جاری (سال99) 1900 هزار میلیارد تومان است که این رقم تنها 500هزار میلیارد تومان آن، بودجه خود دولت است و 1400هزار میلیارد تومان بودجه‌ای است که برای شرکت‌های دولتی تدارک دیده شده است؛ یک چنین حجم بالایی از بودجه نشان می‌دهد که شرکت‌های دولتی بیشتر از آنکه برای اقتصاد ایران آورده و ارزش افزوده ایجاد کنند در حال بلعیدن منابع کشور نیز هستند. بنابراین موضوع نخست این است که دولت نمی‌تواند و اساسا نباید بنگاهداری و شرکت داری کند. از طرف دیگر بررسی‌های تحلیلی نشان می‌دهد مسیری که تا به امروز برای خصوصی‌سازی طی شده است، ما را به سرمنزل مقصود نرسانده و در ادامه نیز نخواهد رساند. مثلا در زمان دولت‌های نهم و دهم برای ایجاد محبوبیت برای دولت وقت اقدام به واگذاری دامنه وسیعی از سهام‌هایی کردند که هرگز مشخص نشد برای چه منظوری این واگذاری‌ها انجام شد و چه آورده‌ای برای اقتصاد کشورمان داشته است. مردم امروز نمی‌دانند که سهام عدالتی که با آن همه تبلیغات و بزرگنمایی‌ها توزیع شد چه فایده‌ای برای آنها دارد و در آینده چه چشم‌اندازی خواهد داشت. بنابراین هر فعل و انفعالی که مبتنی بر خصوصی‌سازی انجام می‌شود باید هدف‌گذاری‌های مناسبی پیرامون آن انجام شده باشد و تحلیلی هم از آینده درباره آن صورت گرفته باشد. در خصوص واگذاری شستا هم که این روزها درباره آن خبرهای زیادی می‌شنویم همانطور که مستحضرید این شرکت‌ها متعلق به دولت نیست، بلکه متعلق به 40میلیون ایرانی است که به نوعی در این صندوق‌ها مشارکت دارند، یعنی اعضای صندوق بازنشستگی. نکته قابل توجهی که درخصوص این واگذاری‌هاکمتر به آن توجه شده این است که دولت اساسا با منابع برآمده از این واگذاری قصد دارد چه بکند؟ اگر از آنها برای امور جاری استفاده کند و بخواهد کمبودهای بودجه‌ای خود را پوشش دهد باید بگوییم که کار درستی صورت نگرفته است. اما اگر دولت دورنمای مشخص و برنامه معینی را تدارک دیده باشد (که هنوز برنامه‌ای در این زمینه مشاهده نکرده ایم) می‌توان از این نوع واگذاری‌ها دفاع کرد. به نظرم نفس این کار که دولت نقدینگی سرگردان موجود در جامعه را به جای محیط‌های آشوبناک اقتصادی مثل بازار طلا، ارز، مسکن و... به سمت بورس و بازار سرمایه هدایت کند گام ارزشمندی است. در گذشته شاهد بودیم که هر بار نقدینگی سرگردان جامعه به سمت یکی از بازارهای واسطه‌ای میل می‌کرد تبعات اقتصادی ویرانگری بخش‌های مختلف اقتصاد را در بر می‌گرفت، بنابراین هدایت این نقدینگی به سمت بازار‌های مولد می‌تواند دستاوردهای فراوانی داشته باشد. به هر حال مردم نگران کاهش ارزش دارایی‌های نقدی خود هستند. شما اگر سال 98، صد میلیون تومان پول داشتید در سال 99، بخشی از آن دچار کاهش ارزش می‌شود و 100میلیون تومان شما مثلا 60 یا 70 میلیون اعتبار دارد؛ در حالی که با استفاده از بازار بورس می‌توان آشفتگی‌های برآمده از این نقدینگی‌های سرگردان را سر و سامان داد. استقبال مردم هم از این واگذاری نشان داد که مردم در این زمینه پیام دولت را درک کرده‌اند. اما همانطور که قبلا هم اشاره کردم دولت برای نقدینگی برآمده از این واگذاری‌ها باید برنامه مدون و منسجمی داشته باشد؛ اینطور نشود که این ظرفیت‌ها هم صرف امور جاری و هزینه‌های غیر ضروری شود، چرا که اگر اینگونه شود دولت یکی از سودآورترین ساختارهای مالی را که برخلاف سایر صندوق‌های مشابه زیان ده نیست در معرض آزمون و خطایی قرار داده است که چشم‌انداز روشنی برای آن نمی‌توان متصور شد. 

٭ عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس دهم

 

 

 

ارسال نظر