سیاستمداری که هیچگاه عذرخواهی نکرد

۱۳۹۶/۰۹/۲۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۲۶۸۴
سیاستمداری که هیچگاه عذرخواهی نکرد

مولف: جاناتان استیونسون

مترجم: سهیل جان‌نثاری

  نیویورک‌تایمز- همانطور که ژنرال اچ. آر. مک‌مستر، مشاور امنیت ملی در کتابش قصور در وظیفه نوشته است، رهبران نظامی امریکا برای مراحل ابتدایی جنگ ویتنام آمادگی نداشتنند. آنها که جنگ جهانی دوم و جنگ کره را از سر گذرانده بودند برای جنگی متعارف آماده بودند. اما شورشی‌ها و جنگ نامتعارف حکایتی دیگر بود. در نتیجه، آنها به ‌‌شدت از خوش‌خیالی‌های مقام‌های غیرنظامی ارشدشان راضی بودند و هیچ‌کس بیشتر از «والت ویتمن روستو» درباره جنگ خوش‌خیال نبود.

روستو با مدرک دکتری از دانشگاه ییل و جایزه تحقیقاتی رودس، موقعیت آکادمیکش در «‌ام.‌ای. تی» را ترک کرد تا به وزارتخارجه جان اف. کندی بپیوندد؛ او بعدا در میانه مداخله امریکا در ویتنام از آوریل ۱۹۶۶ تا ژانویه ۱۹۶۹ مشاور امنیت ملی لیندون جانسون بود. او بیش از هر کس دیگری، تجسم اطمینان بیش از حد استراتژیست‌های غیرنظامی آن دوران بود.

او، که در جنگ جهانی دوم به عنوان سرگردی در دفتر خدمات استراتژیک اهداف بمباران را انتخاب می‌کرد، می‌توانست تا حدی مدعی صلاحیت جنگ‌افزار عملیاتی شود. اما مانند بسیاری دیگر از استراتژیست‌های غیرنظامی برجسته روز، او از نظر تحصیلات و جایگاه یک اقتصاددان و یک تکنوکرات بود.

روستو در کتاب سال ۱۹۶۰ خود، مراحل رشد اقتصادی: یک مانیفست غیرکمونیست فرض کرده بود که رشد بالا بهترین ضامن کشور علیه ظهور سیاسی کمونیسم است و رشد را به عنوان فرآیندی چند مرحله‌یی ارائه کرد که به ‌شکلی حیاتی به دوره‌یی از «صعود» ناشی از توسعه‌یی سریع در بخش‌های کلیدی اقتصاد وابسته است. این کتاب با وجود انتقادهایی که به ‌خاطر غرب‌محور بودن به آن وارد شد، توجه کندی را به خود جلب کرد. ظرف چند ماه، روستو از ارائه پیشنهاد در دانشگاه به طراحی راهبرد امریکا در ویتنام رسید؛ این راهبرد منتج از ایده‌های او درباره توسعه اقتصادی بود.

بیشتر استراتژیست‌های غیرنظامی مطرح که در حوزه راهبرد هسته‌یی بسیار مبتکر و توانا بودند در ویتنام مسیری محتاطانه میان خروج و تشدید درگیری‌ها را برگزیدند و از مفهوم‌های دهن‌پرکن استراتژیک برای ادامه جنگ استفاده نکردند. روستو اما فرق می‌کرد. او فکر می‌کرد که ویت‌کنگ‌ها مانع رسیدن ویتنام جنوبی به مرحله صعود بودند بنابراین امریکا باید تمام ابزارهای نظامی و دیپلماتیک لازم را صرف می‌کرد تا از نفوذ چریک‌های ویت‌کنگ جلوگیری کند. این چشم‌انداز، دیدگاهی کوته‌فکرانه در قالبی جذاب بود که هم در را برای اقدام نظامی گسترده‌تر می‌گشود و هم آن را تا سطح ضمیمه سیاست و اقتصاد تقلیل می‌داد.

در این راستا، وقتی کار به تشدید عملیات نظامی رسید از افزایش نقش «مستشاران» نظامی- که همان نیروهای ویژه در صفوف ویتنامی‌ها بودند- در اوایل دهه ۱۹۶۰ گرفته تا بمباران ویتنام شمالی که در ۱۹۶۵ آغاز شد و تا افزایش پیوسته حضور نیروهای اعزامی امریکا در نبرد در اواسط و اواخر دهه ۱۹۶۰ روستو به‌ شکلی واکنشی از «پاسخ منعطف» می‌گفت.

شکست مستقیم دشمن هیچ‌وقت هدف نبود؛ اقدام نظامی صرفا شیوه‌یی برای اعمال فشار برای حداکثر کردن تهدید روانی بود، آنچه بعدا به اسم «تز روستو» شناخته شد.

اما نکته تعیین‌کننده این است که روستو چیز زیادی از کارزار جنگ نمی‌دانست. هر سربازی می‌توانست به او بگوید که افزایش بمباران یا تعداد سربازان چیزی مثل افزایش کمک غذایی نیست و وقتی پای جنگ در میان باشد، کسی نمی‌تواند به همان شکل به داده‌ها اتکا کند. روستو یکی از مشتاق‌ترین دنبال‌کنندگان تعداد جنازه‌های هفتگی بود و تعداد دشمنان کشته ‌شده را با پیشرفت نظامی یکی می‌دانست، انگار که درحال خواندن آخرین گزارش‌های تولید غلات باشد.

در نوامبر ۱۹۶۷ «رابرت مک نامارا»، وزیر دفاع که روزبه‌روز بیشتر احساس خطر می‌کرد، پیشنهاد کرد که اقدامات جنگی دوباره ارزیابی شوند، مسوولیت بیشتر نبرد به نیروهای ویتنام جنوبی سپرده شود-‌سیاستی که بعدا در دوران رییس‌جمهور ریچارد نیکسون به نام «ویتنامیزاسیون» شناخته شد- و بمباران نیز متوقف شود. روستو با دو سیاست اول موافقت کرد اما با سومی مخالفت کرد و رییس‌جمهور جانسون طرف او را گرفت.

درحالی که مک‌نامارا با بی‌اعتمادی عمومی روبه‌رو شده بود(او در فوریه ۱۹۶۸ پنتاگون را ترک کرد) روستو به کاوش گزارش‌های اطلاعاتی برای پیدا کردن واقعیت‌نماهایی اطمینان‌بخش ادامه می‌داد. طی حمله تت او حتی این امکان را رد کرد که این حملات غافلگیرانه به ویت‌کنگ‌ها روحیه داده باشد و در عوض بر تلفات انبوهی تمرکز کرد که نیروهای امریکا و ویتنام جنوبی بر آنها وارد کرده بود. او در جلسه‌یی در کاخ سفید به یکی از همکارانش گفت «این پیروزی‌ای بزرگ برای ماست». نبرد متعاقب ۲۴روزه برای هوئه، نبردی دردناک و دشوار که در آن هم نیروهای امریکایی به پیروزی تاکتیکی دست یافتند و هم قدرت عزم و استقامت دشمن به‌ خوبی نشان داده شد اما روستو هرگز نبرد را به این شکل نمی‌دید.

روستو تا پایان نه تنها پشتیبان رییس‌جمهور که تکیه‌گاه او باقی ماند. «دیوید هالبرستام» در بهترین و درخشان‌ترین درباره روستو نوشته است:

او زمانی مشاور امنیت ملی رییس‌جمهور شد که انتقاد و مخالفت با جنگ تازه درحال شکل‌گیری بود و او در نهایت وظیفه محافظت از رییس‌جمهور در برابر انتقادات و در برابر واقعیت را بر عهده گرفت. او بدبینی دیگران را به حاشیه می‌راند و به خوش‌بین‌ها پر و بال می‌داد نه اینکه طرح و نقشه‌یی در میان باشد؛ او ذاتا این‌چنین بود.

نتیجه این بود که جایگاه روستو به عنوان تهاجمی‌ترین چهره دولت سبب مشغولیت او با سیاست بروکراتیک و ایجاد روحیه‌یی در او شد که با افزایش ناکامی‌های امریکا در ویتنام، بی‌طرفی استراتژیک او را تضعیف می‌کرد. او بیش از هر کدام از دیگر مشاوران جانسون به فکر این بود که به رسانه‌ها و مردم امریکا «نوری در انتهای تونل» نشان دهد.

دیوید میلن، مورخ، روستو را «راسپوتین امریکا» نامیده است. او یکی از نخستین حامیان پاسخ‌های منعطف و تعهد فزاینده به ادامه جنگ ویتنام بود اما بسیاری دیگر را نیز می‌توان مانند او نام برد. با این‌ حال، مدت‌ها بعد از آنکه مک نامارا و دیگران با جنگ به مخالفت برخاستند حتی وقتی شواهد علیه ایده روستو رو به رشد گذاشت او بر سر نظرات خود باقی ماند.

در‌حالی که در دهه‌های بعدی بیشتر آن مشاوران ازجمله مک نامارا به اشتباه خود اعتراف کردند، روستو که در سال ۲۰۰۳ فوت کرد، بسیار معنادار از عذرخواهی بابت جنگ یا بازبینی نظرات خودش امتناع کرد. او تا پایان، جنگجویی سرد باقی ماند. در سال ۱۹۸۶ او به ‌شکلی سرسری سقوط سایگون را به کاهش بودجه از سوی کنگره ربط داد.  او همچنان اصرار می‌کرد که جنگ ارزشش را داشت. او در کنار عده‌یی مرورگر تاریخی ادعا کرد که جنگ برای دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی زمان خریده بود تا بتوانند دولت‌های متمایل به غرب را تثبیت کنند و تاثیر کمونیست‌ها را تضعیف کنند. به بیان دیگر، او می‌گفت نظریه دومینو صحیح بوده. روستو مثل بسیاری دیگر از مشاوران کندی ابتدا بابت لیبرالیسم عملگرا و تکنوکراتش ستوده شد اما با اصرارش برای تحمیل ایده‌های بی‌سرانجامش بر واقعیت‌های پیچیده آسیای جنوب شرقی ثابت کرد که درست مانند کمونیست‌هایی که به ‌شدت مخالفشان بود، متعهد به ایدئولوژی بود.

منبع : ترجمان

 

ارسال نظر