شاید بتوان گفت هر چند علیرغم گفته و نظر بسیاری از کارشناسان نرخ بهره عامل بسیاری از اتفاقات برای اقتصاد و خصوصا بازار سرمایه باشد، اما هر چند در پلههای ابتدایی و نگاهی گذرا و البته کلی این نرخ نقطه مقابل سرمایهگذاری در بازارهای دارای ریسک همانند بازار سرمایه، ارز، طلا و... باشد اما اگر بخواهیم به غیر از چنین صحبتهایی نگاهی منطقیتر و البته با بررسی جزيیات بیشتر داشته باشیم باید به این نکته توجه نماییم که عملا شاهد فاصله معناداری در چند سال اخیر بین نرخ بهره اسمی و واقعی بودهایم و میتوان گفت که در واقعیت عدم مدیریت صحیح آن در اقتصاد و در کنار آن عدم سیاستگذاریهای صحیح برای بسیاری از بازارها به جهت اینکه در صورت تغییرات در این نرخها شاهد ورود و خروج حسابشده و صحیحی در انواع بازارها باشیم نبودهایم و میتوان این مورد را یک معضل مهم برای اقتصاد کشور دانست که پتانسیلهای بازارها را با قدرت بالایی در گذشته و حال حاضر نابود کرده است.