وضعیت نامناسب روحی و روانی جامعه ایرانی

۱۳۹۸/۰۹/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۷۷۷۳
وضعیت نامناسب روحی و روانی جامعه ایرانی

پرخاشگری ناشی از اضطراب، افسردگی، افزایش آمار نزاع و درگیری در کشور حکایت از آن دارد که حال روح و روان جامعه ایران خوب نیست، آمارهای رسمی وزارت بهداشت نشان می‌دهد که 23.4درصد جامعه (حدود یک نفر از هر 4نفر) از اختلالات روان رنج می‌برند و 12درصد مردان و 16درصد زنان کشور مبتلا به افسردگی هستند اما آسیب‌شناسان اجتماعی معتقدند این آمار چندان درست نیست و واقعیت اختلالات روانی در جامعه عددی بیشتر از این است. با این حال این آمارها در شهری مانند تهران با بیش از 10میلیون نفر جمعیت جدی‌تر است آنچنان که پایتخت با بیشترین آمار نزاع و درگیری (که منجر به ثبت پرونده شده) درکشور روبرو شده که طبق آمارهای رسمی پزشکی قانونی در پنج ماه ابتدایی امسال بیش از 46هزار مورد بوده است اما توجه به بهبود وضعیت روانی در هیچ کدام از طرح‌ها و برنامه‌های کلان کشور در حوزه سلامت دیده نمی‌شود، قانون سلامت روان بعد از گذشت 15 سال هنوز به نتیجه نرسیده است و بیمه‌ها هنوز زیر بار حمایت مالی از خدمات مشاوره و روان‌درمانی نمی‌روند در حالی که زمینه‌های ایجاد بحران‌های روانی با سرعت در حال گسترش بوده و هر روز قوی‌تر از قبل می‌شوند، این میان مسوولان وزارت بهداشت و آسیب‌‎شناسان اجتماعی بر این موضوع توافق دارند که بحران‌های اقتصادی، آسیب‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد اما در شرایطی که مشکلات اقتصادی به عنوان اصلی‌ترین عامل ایجاد اثر منفی روی سلامت روان مردم جامعه مطرح می‌شود، استفاده از خدمات مشاوره به دلیل هزینه‌بالا جایی در سبد مصرف خانوار ایرانی ندارد.

  ردپای مشکلات اقتصادی در اختلالات روانی

اردیبهشت امسال علی اسدی، معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، با اعلام آمار و ارقام مبتلایان به اختلال روانی درباره دلایل بروز آن گفت: در بحران‌های اقتصادی ممکن است آسیب‌های اجتماعی افزایش یابد و اصولا رابطه مستقیمی در افزایش یا کاهش آسیب‌های اجتماعی با مولفه‌های اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه است. طبیعتا مشکلات اقتصادی اثر منفی روی سلامت روان مردم جامعه دارد.

او با اشاره به اینکه اختلالات روانی در زنان بیشتر است، افزود: این مساله علل مختلفی دارد که می‌توان به علل اجتماعی، فرهنگی، استرس‌های زنان نسبت به مردان اشاره کرد و شاید هم بیشتر به این علت باشد که زنان بیشتر از مردان این موضوعات را پیگیری و مراجعه می‌کنند، شاید اگر آقایان هم به دنبال این موضوعات بودند این آمار در آنان بیشتر  می‌شد، این نسبت و تناسب فقط مختص به ایران نیست و در دنیا به گونه‌ای است که اختلال افسردگی در زنان شایع‌تر از مردان است. اما اظهارات اسدی در حالی است که آسیب‌شناسان اجتماعی معتقدند این آمار در شرایط ملتهب جامعه، درست به‌نظر نمی‌رسد. محمد کریمی، جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی درباره این موضوع بیان کرد: آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت، شاید برای بیلان‌های مدیریتی آمار مناسب و درستی باشد اما واقعیت جامعه چیز دیگری می‌گوید. حتی با مطالعه سطحی در میان مردم متوجه می‌شویم که این آمار درست نیست. اکثر مردم جامعه دارای اختلالات روحی و روانی هستند شاید بتوان گفت بیش از 80درصد مردم با یک اختلال دست و پنجه نرم می‌کنند. در شرایط فعلی اجتماع کمتر فردی را می‌بینیم که استرس و افسردگی نداشته باشد. حتی اگر حالت افسردگی ساده که به بی‌حوصلگی ختم می‌شود را هم مدنظر قرار دهیم باز هم مردم ایران وضعیت مناسبی ندارند.

او افزود: ما هر روز نمود بیرونی اختلالات روانی را در رفتار روزمره مردم ایران شاهدیم، رانندگی پرخاشگرانه را اگر تنها یک نمود بیرونی در نظر بگیریم هم متوجه اضطراب و خشم مردم می‌شویم. اما نگاهی به آمار جرم و جنایت چیزی بیشتر را نشان می‌دهد، این موضوع چگونه قابل تحلیل است؟ اگر آمار اینقدر پایین است چرا جرم تا این حد افزایش یافته؟ اگرچه اختلالات روانی دلایل مختلفی داشته و از ژنتیک تا سبک زندگی افراد در بروز آن دخیل هستند اما از تاثیر مشکلات اجتماعی در بروز این اختلالات نباید غافل شد. در شرایط فعلی کشور، التهاب ناشی از شرایط اقتصادی وبرخی اخبار نگران‌کننده در جامعه تاثیرگذار بوده است. چگونه کارمندی که تا سال گذشته با حقوق خود یک زندگی زیر حد استاندارد داشته و حالا با گرانی‌های فعلی، همان را هم از دست داده است و هر روز قدرت خرید کمتر می‌شود، از نظر روانی سالم است و حس رضایت از زندگی می‌کند؟

کریمی درباره این موضوع که اختلال روانی بیشتر در کدام قشر از جامعه دیده می‌شود، بیان کرد: وقتی مشکلات اقتصادی و فرهنگی جامعه را تسخیر کرده، بنابراین تمام اقشار جامعه آسیب می‌بینند. قشر جوان جامعه امروز بیشتر از گروه دیگری مورد آسیب و گرفتار افسردگی است. مشکلات اقتصادی و نداشتن امید به آینده از یک طرف و دوگانگی فرهنگی و تقابل فرهنگ سنتی و مدرن از سوی دیگر به این گروه آسیب می‌زند. 50 تا 70 درصد جوانان تحصیلکرده کشور شغل ندارند و این موضوع فشار روانی را دو چندان می‌کند. از طرف دیگر کهنسالان جامعه به دلیل رهاشدگی و نداشتن امکانات اجتماعی و رفاهی مناسب و دارو و درمان دچار افسردگی هستند. بنابراین در بیان ساده‌تر به جز نوزادان که استرس پنهان دارند، اکثر جامعه ایران با التهاب درگیر است.

 نبود قانون و حمایت بیمه از مشکلات ارتقای سلامت روان

اظهارات کریمی در حالی است که روان‌شناسان هزینه بالای خدمات مشاوره و روان‌درمانی را از دلایلی می‌دانند که سبب شده اختلالات روانی درمان نشده و هر روز وخیم‌تر شوند. فرشاد شیبانی، روان شناس بالینی و دبیر کمیته دانشجویی سلامت روان و رسانه دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره این موضوع بیان کرد: بسیاری از افراد نیازمند درمان‌های روانشناختی، از عهده هزینه‌های آن برنمی آیند و متاسفانه عدم درمان منجر می‌شود تا اختلالات روانشناختی شدت بیشتری پیدا کنند و پیش آگهی بدتری را در آینده داشته باشند. در صورتی که شرکت‌های بیمه، در موضوع ارایه خدمات روانشناختی اقدامات و هماهنگی‌های لازم را برای پرداخت هزینه‌ها انجام دهند می‌توانند در ارتقای سلامت روان افراد جامعه موثر باشند.

او افزود: مسائل قانونی یکی دیگر از مشکلات عدیده حوزه سلامت روان است. از بعد قانونی هم با مسائل مختلفی مواجه هستیم و ضروری است در مباحث قانونی تغییراتی را ایجاد کنیم. نگرش قانون اساسی به سلامت روان نیازمند تغییر است، در قانون اصطلاحاتی مانند «جنون»وجود دارد که دقیق و تخصصی نیست. ما در این حوزه نیازمند همکاری‌های بین رشته‌ای هستیم.

شیبانی بیان کرد: نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که برنامه‌های سلامت روان مربوط به یک حوزه نیست و مشارکت بیشتر سازمان‌های ذی ربط را می‌طلبد. سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره کشور، سازمان بهزیستی، شهرداری و وزارت ورزش و جوانان و سایر نهادهایی که می‌توانند در این امر یاری‌کننده باشند لازم است همکاری و تعامل بیشتری در این زمینه داشته باشند. البته در کنار همکاری‌های بین‌سازمانی، همکاری‌های بین رشته‌ای نیز می‌تواند موثر باشد؛ زیرا کار در حوزه سلامت روان یک کار تیمی است که حضور روانشناس، روانپزشک و مددکاراجتماعی را درتیم سلامت روان می‌طلبد.

 

ارسال نظر