مردم، قدرت و منافع (166)

۱۳۹۸/۱۱/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۳۵۱۸

نوشته:  جوزف  استیگلیتز|

ترجمه:  منصور  بیطرف|

فصل یازدهم

    بازپس‌گیری امریکا

   اضطراب‌های امروزی

ما به درستی نسبت به شکنندگی هنجارها و نهادهای دمکراتیک‌مان نگران هستیم. زمانی که نظام‌های سیاسی و اقتصادی ما در امور بخش‌های بزرگی از جمعیت شکست می‌خورند، بسیاری (منشا) آن را در جاهای دیگری می‌جویند؛ آنها به راحتی طعمه فریبکاران می‌شوند و وعده‌های دروغین آنها را می‌خورند. این فریبکاران دیگران را به خاطر رنج و مشقت‌های جامعه متهم می‌کنند و همچنان‌که وعده‌های آنها به جایی نمی‌رسد، دست‌های خارجی را متهم می‌سازند.

مشکلات امروزه به فراتر از چالش‌های قفل شده می‌رود و سیاست ما نتوانسته است که با زمانه همگام بالا برود. سیستمی که طراحی شده بود تا اکثریت را دربرابر اقلیت محافظت کند، درهم برهم شده است. اکثریت اکنون نسبت به اینکه چگونه می‌تواند از آسیب اقلیتی که قدرت را به دست گرفته‌اند و اکنون از این قدرت برای کنترل دایمی استفاده می‌کند، مصون بماند نگران است.

نگرانی این است که قاعده بازی که توسط این اقلیت نوشته شده و پیش از این به عنوان ائتلاف خیلی ثروتمندان، محافظه‌کاران اوانجلیکا و خانواده‌های کارگری ناامید به حاکمیت با برنامه‌های اقتصادی که توسط الیت‌های پولی تنظیم شده حتی زمانی که علیه منافع دیگران بوده شرح داده شد، نامتناسب است. این ائتلاف نیمه‌تمام به یک مفهوم برای کشور حتی بدتر از زمانی خواهد بود که اداره کشور توسط یک درصد صورت می‌گرفت. این به آن خاطر است که برای ائتلاف با یکدیگر، الیت‌ها مجبور هستند که برای شرکای ائتلافی شان موقعیت‌های مناسبی که فراهم می‌شود را تامین کنند، در یک لحظه حمایت گرایی خطرناک کنند، و دسترسی به سقط جنین را برای فقیران سخت‌تر کنند.

آنها می‌توانند بیش از بد، بدتر باشند – و ترامپ دارد ما را به آن سمت می‌کشاند. من در این کتاب نتوانسته‌ام وقت زیادی را برای انتقاد نسبت به سیاست‌هایی که او دارد پیش می‌برد بگذارم. این سیاست‌ها حتی زمانی که عملی بشوند خطر واقعی را نشان نمی‌دهند زیرا می‌توان آنها را معکوس عمل کرد. نگرانی من بیشتر نسبت به چیزهایی است که به سختی بشود معکوس کرد – حملات علیه نهادهای ما، فهم ما نسبت به آنچه که یک جامعه را خوب می‌کند و اینکه چگونه می‌توانیم به کشف آنها نایل آییم، رشدی که نه تنها در درآمد و ثروت بلکه در اعتقادات، تقسیم شده است و حس اعتمادی که برای یک جامعه متنوع لازم است تا کار کند، کمرنگ شده است.

 

ارسال نظر