9 راهکار تمدن‌ساز

۱۳۹۷/۰۳/۱۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۲۲۹۲۹
9 راهکار تمدن‌ساز

امیرحسین عرب‌پور

عصر امروز عصر تمدن‌‌‌سازی است و عظمت یک تمدن به این است که با ظرفیت‌های خویش از بین امکانات پیش‌رو بهترین انتخاب‌ها را انجام دهد تا موثرترین نقش تمدنی را بیافریند. تحولات کنونی جهان و منطقه تشکیل تمدن نوین اسلامی را بیش‌ازپیش برای مسلمانان جدی و بااهمیت می‌کند. جهانی‌شدن اقتصاد و تاثیر مبادلات تجاری در انتقال ایدئولوژی، عواملی هستند که توجه به دیپلماسی ‌اقتصادی را در میان دیگر عوامل تمدن‌سازی متمایز می‌کنند. در این بین، ایران اسلامی طلایه‌دار اصلی ساخت این تمدن است. جمهوری اسلامی ایران کشوری مسلمان و درحال‌توسعه در قلب غرب آسیا، با اهدافی آرمانی و انقلابی است که از موقعیت برجسته جغرافیایی، منابع سرشار طبیعی و نیروی انسانی جوان و متخصص برای تبدیل‌شدن به یک قدرت تعیین‌کننده در منطقه و تاثیرگذار در جهان برخوردار است. ایران با اتکا به این ویژگی‌های ممتاز، در روابط خارجی همواره برای تحکیم قدرت منطقه‌یی و اقتدار ملی خود تلاش کرده و به‌دنبال به‌دست‌آوردن سهم مناسبی از اقتصاد جهانی است تا بتواند مقدمات تشکیل تمدن نوین اسلامی را فراهم آورد. از سوی دیگر، سیاست‌های کلان اقتصاد مقاومتی، ضمن تاکید بر درون‌زایی اقتصاد، دولت را به برون‌گرایی اقتصادی از طریق تعامل سازنده و موثر با جهان و همکاری اقتصادی با کشورهای منطقه و بازارهای هدف ناگزیر می‌سازد.

 انقلاب اسلامی و تحول تمدنی

انقلاب اسلامی ایران شروع تحولی تمدنی است. تمدن اسلامی، بعدی بین‌المللی دارد که دستیابی به آن مستلزم طی چهار مرحله راهبردی یعنی انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل دولت اسلامی و تشکیل کشور اسلامی است. طبق بیانات رهبر معظم انقلاب، ما در تمدن اسلامی در مرحله سوم هستیم و هنوز به کشور اسلامی نرسیده‌ایم. ایشان از منظری آینده‌نگرانه، تشکیل دولت اسلامی را مقدمه‌یی برای تشکیل تمدن اسلامی دانسته‌اند. با این حال، می‌توان گفت ایران ظرفیت ساخت یک بلوک تمدنی مستقل را دارد و می‌تواند یک تمدن واحد را تشکیل دهد. آنگاه با ساخت یک کشور که به تمام معنا اسلامی باشد، این کشور الگویی برای سایر جوامع اسلامی خواهد بود و نظایر آن در دنیا شکل می‌گیرد و جهان شاهد تمدن نوین اسلامی خواهد شد؛ تمدنی که در آن علم، قدرت و ثروت در خدمت رستگاری و تحقق عدالت در جامعه بشری خواهد بود. از سوی دیگر، وضعیت اقتصادی و معیشتی جامعه همواره دغدغه اصلی متولیان و آحاد مردم بوده است. در واقع، در صورتی که این مولفه با مشکل روبه‌رو شود، تاثیر فراوانی بر سایر جنبه‌های مادی و معنوی جامعه خواهد گذاشت. فرهنگ‌سازی و ایجاد تمدن نوین جز بر پایه ساخت‌های اقتصادی که توان اجرای آنها را داشته باشد، امکان‌پذیر نخواهد بود. برای رسیدن به چنین تمدنی باید کشور اسلامی دارای اقتصاد قوی و اقتدار ملی باشد. از همین‌رو، دیپلماسی اقتصادی به مفهوم اهمیت یافتن مناسبات اقتصادی در روابط خارجی از ابزارهای مهم پیشبرد اهداف بلندمدت و راهبردی کشورها به حساب می‌آید. این موضوع به‌ویژه در فرآیند جهانی‌شدن اقتصاد و ارتباطات بین‌المللی اهمیتی دوچندان یافته است. در چنین وضعیتی، براساس نظر اکثر کارشناسان کشور نیاز به یک دکترین اقتصادی بر محور اقتصاد مقاومتی و دیپلماسی اقتصادی دارد؛ چراکه موضوع دیپلماسی اقتصادی به اندازه زمان حال اهمیت خود را نشان نداده بود. بر این پایه، در این نوشتار پس از تبیین مفاهیم تمدن نوین اسلامی و دیپلماسی اقتصادی سعی بر آن است تا با بیان اهمیت انکارناپذیر نقش دیپلماسی اقتصادی در ساخت تمدن نوین اسلامی، بر توجه به راهکارهایی موثر تاکید شود. به این شکل، اهمیت دیپلماسی اقتصادی در راستای افزایش قدرت اقتصادی و اقتدار بین‌المللی بیش‌ازپیش نمایان می‌شود.

 مفهوم تمدن نوین اسلامی

تمدن نظامی است اجتماعی که آفرینش فرهنگ را تسریع می‌کند. همچنین، نظامی است که عرف و اخلاق و قانون نگاهدارنده آن است و نیز نظامی است اقتصادی که با مداومت تولید و مبادله برقرار می‌ماند. ماهیت تمدن ریشه در خصلت‌های فرهنگی و ارزشی مناسبات و روابط اجتماعی جوامع دارد که به هویت ملت‌ها ثبات و پویایی می‌بخشد. ملاحظه می‌شود که از این تعریف می‌توان گفت در درون ماهیت تمدن، فرهنگ، اقتصاد، سیاست و هر چیزی که نظام زندگی انسان‌ها به آن وابسته است، وجود دارد. تمدن شامل پدیده‌های درهم‌تنیده است که همه رویدادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی هنر و ادبیات را دربرمی‌گیرد. تمدن اسلامی سابقه درخشانی در تاریخ تمدن دارد. تمدن اسلامی، تمدنی است که در محیط اسلامی و گستره ژئوپلیتیک جهان اسلام در طول تاریخ شکل گرفت، روح و بن‌مایه‌ اصلی آن از اسلام و اندیشه‌های برآمده از وحی منبعث ‌شده است و عناصر نژادی فراوانی که برخی از آنان غیرمسلمان بودند، در شکل‌گیری آن کوشیدند، اما پس از شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی ایران ایده تمدن اسلامی در اندیشه‌ رهبران نظام با تعریفی جدید نمایان گشت که در گفتمان و اندیشه مقام معظم رهبری به بلوغ و تکامل رسید و مفهومی تازه به نام تمدن‌سازی نوین اسلامی به وجود آمد. امروز، برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به نقش تمدن‌های بشری در آینده، مهم‌ترین مساله، شناخت جایگاه خویش در تحقق تمدن نوین اسلامی است. از منظر رهبر معظم انقلاب، افق نهایی انقلاب و چشم‌انداز بلندمدت نظام جمهوری اسلامی ایران دستیابی به تمدن نوین اسلامی است.

 لزوم استقلال، توانمندی

و اقتدار نظام و تمدن اسلامی

رشد و پیشرفت اقتصادی به عنوان یک مولفه مهم تمدن نوین اسلامی، جلوه‌هایی دارد که یکی از آنها کسب استقلال و اقتدار اقتصادی در شرایط کنونی است. خاستگاه این راهبرد تمدنی، در توصیه‌ها و آموزه‌های دین اسلام به فراهم آوردن توانمندی (قوه) با استفاده از بالاترین توانایی‌ها و امکانات دیده می‌شود که از مصداق‌های آشکار آن در عصر کنونی، کسب توانایی علمی، فناوری و اقتصادی است. در شرایط کنونی، استقلال و کسب اقتدار اقتصادی قدرت چانه‌زنی تمدن اسلامی را در رویارویی با تمدن سیطره‌طلب غرب افزایش می‎‌دهد. از مهم‌ترین راه‌های رسیدن به اقتدار اقتصادی در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی، دیپلماسی اقتصادی و گسترش مناسبات بین‌المللی است.

 مفهوم دیپلماسی اقتصادی

یکی از سیاست‌های کارآمد و راهبردی پیرامون کسب امتیاز در صحنه رقابت اقتصاد جهانی برای پیشرفت اقتصادی، از تلاقی دو حوزه اقتصاد و سیاست خارجی با عنوان «دیپلماسی اقتصادی» حاصل می‌شود. بن‌مایه مفهوم دیپلماسی اقتصادی کلمه «دیپلماسی» است که به معنی فن، تدبیر یا روش مسالمت‌آمیز مدیریت روابط بین واحدهای سیاسی و ابزاری برای پیشبرد سیاست خارجی دولت‌ها شناخته می‌شود. دیپلماسی اقتصادی به‌دنبال تبدیل‌کردن منابع قدرت موجود در حوزه اقتصاد به قدرت واقعی و در نتیجه، افزایش اقتدار یک ملت است. گسترش بازارهای جهانی و ارتباط روزافزون بین کشورهای مختلف باعث شده که محیط تجاری بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی با تغییر و تحولات زیادی روبه‌رو شود و این همان مفهومی است که با فرآیند جهانی‌شدن اقتصاد ارتباط تنگاتنگ دارد. در این شرایط، مفاهیم دیپلماسی اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ به‌گونه‌یی که در دوران حاضر ایجاد فضای لازم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از جمله شرایط الزامی بستر تعامل با اقتصاد جهانی را تشکیل داده و کشورهای مختلف نیز تلاش‌های زیادی را در این زمینه انجام داده‌اند. به همین دلیل است که امروزه مفهوم دیپلماسی اقتصادی مفهومی غالب در عرصه اقتصاد بین‌الملل به‌شمار می‌رود.

در واقع، دیپلماسی اقتصادی یک موضوع میان‌رشته‌یی با زمینه‌های اقتصاد بین‌المللی، اقتصاد سیاسی-بین‌المللی و ادبیات روابط بین‌الملل است. دیپلماسی اقتصادی به آن بخش از فعالیت‌های اقتصادی در روابط خارجی یک دولت اطلاق می‌شود که بر شناسایی و ایجاد فرصت‌های اقتصادی به‌ویژه در حوزه به‌کارگیری فرصت‌ها و مزیت‌های جهانی و نیز کسب سهمی در بازارهای صادراتی برای تولید داخلی تاکید دارد. افزایش توجه به دیپلماسی اقتصادی با هدف نفوذ بر فعالیت‌های اقتصادی برون‌مرزی است که توسط دولت‌ها و بازیگران غیردولتی پیگیری می‌شود. از این منظر، اهداف دیپلماسی اقتصادی را می‌توان به شرح زیر برشمرد: 1- دسترسی به بازارهای جهانی تولید تجارت و کسب سهمی از آنها؛ 2- جذب سرمایه‌گذاری‌های مستقیم و غیرمستقیم خارجی و 3- محافظت از اقتصاد ملی در مقابل چالش‌های اقتصاد جهانی.

 اقتصاد مقاومتی و دیپلماسی اقتصادی

اقتصاد مقاومتی نظامی اقتصادی است هماهنگ با سیاست‌های کلان سیاسی و امنیتی نظام اسلامی و برای مقاومت در برابر اقدامات تخریبی دشمن در 24 بند که شامل سیاست‌های کلی با رویکرد جهادی، انعطاف‌پذیر، فرصت‌ساز، مولد، درون‌زا، پیشرو و برون‌گرا است، باید شکل بگیرد تا بتواند در برابر ضربات اقتصادی تحریم‌ها و توطئه‌های گوناگون اقتصادی نظام استکبار مقاومت کرده و توسعه و پیشرفت خود را ادامه دهد و روند روبه‌رشد همه‌جانبه خود را در ابعاد ملی، منطقه‌یی و جهانی حفظ کند. منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست، نه یک اقتصاد منفعل و بسته؛ به‌طوری‌که کشور ضمن مقاومت در مقابل موانع و ناملایمات مسیر خود، روند پیشرفت پایدار خود را حفظ کند. اقتصاد مقاومتی اقدامی تمدنی و تمدن‌ساز تلقی می‌شود. برای اینکه این تمدن مستقر شود، به تحولاتی در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد نیاز داریم که در نهایت، منجر به استقرار یک نظام اقتصادی مستحکم گردد تا بتواند حضور فعال جمهوری اسلامی ایران را به عنوان الگو و الهام‌بخش در تحولات جهان میسر سازد.

در دستور کار قرار گرفتن اقتصاد مقاومتی به‌هیچ‌وجه به معنای انزواگرایی و بستن درهای کشور به روی جهان خارج نیست و به عکس، تحقق این سیاست کلان در گرو تقویت مناسبات بین‌المللی در سطح منطقه‌یی و جهانی است که این امر به‌وضوح در تاکیدی که بر مولفه برون‌گرایی در قالب این سیاست شده، به‌خوبی نمایان است. بنابراین، دیپلماسی اقتصادی به‌معنای اهمیت یافتن مناسبات اقتصادی در روابط خارجی و با هدف بهره‌گیری از فرصت‌ها و امکانات اقتصادی در صحنه بین‌المللی برای کمک به تحقق اهداف اقتصادی کشورها است که یکی از مهم‌ترین ابزارهای نظام اقتصادی در تحقق اهداف، اقتصاد مقاومتی است.

از طرفی، با توجه به تاکید بند 12 سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی- که به‌صورت مستقیم با سیاست خارجی کشور مرتبط است- مبنی بر افزایش قدرت مقاومت و کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد کشور از طریق:

1- توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان به‌ویژه همسایگان؛

2- استفاده از دیپلماسی در راستای حمایت از هدف‌های اقتصادی؛

3- استفاده از ظرفیت‌های سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای، ضرورت بازخوانی و ساماندهی دیپلماسی اقتصادی بیش‌ازپیش احساس می‌شود؛ چراکه دیپلماسی اقتصادی به دنبال تبدیل کردن منابع قدرت موجود در حوزه اقتصاد به قدرت واقعی و در نتیجه، افزایش اقتدار یک ملت است.

همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، رویکرد برون‌گرایی و گسترش ارتباطات جهانی و بین‌المللی باید بر سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی حاکم باشد. در وضعیت موسوم به جهانی‌شدن، کوشش دولت‌ها برای دستیابی به موقعیت بهتر در اقتصاد جهانی مستلزم بهره‌گیری مناسب از فن دیپلماسی برای افزایش فرصت‌ها در زمینه جذب سرمایه‌های خارجی، انتقال فناوری، صدور خدمات و گسترش تجارت خارجی است. به همین دلیل، در الگوی اقتصاد مقاومتی و راهبردهای افزایش اقتدار اقتصادی، دیپلماسی اقتصادی نقش کلیدی دارد.

 ظرفیت‌های دیپلماسی اقتصادی ایران

ایران به عنوان یک قدرت بالقوه اقتصادی در جهان شناخته می‌شود. این کشور به دلیل قرارگرفتن در رده اصلی‌ترین تولیدکنندگان سوخت فسیلی و برخورداری از یک موقعیت ژئواکونومیک و داشتن منابع غنی معدنی مزیت‌های اقتصادی ویژه‌یی دارد. ایران حدود 10 درصد ذخایر نفت جهان و 17 درصد ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد و در حقیقت، دومین کشور دارای ذخایر نفت و گاز در جهان بهشمار می‌رود. همچنین، ایران دریای خزر و خلیج‌فارس را که دو منبع انرژی به شمار می‌روند، به هم متصل می‌کند. ایران توانایی صادرات گاز به بزرگ‌ترین بازارهای مصرف جهان یعنی هند، چین و اتحادیه اروپا را دارد. تعامل ایران با کشورهایی که به انرژی آن نیاز دارند، بعدی راهبردی برای کشور می‌تواند داشته باشد. ایران در نقطه اتصال دو قاره آسیا و اروپا و در نزدیکی قاره آفریقا قرار گرفته، مناطق آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه را به شبه‌قاره هند، جنوب آسیا، آسیای جنوب شرقی و کشورهای عربی جنوب خلیج‌فارس متصل می‌کند و با 15 کشور همسایگی دارد. جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که می‌تواند متصل‌کننده نهادها و سازمان‌های اقتصادی همچون: شورای همکاری کشورهای اسلامی، آ‌سه‌آن، سارک و اتحادیه اروپا باشد.

داشتن ارتباط هدفمند و فعال مناسب با سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی اقتصادی از شرایط یک دیپلماسی اقتصادی موفق است. با وجود تلاش‌های امریکا برای منزوی ساختن ایران، جمهوری اسلامی ایران عضو جنبش عدم تعهد است که به شکل تقریبی دوسوم کشورهای جهان را شامل می‌شود. همچنین، با کشورهای امریکای لاتین، آفریقایی و جنوب شرقی آسیا ارتباطات خوبی دارد. شناخت عمیق بازارهای هدف و سازوکارهای آنها به افزایش صادرات یک کشور و حضور موثر آن در بازارهای خارجی و فتح آنها کمک می‌کند. نقش دیپلماسی اقتصادی کمک به شناخت این بازارها است. آگاهی از نیازهای واقعی، توانایی‌های داخلی و شناخت مزیت نسبی کشور در شکل‌گیری تجارت خارجی بسیار مهم است. ایران در سال‌های اخیر دستاوردهای بسیاری در حوزه علم و فناوری داشته است. این فناوری‌ها در حوزه نانوفناوری، بیوفناوری، ساخت داروهای نوترکیب و انرژی هسته‌ای، پتانسیلی برای تقویت دیپلماسی اقتصادی کشور می‌تواند باشد. علاوه بر این پیشرفت‌ها، توانمندی‌های ایران در حوزه خدمات فنی- مهندسی از جمله؛ فعالیت‌های عمرانی و ساخت نیروگاه‌های برق با توجه به نیازهای کشورهای هدف می‌تواند بسیار موثر و کارآمد باشد. خدمات حوزه سلامت مثل؛ توریسم‌درمانی از دیگر نقاط قوت ایران در حوزه علمی و فناوری است. تجاری‌سازی فناوری‌ها، نیازشناسی به‌موقع، تقویت بازاریابی، توسعه شرکت‌های بزرگ و رفع موانع ایجادشده بر سر راه تحریم در این حوزه، به تقویت استفاده از علم و فناوری در دیپلماسی اقتصادی منجر خواهد شد.

 راهکارهای دیپلماسی اقتصادی

در ارائه راهکارهای دیپلماسی اقتصادی باید به اهداف و منافع ملی هر کشور توجه داشت. از ملزومات ابتدایی دیپلماسی اقتصادی پویا که بتواند تمدن‌ساز باشد، داشتن اقتصاد مقاوم است؛ به این معنا که بتواند در برابر تهدیدات و شوک‌های اقتصادی منعطف عمل کرده و توان بازسازی خود را داشته باشد. برای مستحکم‌ترشدن اقتصاد باید به جنبه‌ سیاسی آن نیز توجه ویژه داشت. بر این پایه، باید برای کارایی بیشتر هر دو حوزه بین آنها هماهنگی و سیاست هم‌افزایی وجود داشته باشد. از این رو، برای تقویت دیپلماسی اقتصادی کشور راهکارهای پیشرو پیشنهادشده است:

1. توجه به بسترهای مشترک تاریخی و زبانی عامل مهمی در افزایش تعامل ایران با کشورهای همسایه، منطقه و اسلامی است. به عنوان‌مثال، کشورهای منطقه آسیای مرکزی و خاورمیانه اشتراکات زبانی بسیاری دارند، پس، این منطقه ماهیتی فراسرزمینی دارد و دارای پتانسیل فراوان برای ایجاد پیوند بین کشورهاست.

2. ایران با استفاده از بستر سازمان‌های منطقه‌یی و فرامنطقه‌یی می‌تواند تعامل خود را با سایر کشورها ارتقا دهد. برای مثال، کمیته دایمی همکاری‌های اقتصادی سازمان کنفرانس اسلامی می‌تواند محملی مناسب برای گسترش همکاری میان کشورهای اسلامی در عرصه اقتصادی باشد. بنابراین، چنانچه مزیت‌های اقتصادی کشورهای اسلامی در کنار یکدیگر قرار گیرد، می‌تواند ابزار مناسبی برای ایجاد همگرایی در راستای شکوفایی تمدن اسلامی باشد.

3. از راهکارهای مناسب دیپلماسی اقتصادی برای افزایش اقتدار اقتصادی، استفاده از مدل‌های تجاری است که به سازوکارهای بین‌المللی وابستگی نداشته باشد. استفاده از پیمان‌های دوجانبه تجاری و ارزی با کشور هدف از روش‌های سودمند گسترش همکاری‌های اقتصادی است. از مزایای این روش می‌توان به امکان تعیین شرایط خاص تجاری و دسترسی سریع به توافق نسبت به پیمان‌های چندجانبه و دسترسی سریع به بازارهای جدید و تضمین‌شده اشاره کرد. توسعه پیمان‌های پولی برای استفاده از پول‌های محلی در تجارت بین کشورها و کنارگذاشتن دلار از روند معاملات خارجی کشور، سیستم تبادلات خارجی کشور را در برابر فشارهای اقتصادی مقاوم می‌سازد.

4. سرمایه‌گذاری بر علوم و فناوری‌های نوین و موسسات دانش‌بنیان از دیگر راه‌هایی است که برای استحکام اقتصادی می‌توان از آن استفاده کرد. در حقیقت، نیازشناسی به‌موقع و تجاری‌سازی فناوری‌ها، پتانسیلی برای تقویت دیپلماسی اقتصادی و کاهش وابستگی‌های یک کشور- که ممکن است در تحریم آن را فلج کند- ایجاد می‌کند. همچنین، سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی با فناوری بالا و علوم جدید، فناوری نانو، دانش هسته‌یی و غیره، علاوه بر کاهش وابستگی‌های کشور، می‌تواند نوعی بازدارندگی برای کشور مجهز به این علوم ایجاد کند.

5. با توجه به روند افزایش میانگین سن جامعه، به نظر می‌رسد دیپلماسی اقتصادی کشور باید به نیروی کار جوان و تحصیل‌کرده به عنوان پتانسیل بالقوه اقتصادی اهمیت بسیار دهد و در سند دیپلماسی اقتصادی که به عنوان نقشه راه است، بر ضرورت ایجاد موسسات دانش‌بنیان و طرح‌های اشتغال‌زا تاکید کند تا از ظرفیت نخبگان فکری جامعه در جهت کاهش آسیب‌پذیری اقتصادی و خودکفایی کشور استفاده شود.

6. با توجه به پیچیدگی و جهانی‌شدن چهره دیپلماسی در قرن 21م، کشور باید نوع نگاه خود به پیرامون را به سمت شکل‌گیری اتحادها و ائتلاف‌ها سوق دهد. به‌واسطه پیشروبودن نظام جمهوری اسلامی ایران در تعاملات ضداستعماری و غیرعادلانه، در روابط خارجی ایران کشور با کشورهای سلطه‌گر درجه‌یی از تنش وجود دارد. در دیپلماسی اقتصادی، کشورها باید نگاه «ائتلاف‌جو» با درنظرگرفتن مواضع و منافع خود داشته باشند تا بتوانند در نابسامانی‌های اقتصادی با تمرکز بر آنها تعاملات خود را با کشورهای دیگر ادامه دهند.

7. دیپلماسی اقتصادی می‌تواند با استفاده از ظرفیت رسانه‌یی و بهره‌مندی از شبکه‌های برون‌مرزی، مانند: هیسپان تی وی، الکوثر و سحر توانمندی‌های تجاری واقعی ایران را به دنیا نشان داده و با برندسازی کالاهای ایرانی در خارج و رفع تبلیغات استکباری علیه ایران چهره واقعی جمهوری اسلامی ایران را نشان دهد تا از این طریق به ایجاد بازارهای جدید و ثبات آنها در کشورهای هدف کمک کند.

8. سفارت‌خانه‌ها به عنوان منبعی بالقوه می‌توانند با شناسایی ظرفیت‌های اقتصادی در کشور میزبان زمینه‌های سرمایه‌گذاری‌های خارجی را برای کشور متبوع خود فراهم کنند. همچنین، زمینه فعالیت‌های اقتصادی گروه‌های مختلف اقتصادی و فرهنگی را ایجاد کند؛ زیرا در اصل سفارت‌خانه‌ها معبری برای حضور اتباع کشور متبوع در کشور میزبان هستند و لذا می‌توانند از این فرصت برای برقراری ارتباطات مستحکم استفاده کنند تا در برابر شوک‌های اقتصادی خارجی واردشده بر پیکره اقتصادی همچون؛ تحریم‌ها بتوان با شرکای راهبردی تجاری همچنان تعاملات اقتصادی را ادامه داد.

9. سازمان‌ها و گروه‌بندی‌هایی نظیر اکو، دی 8، اتحادیه اقیانوس هند و کنفرانس اسلامی به دلیل توجه بیشتر به همکاری‌های تجاری و درپیش‌گرفتن اقدام‌های عملی در این زمینه و نیز داشتن اعضای مشترک که در مجموع، روابط تجاری ایران را با تمامی همسایگان به جز روسیه تنظیم خواهند کرد، سازوکار مناسبی برای تعامل موثر و سودمند اقتصاد ایران با اقتصادهای جهانی محسوب می‌شوند. بر این اساس، باید بتوان از طریق این سازوکار مهم در اختیار، راه ورود آسان ایران به اقتصاد جهانی را هموار کرد.

به‌طور کلی، می‌توان راهکارهای تقویت دیپلماسی اقتصادی در ابعاد مختلف (سیاسی، بین‌المللی، اقتصادی و حقوقی) در جهت ساخت تمدن نوین اسلامی را در شکلواره زیر خلاصه کرد:

 نتیجه‌گیری

از بررسی و مقایسه مفاهیم دو واژه «تمدن» و «دیپلماسی اقتصادی» و تاکید بر ارتباط این دو حوزه با «اقتصاد مقاومتی»، می‌توان دریافت که حوزه دیپلماسی اقتصادی در واقع تقویت اقتصادی ریشه‎های تمدن اسلامی است؛ چراکه اقتصاد رکن رکین یک تمدن توانمند در عرصه جهانی است. دیپلماسی اقتصادی، ما را وارد فضایی جدید می‎کند که باید از مرزهای جغرافیایی، گذر و اقتصاد مستحکم‎تری را نسبت به گذشته پایه‎گذاری کنیم. به این صورت، باید در این راه آنقدر پیش رفت تا انقلاب اسلامی بتواند سازنده یک الگوی تمدنی منعطف در جهان باشد. بر همین اساس، راهکارهایی با رویکردهای سیاسی، بین‌المللی، اقتصادی و حقوقی در جهت تقویت دیپلماسی اقتصادی کشور ارائه شد. هدف دیپلماسی اقتصادی کشور باید تسهیل دسترسی به بازارهای بین‌المللی و ایجاد ارتباطات تجاری برای داشتن اقتصادی پویا باشد؛ به‌گونه‌یی که این ارتباط با هزینه کمتر و اثربخشی بیشتر تحقق یابد. نیل به این هدف نیازمند حرکتی جهادی است. در حقیقت، الزام به اتخاذ دیپلماسی اقتصادی فعال ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است و بدون دیپلماسی اقتصادی مناسب، ایران فرصت مقاوم‌سازی اقتصاد کشور در برابر تکانه‌های اقتصادی را برای ساخت تمدن نوین اسلامی نخواهد داشت.

منبع: شمس

 

ارسال نظر