هزارتوی ژئوپلیتیک تحریم نفتی ایران

۱۳۹۷/۰۶/۰۷ - ۰۰:۳۷:۴۹
کد خبر: ۱۲۸۵۴۸
هزارتوی ژئوپلیتیک تحریم نفتی ایران

گروه انرژی     علیرضا کیانی

پیش‌تر در محافل سیاسی این‌طور گفته می‌شد که توافق اتمی ایران با قدرت‌های جهانی بهترین فرصت برای حل‌وفصل مناقشات در خاورمیانه است. جان کری، معمار اصلی این توافق در ایالات متحده مدعی بود توافق سال 2015 برای اعمال محدودیت بر ایران در راه «رسیدن به سلاح هسته‌ای» کافی است اما دولت ترامپ رویکرد متفاوتی به این داستان دارد. جمهوری‌خواهان افراطی که هسته اصلی تیم سیاست‌خارجی ترامپ را تشکیل می‌دهند، خطر ایران برای متحدان امریکا یعنی اسراییل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی را دستاویز قرار دادند تا به «برنامه جامع اقدام مشترک» بیشترین فشار را وارد آورند. آنها ایران را به حمایت از گروه‌های مخالف عربستان سعودی و تسلیح این گروه‌ها توسط موشک و هواپیماهای بدون سر‌نشین متهم می‌کنند و ایران را مسوول حملات سایبری به تسهیلات سعودی می‌دانند. شورای روابط خارجه کنگره امریکا اعتقاد دارد دلیل مهم شدن تهدیدات ایران علیه عربستان می‌سازد برای این گروه از سیاست‌گذاران «نوسانی است که این حرکات می‌تواند بر قیمت نفت» تحمیل کند. اما از طرفی بسیاری از تحلیل‌گران بازار نفت و صاحب‌نظران عرصه دیپلماسی استدلال می‌کنند که تصمیم ایالات متحده در خروج از توافق بین‌المللی هسته‌ای با افزایش سطح مخاطرات در خاورمیانه، ریسک بیشتری را به بازارهای نفتی تزریق‌ می‌کنند. تقابل این دو ایده، موضوع گزارشی است که شورای روابط خارجی کنگره ایالات متحده در آستانه بازگشت تحریم‌های نفتی ایران منتشر کرده است.

از نگاه دولت ترامپ به دنبال توافق ایران و غرب، ایالات متحده 6 میلیارد دلار از وجوه مسدود شده ایران را به این کشور بازگرداند، فرصت بازسازی را برای صنعت نفت و پتروشیمی ایران که به دلیل تحریم‌های دوران اوباما با مشکلات فنی مواجه شده بود فراهم کرد، و زمانی که شرکت‌های اروپایی برای عقد قرارداد‌های تجاری به سمت ایران هجوم برده بودند، از بازار جدید سهمی نبرد. مایک پمپئو در یکی از سخنرانی‌های خود حتی ادعا کرد که برجام نتوانست باعث فروکش کردن بسیاری از درگیری‌ها در خاورمیانه شود.

 پس از خروج امریکا از برجام، مقامات امریکایی بارها تاکید کرده‌اند که توافق می‌تواند به همین شکل یا اشکال مشابه ادامه یابد در صورتی که ایران به لیست بلندی از انتظارات ایالات متحده توجه کند. واشنگتن انتظار داشت که خروج از برجام به شروع دور جدیدی از مذاکرات با ایران منتهی شود که هم مفاد توافق اتمی در آن منظور شود و هم به کاهش تنش‌ها در خاورمیانه کمک کند.

  واکنش بازار به احتمال مذاکره

از زمان انتشار خبر بازگشت تحریم‌های نفتی بر ایران، همیشه صحبت‌هایی از مذاکرات دوباره از سوی مقامات امریکایی مطرح شده و تلاش شده که باب مذاکره همچنان باز بماند.

اما بازار رویکرد مثبت و امیدوارانه‌ای به این تلاش‌ها نداشته است. نشریه آتلانتیک با طرح این تحلیل به این موضوع می‌پردازد که قیمت نفت برنت اخیرا به 80 دلار در هر بشکه رسید و قیمت آتی 5ساله‌ این شاخص نفتی برای نخستین‌بار از سال 2015 به این سو به بیش از 60 دلار در هر بشکه نزدیک شد. شورای روابط خارجی کنگره اعتقاد دارد که بازار هنوز ظرفیت دیدن قیمت‌های بالاتر را در خود دارد هر چند که عواملی بیرونی مانند جنگ تجاری و بحران مالی در بازارهای نوظهور می‌تواند در این مسیر اختلال ایجاد کند.

در دنیای نفت، تفکیک مناقشات ژئوپلیتیک پیچیده کاری دشوار است. در ایران، تندروها ایالات متحده را متهم می‌کنند که برای افزایش قیمت نفت از برجام خارج شده است و از سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، خواسته‌اند که تولید را افزایش دهد. در 11 ماه مه، توئیتر منتسب به وزارت نفت از قول وزیر نفت ایران، بیژن نامدار زنگنه نوشت: «دونالد ترامپ یک بازی دوگانه را در بازار نفت به پیش می‌برد. بعضی از اعضای اوپک در زمین امریکا بازی می‌کنند و ایالات متحده هم می‌خواهد تولید شیل را افزایش دهد». در همان زمان، برخی از رسانه‌های ایران خبرهایی از ترور ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، را منتشر ساختند.     

این اخبار در فضایی منتشر شد که میان ایالات متحده و متحدان عرب این کشور مذاکراتی برای افزایش تولید و بازگرداندن آرامش به بازار در حال انجام بود؛ مذاکراتی که با نخستین توئیت ترامپ درباره «بالا بودن تصنعی قیمت‌ها» و گناهکار دانستن اوپک به خاطر آن، پایان یافت.

دولت ترامپ برای ایجاد «برجامی بهتر» روی نارضایتی‌ها و فشارهای‌ سیاسی داخلی ایران حساب ویژه‌ای باز کرده است. هواداران سیاست خارجی ترامپ، لحن به‌نسبت ملایم‌تر مقامات ایرانی بعد از خروج امریکا از برجام را دلیلی بر «تاثیر اعتراضات مردمی در ایران» معرفی کردند. اما ایران فارغ از تعبیرهای متفاوت از اخباری سیاسی درونی‌اش، روی اروپا و سایر شرکای تجاری‌اش از جمله چین برای مقاومت در برابر امریکا حساب می‌کند.

در سال‌های اخیر، چین شبکه مالی خود را بنیان نهاده و از طریق آن شرکت‌های چینی می‌توانند از ایران نفت بخرند و در برابر آن یوان پرداخت کنند. به این ترتیب بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران می‌تواند تجارت با ایران را دور از چشم سیستم مالی سوئیفت پیش ببرد. در دور پیشین تحریم‌ها ایران از دسترسی به سیستم سوئیفت محروم شده بود. چین پیش‌تر هم از یوان برای واردات از روسیه استفاده کرده بود. این پرداخت‌ها از طریق بانک کونلون متعلق به شرکت ملی نفت چین، سی‌ان‌پی‌سی، انجام می‌شود.

  تکرار الگوی چین

برای دیگر مشتریان نفتی

 برخی در ایران خواستار آن شده‌اند که دیگر شرکای تجاری این کشور نیز از شبکه مالی چین برای معاملات و پرداخت‌ها با ایران استفاده کنند اما اینکه آیا چین حاضر باشد برای رساندن پول به ایران میدان‌داری کند، آن هم زمانی که تنش‌های این کشور با بزرگ‌ترین شریک تجاری‌اش، امریکا، به اوج خود رسیده است، پاسخی مشخص ندارد.

 در سال 2012، چین با درخواست دولت اوباما برای کاهش واردات نفت از ایران به میزان حداقل 20 درصد موافقت کرد. همکاری پیشین چین امریکا را امیدوار کرده که پکن اکنون نیز در پروژه منزوی کردن تهران نقش‌آفرینی کند.

در حال حاضر اما رابطه پکن-واشنگتن بسیار پیچیده است چرا که در بعد تجاری، جنگ تجاری میان دو قدرت اقتصادی شدت گرفته است و در عرصه سیاسی، مسائلی مانند ایران و کره‌شمالی آنها را به پای میز مذاکره می‌کشاند؛ و در هر دو مورد اختلافات میان دو طرف کم نیست.

طبق آمار سازمان کشورهای صادرکننده نفت، ایران اکنون حدود 2 میلیون بشکه در روز نفت خام صادر می‌کند. اروپا مشتری یک‌چهارم صادرات نفت ایران است و اگر فشار‌های ایالات متحده افزایش باید و از دیپلماسی نتیجه‌ای حاصل نشود، اروپا احتمالا با امریکا همراه خواهد شد. در حال حاضر، اروپا در تلاش است تا به با تلاش‌های دیپلماتیک، توافق هسته‌ای را بدون حضور امریکا زنده نگه دارند و از سوی دیگر از ایران بخواهد که نگرانی‌هایی که پمپئو بارها مطرح ساخته را رفع کند.

 در سال 2012، اروپا عملا واردات نفت خود از ایران را قطع کرد. ژاپن در ابتدای بهار با محافظه‌کاری واردات نفت خام خود را از ایران کاهش داد و غول نفتی هند، آی‌او‌سی، به وضوح اعلام کرد که به دنبال جایگزین خرید روزانه 140 هزار بشکه نفت خام از ایران است. یک گزینه محتمل برای تامین سهم کاهش واردات از ایران، صادرات نفت از عربستان سعودی است. انتظار می‌رود دیگر مشتری بزرگ ایران، کره‌جنوبی نیز برای همراهی با امریکا، واردات نفت خود از ایران را کاهش دهد. همین پارسال، کره‌جنوبی واردات نفت ایران را از 360 هزار بشکه در روز به 300 هزار بشکه در روز رساند. در کل، با اینکه ایران می‌تواند با ترکیه و روسیه وارد معامله تهاتری شود اما افق کاهش یک میلیون بشکه‌ای نفت ایران در صورت عدم حل مناقشات با امریکا، از همین حالا مبرهن است.

  امید تهران به سست شدن اراده تحریم‌ها

اما برای ایران تنها موضوع فروش نفت مطرح نیست چرا که تهران در یافته است که اگر اراده سیاسی پشت تحریم‌ها به سستی ‌گراید، فروش نفت دوباره افزایش خواهد یافت. محدودیت در سرمایه‌گذاری صنعت گاز ایران، ضربه بزرگ‌تری به تهران خواهد زد چرا که نه تنها ایران برای تزریق به حوضچه‌های نفتی و افزایش تولید نفت به گاز نیاز دارد، بلکه این کشور برای اهداف تجاری و مسکونی نیز به آن نیازمند است. موفقیت ایالات متحده در خارج کردن شرکت فرانسوی توتال از پروژه مهم گازی پارس جنوبی شانس ایران برای تبدیل به یک قدرت در بازار ال‌ان‌جی را یک بار دیگر و این بار به مدت بسیار طولانی کم رنگ می‌کند.

چین خود در پروژه پارس جنوبی مشارکت دارد اما این کشور از تجربه توسعه پروژه صادرات ال‌ان‌جی برخوردار نیست. از طرفی، منافع در بازار جهانی گاز طبیعی به شکلی‌ است که امریکا نمی‌تواند روسیه را در مسیر مورد نظرش در کنار خود داشته باشد. ایران رقیب روسیه در بازار گاز جهانی است. حتی اگر تهران بخواهد که در سوریه و یمن با غرب همکاری کند، روسیه که یکی از مهم‌ترین صادرکنندگان نفت به اروپا و آسیا است، از تحریم‌شدن ایران نفع خواهد برد. از همین‌رو، ترغیب کرملین به مشارکت در توافقی استراتژیک که به همکاری میان ایران و ایالات متحده کمک کند، کار آسانی نخواهد بود.

انتظار می‌رود روسیه تا انتهای سال 2019، از طریق خط لوله «قدرت سیبری» انتقال گاز به چین را آغاز کند اما شرکت روسی گازپروم نتوانسته است از طریق خطوط لوله دیگر به چین گاز بیشتری بفروشد. توفیق مذاکرات در شبه‌ جزیره کره می‌تواند برای روسیه راه‌گشا باشد چرا که یکی از راه‌های رفع نیاز شبه‌جزیره کره به انرژی، ایده خط لوله صلح روسیه است. اما وجود گزینه امریکا، تصویر ایجاد خط لوله مستقیم ارسال گاز به چین و کره‌جنوبی را مغشوش می‌کند.

  انگیزه نفتی مسکو در سوریه

همچنین تمایل روسیه نسبت به پایان مناقشات در یمن و سوریه نیز زیرسوال است چرا که این مساله فشار مالی و سیاسی بسیاری را به رقیب دیگر مسکو در بازار نفت یعنی ریاض وارد کرده است. فشار اقتصادی بر عربستان که دلیل اصلی آن مداخله نظامی پرخرج این کشور در یمن است به تمایل این کشور برای همکاری با روسیه و مدیریت بازار نفت افزوده است. این واقعیت ژئوپلیتیک باعث شده است وزن روسیه در معادلات جهانی بطور چشم‌گیری افزایش یابد.

موضع مسکو تنها عامل مشکل‌زای ایجاد بهبود در روابط میان ایران و امریکا نیست. حتی اگر مجازات‌های اقتصادی برای دوباره کشاندن ایران به پای میز مذاکره کافی باشد، از همین رو حتی جلب همکاری ایران نمی‌تواند ضامن حل مناقشات موجود در منطقه باشد. علاوه‌بر این، واضح نیست که ایالات متحده بتواند عربستان سعودی را وادار به قبول راه‌حلی سیاسی در مورد یمن کند. بنابراین، با اینکه امریکا باید استراتژی مشخصی برای بهبود وضعیت موجود در خاورمیانه در ذهن داشته باشد، نگاهی عمیق‌تر و عملگرانه‌تر به ژئوپلیتیک انرژی نشانگر پیچیدگی‌ها بسیار آن است. با وجود این مشکلات و پیچیدگی‌ها، وجود یک برنامه مشخص برای حل و فصل حجم زیادی از مسائل چندجانبه ضروری جلوه می‌کند.

P-15

 

ارسال نظر