چه باید کرد؟

۱۳۹۶/۱۲/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۸۱۳۳
چه باید کرد؟

امکان اتصال پهنه آبی شمال و جنوب از سال 1376 تاکنون از دست رفته است

گروه انرژی  

در میان تمام اظهارنظرهای تکراری پیرامون بحران آب که یکی بیش از دیگری در تلاش برای ارائه تصویری وخیم‌تر از اوضاع آب ایران هستند، ارائه نتیجه پژوهشی که در مرکز پژوهش و آینده‌نگری سازمان برنامه و بودجه تهیه شده است، با لحن و رویکردی متفاوت سعی در بررسی راهکارها برای کنار آمدن با وضعیت فعلی داشته است.

این گزارش با معرفی 13 عامل در «پیدایش» و «تشدید» بحران آب در ایران، امکان‌سنجی طرحی را بررسی کرده است که قدمتش به سال 1268 بازمی‌گردد. طرح اتصال پهنه‌های آبی شمال و جنوب ایران. فارغ از جزئیات مطرح شده در این گزارش به صراحت عنوان شده است که منابع آبی ایران در حال حاضر توان مطابقت با این طرح‌ها که حتی در سال 1376 نیز امکان اجرا داشتند را ندارد، حتی اگر ایران بتواند از پس هزینه گزاف اجرای این ابرپروژه برآید.

این گزارش از وجود 88.7میلیارد مترمکعب آب قابل برنامه‌ریزی در ایران صحبت کرده است که تمرکز بر آنها از نظر تهیه‌کنندگانش به صورت «پایدار» ایران را به سوی توسعه سوق خواهد داد.

صحبت از اتصال آب‌های شمال و جنوب ایران بسیار هیجان‌انگیز است. قابل تصور است که با چنین طرحى ایران به‌طور کلی متحول شده و چهره‌یی متفاوت از چهره همیشگی‌اش خواهد یافت. اما این تصویر واقعی نیست و واقعی نیز نخواهد شد.

آن‌طور که شواهد تاریخی مورد استناد قرار گرفته گزارش مرکز پژوهش‌های سازمان برنامه نشان می‌دهد، نخستین‌بار مهندسان روسی در سال 1268 ایده اتصال آب‌های شمال و جنوب ایران را مطرح می‌کنند، چه روسیه تزاری، چه اتحاد جماهیر شوروی و چه روسیه امروزی از این اتصال به دلیل کاستن از حجم وابستگی به تنگه بسفر ترکیه بهره می‌برند. شاید همین مساله دلیل مطرح شدن نخست این ایده را تبیین کند.

ایران نیز به این دلیل که همیشه با معضل کمبود منابع آبی و به ویژه ابهام در آینده آنها روبه‌رو بوده است، از این ایده استقبال می‌کند. برای نخستین‌بار هومن فرزاد مهندس ایرانی طرح ایجاد دریاچه‌های مصنوعی در ایران را می‌دهد که البته امروز بسیار پرچالش و تقریبا غیرمنطقی به‌نظر می‌رسد.

بررسی گزارش مرکز پژوهش‌های سازمان برنامه درباره این پروژه که تاکنون به 4 شکل در ایران مطرح شده است، نشان می‌دهد ایران در دوران محمدرضا پهلوی، پیگیری زیادی در اجرای این پروژه داشت اما تضاد منافع امریکا با این پروژه باعث شد ایران در سال 1351 کنار بکشد. به دنبال انقلاب و پس از آن نیز جنگ وخامت اوضاع میان ایران و عراق عاملی دیگر در بی‌توجهی به این پروژه شد تا در نهایت حدود سال 1374 و سال‌های پایانی دولت سازندگی دوباره به میان بیاید.

هنوز مشخص نیست چه چیزی سبب می‌شود، مرحوم آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی در این سال به‌شدت پیگیر این پروژه شود اما اهمیت آن برای شخص هاشمی در این حد بوده است که در روز پایانی این دولت یعنی 12 مردادماه سال 1376، رییس‌جمهور وقت دستور به ادامه مطالعات تفصیلی می‌دهد. در گزارش مرکز پژوهش‌های سازمان برنامه عنوان شده است که مطالعات در دولت بعدی متوقف می‌شود.

اما تا به همین جای کار و روی کاغذ، بهترین مسیر برای انتقال آب و در واقع اتصال دو پهنه ایران به هم مسیری با نام «مسیر شرقی 1» عنوان شده بود که از شرق تنگه استراتژیک هرمز در خورتیاب شروع شده و به شمال خلیج ترکمن در گرگانرود منتهی می‌شود. این مسیر از شهرهایی چون طبس، بم، گنبد کاووس و بندر ترکمن مى‌گذرد.

اما در زمان بررسی این طرح نیز تامین منابع آبی برای آن «ممکن اما با صعوبت» عنوان شده و تکیه زیادی روی رودخانه‌های فصلی ایران داشته است. مهم‌ترین نکته‌یی که تنها در 20 سال توانسته است امکان‌پذیر شدن اجرای این طرح برای ایران را از بین ببرد، همین مساله است. در گزارش مرکز پژوهش‌های سازمان برنامه به وضوح عنوان شده است: «امکان تامین آب از منابع داخلی اکنون وجود ندارد.»

البته این گزارش مسائلی چون «زلزله ‌القایی»، «نفوذ آب شور به سفره‌های زیرزمینی» و تبدیل شدن ایران به عرصه رقابت قدرت‌های جهانی را نیز از موانع انتقال آب شور به داخل فلات مرکزی عنوان کرده است اما ظواهر نشان می‌دهد که مهم‌ترین عامل فعلی که حتی روی کاغذ نیز امکان‌پذیر بودن این پروژه‌ها را در شکل انتقال آب شیرین زیر سوال می‌برد، منابع آبی ایران است.

البته این نکته نیز مهم است که این پروژه و حامیان مالی‌اش در سال 1376 مشمول تحریم‌های ایالات متحده شده بودند. در گزارش سازمان برنامه عنوان شده است که اکنون نیز با وجود از بین رفتن تحریم‌ها مشخص نیست، پروژه انتقال آب در ایران و اتصال دو پهنه شمال و جنوب به یکدیگر چه وضعیتی دارد. ایالات متحده البته در سال 1973نیز این پروژه را در بلندمدت ضد منافع این کشور و متحدانش در ناتو توصیف کرده بود.

به‌هر روی، اگر این گزارش را مورد استناد قرار دهیم، عملا ایران دیگر قادر نخواهد بود به چنین روش‌هایی برای تامین نیازهای آبی‌اش دست بزند. اما این گزارش پیشنهادهایی را به عنوان جایگزین مطرح کرده است.

چندین راهکار در این گزارش به عنوان جایگزین‌های اتصال پهنه آبی شمال و جنوب ایران مطرح شده است که در راس آنها « اجماع متولیان برنامه‌ریزی توسعه اقتصادی-اجتماعی، بخشی و کالبدی به نظام یکپارچه مدیریت سرزمین مبتنی بر آمایش سرزمین» قرار می‌گیرد.

«فراهم کردن زمینه اجرایی شدن راهبردهای بلندمدت بخش آب از منظر آمایش سرزمین مصوب شورای آمایش سرزمین سال 1391 و همچنین جهت‌گیری‌های ملی آمایش سرزمین مصوب شورای عالی آمایش سرزمین در سال 1396» راهکار بعدی معرفی شده در این پژوهش است. همان‌طور که می‌شود، انتظار داشت با توجه به اینکه در این پژوهش «ارزان بودن آب» یکی از عوامل ایجاد‌کننده و تشدید‌کننده بحران آب در ایران تلقی شده است، استفاده از راهکار قیمتی، روشی برای مدیریت منابع آب مطرح شده است. در تشریح این راهکار عنوان شده است: «طراحی و اعمال ساز‌و‌کار قیمتی تبعیضی باید برای مناطق کشور با توجه به نوع محصول اعم از صنعتی و کشاورزی و نوع فناوری تولید در نظر گرفته شود، (مثلا ارزش‌گذاری آب در کشور استرالیا به عنوان یکی از روش‌های اصلی مدیریت بحران مورد توجه قرار گرفته است)» نگارندگان این پژوهش البته نشان داده‌اند که اهمیت ویژه‌یی را برای راهکارهای قیمتی قائل هستند، دعوت به « برقراری تعرفه‌ یا جریمه‌های بازدارنده مصرف بیش از حد استاندارد در مصارف مختلف شرب، کشاورزی و صنعت و همچنین اعمال جریمه سنگین برای استقرار واحدهای صنعتی با نیاز آبی بالا در مناطق مواجه با بحران آب» نشانه این علاقه و اهمیت به شمار می‌رود.

البته ترویج چنین راهکارهایی قطعا مخالفانی را به همراه خواهد داشت. برای مثال اکونومیست در گزارشی که مهر ماه امسال با عنوان «آب کالا یا حقوق اولیه بشر» منتشر کرد، عنوان کرد بسیاری بر این باورند که آب باید جزو حقوق بشر به حساب بیاید، چرا که نیازی اساسی‌تر از نان و سقف بالای سر است. چنین نگاهی نتایجی را نیز به همراه دارد. از جمله اینکه هیچ‌کس نباید برای آب خود هزینه‌یی بپردازد.

در ادامه پژوهش سازمان برنامه «ایجاد و توسعه بازارهای محلی آب و فراهم کردن زمینه ورود بخش غیر دولتی به تامین و توزیع آب اعم از شرب، صنعت و کشاورزی»، «تدوین الگوی کشت متناسب با اقلیم مناطق مختلف کشور ظرف حداکثر یک‌سال آینده و قطع هرگونه تسهیلات اعم از یارانه، مشوق‌های مالیاتی و... برای کشت‌های نامتناسب با الگوی کشت» نیز به عنوان راهکار مطرح شده است.

اما در حالی در این پژوهش راهکار « بازسازی شبکه آب و فاضلاب در راستای کاهش هدررفت آب با مشارکت و همکاری کلیه ذی‌نفعان و ذی‌مدخلان» در موارد پایینی مطرح شده که نقش این مساله در از دست رفتن منابع آب در ایران تاکنون بسیار پررنگ عنوان شده است.

«الزام فعالیت‌های صنعتی و ساختمان‌های طبقاتی به اجرای سیستم‌های تصفیه فاضلاب و بازچرخانی آب»، «خرید چاه‌های کم‌بازده کشاورزی برای تعادل‌بخشی به منابع آب» و «تمرکز استقرار صنایع با مصرف بالای آب در سواحل جنوبی کشور به دلیل استفاده از منابع آب دریا برای تامین آب این صنایع و ممنوعیت استقرار این‌گونه صنایع در مناطق با بحران آب» از دیگر راهکارهای پیشنهاد شده در این پژوهش به شمار می‌روند که به‌نظر می‌رسد، شانس و امکان عملیاتی شدن بیشتری را داشته باشند.

 

 

ارسال نظر