انحراف پایتخت از ارتباطات انسانی

۱۳۹۹/۱۱/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۵۶۲۳
انحراف پایتخت از ارتباطات انسانی

نتایج یک نظرسنجی علمی نشان می‌دهد، شعاع و گستره روابط و تعاملات اجتماعی در شهر تهران بسیار محدود است و دوجانبگی و روابط و تعاملات پایدار انسانی کمتر اتفاق می‌افتد.  به گزارش تسنیم، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) و دفتر مطالعات اجتماعی شهرداری تهران طرح نظرسنجی با عنوان «فرهنگ آپارتمان‌نشینی مردم شهر تهران» در آبان 1399، با جامعه آماری شهروندان بالای 18 سال تهرانی که در آپارتمان سکونت دارند و اندازه نمونه 2133 نفر اجرا کرده است. نتایج نشان داد، ارتباط پاسخگویان با همسایه‌ها و دیگر ساکنین ساختمان به گونه‌ای است که 69.4 درصد فقط وقتی هم را ببینند، به همدیگر سلام می‌کنند؛ 11.5 درصد گاهی به هم سر می‌زنند. 9.9 درصد با هم ارتباط و تعاملی ندارند. 8.1 درصد به میهمانی هم رفته و رفت‌وآمد زیادی باهم دارند. 0.7درصد با همسایه‌ها اختلاف زیاد دارند و ترجیح می‌دهند هیچ تعاملی با آنها نداشته باشند. نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد، شعاع و گستره روابط و تعاملات اجتماعی در شهر تهران بسیار محدود است و دوجانبگی و روابط و تعاملات پایدار انسانی کمتر اتفاق می‌افتد. در این رابطه یافته‌های طرح پژوهشی سنجش سرمایه اجتماعی مردم ایران (1394) نشان می‌دهد در سطح خرد و میانی، عام گرایی در بین شهروندان و نیز شعاع اعتماد اجتماعی محدود است. طبق یافته‌های پژوهش میزان اعتماد و مشارکت در سطح خانواده و دوستان و خویشان بالا گزارش شده است (خاص گرایی)، در حالی که شعاع اعتماد و میزان آن به گروه‌های دیگر و افراد دیگر جامعه (غریبه‌ها) پایین‌تر است. به تعبیر عبداللهی و موسوی (1386) در جامعه ایرانی گونه قدیم و درون‌گروهی سرمایه اجتماعی نسبت به سرمایه برون‌گروهی بالاتر و بر آن غلبه دارد که نقش منفی در تحقق انسجام اجتماعی ایفاء می‌کند. در نظرسنجی دیگری، مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در شهریور 1398 به سفارش «شرکت برج میلاد»، از شهروندان بالای 18 سال شهر تهران با اندازه نمونه 2000 درخصوص نماد و سمبل شهر تهران سوال کرده است. بیش از نیمی از شهروندان تهرانی (53 درصد) «برج آزادی» را نماد شهر تهران می‌دانند و 33.4 درصد معتقدند «برج میلاد» نماد و سمبل شهر تهران است. همچنین 11.1 درصد به «پل طبیعت» اشاره کرده‌اند. نتایج نظرسنجی مذکور هویت و اهمیت تاریخ را در زندگی شهری گوشزد می‌کند و بیانگر آن است حافظه جمعی و تاریخی از عناصر اجتماع‌محلی و شهرها و عنصر جدایی‌ناپذیر در سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های اجتماعی در سطح محلی است بنابراین نام کوچه، محله و خیابان جزو میراث و داشته‌های مشترک همه ساکنان شهر و اجتماعات‌محلی است؛ سیاست‌های غلطِ تغییر نام معابر، خیابان‌ها و مکان‌ها بدون رضایت و اطلاع شهروندان و از بالا به پایین، ضمن کم‌توجهی به حقوق شهروندی و «حق به شهر»، هویت‌زدایی و تخریب حافظه تاریخی را در پی دارد.  باید گفت، این روزها بحران اقتصادی ناشی از تحریم و تورم، کاهش ارزش پول ملی و گسترش فقر و نابرابری، رکود کسب و کارها به خاطر شیوع ویروس کرونا و بطور کلی نگرانی‌های ناشی از مسائل اقتصادی و معیشتی، حجم زیادی از فضای ذهنی مردم را اشغال کرده است. مسائلی که حل آن بر عهده مدیریت محلی و شهری نیست و به سطوح بالاتر حاکمیت و اداره امور برمی‌گردد. مسائل اقتصادی باعث شده، مردم کمتر در فکر مسائل شهری و اجتماعی در شهر تهران باشند و نگرانی‌های آنها به سطح هزینه و معیشت خانوار تنزل پیدا کرده است. گرچه فشارهای اقتصادی توجه مردم را از شهر و مسائل مربوط به اداره امور محلی دور کرده و آن را بیشتر متوجه دارایی‌های مادی، قیمت خودرو، ارز و سکه، شاخص بورس و ... می‌کند، با این حال نباید امور محلی و اجتماعی را فراموش کرد و باید توجه داشت، مدیریت شهری نزدیک‌ترین سطح مدیریت به مردم است و آن رابطه تنگاتنگی با تقویت اجتماع‌محلی، همبستگی اجتماعی و مشارکت شهروندان دارد. آمارها و نتایجی که اشاره شد، پیام و هشدار جدی را به مدیران و سیاست‌گذاران شهری گوشزد می‌کند و به قول زیمل غلبه روح اقتصادی و حسابگری در روابط انسانی و اجتماعی در شهرها (غلبه فرهنگ عینی بر فرهنگ ذهنی) را یادآوری می‌کند. از این رو سازمان‌های محلی (شهرداری و شورای شهر) و سایر سازمان‌های درگیر در مدیریت شهری وظیفه دارند عملکرد مناسبی در حوزه شهری داشته باشد و با فراتر رفتن از نگاه سیاسی، فن‌سالارانه و تقلیل‌گرایانه، نگاه انسانی و اجتماعی نسبت به شهر و مدیریت شهری داشته باشند. پیداست مدیریت شهری و محلی در دوران کنونی و در کلان‌شهر تهران باید از پارادایم و رویکرد درآمدزایی، نگاه کالبدی صرف و نیز مدیریت از بالا به پایین عبور کند و نگاه اجتماعی و انسان‌محور را جهت پیدا کردن ایده‌هایی برای زندگی بهتر شهری و افزایش کیفیت زندگی حاکم نماید. ایده‌هایی که ضمن تأمین زیرساخت‌ها و تسهیلات شهری، افزایش کیفیت زندگی، به‌زیستن، عدالت و رفاه اجتماعی و نیز جلوگیری از فرسایش و تخریب اجتماع‌محلی و سرمایه اجتماعی را به‌ویژه در بعد برون‌گروهی دربرداشته باشد و ما را به شهر آرمانی مدنظر جامعه‌شناسان نزدیک‌تر سازد.

  غلبه عقلانیت بر روابط انسانی در کلان‌شهرها

رشد جمعیت شهری و پیدایش کلان‌شهرها به عنوان یکی از دستاوردهای دوران مدرن از اواخر قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم موجبات نگرانی جامعه‌شناسان کلاسیک را فراهم ساخت مثلاً «زیمل» از غلبه عقلانیت و منطق حسابگری در شهرهای بزرگ بر روابط اجتماعی و انسانی در دوران مدرن صحبت می‌کند. وی رواج اقتصاد پولی را باعث شکاف میان «فرهنگ عینی» و «فرهنگ ذهنی» می‌داند و معتقد است فرهنگ عینی (اشیاء چیزها و تولیدات ما) در دوران مدرن راه به سوی استقلال و جدایی هر چه بیشتر از فرهنگ ذهنی می‌برد که زیمل این امر را «تراژدی فرهنگ» در دوران مدرن می‌خواند که با توسعه و پیدایش کلان‌شهرها همزمان است. واضح و آشکار است تهران فرایند تکوین کلان‌شهرها را پشت‌سر گذاشته و نمود مدرنیته، افزایش جمعیت، تقسیم کار و تمرکز را می‌توان در آن مشاهده کرد اما شواهد، آمار و اطلاعات حاصل از یافته‌های نظرسنجی و پیمایش‌های اجرا شده نشان می‌دهد، کلان‌شهر تهران از ویژگی‌ها و عناصر شهر آرمانی به معنای جامعه‌شناختی آن فاصله دارد و نگرانی در خصوص فرسایش اجتماع‌محلی و کاهش تعلق و حیات مدنی قابل احساس است.

     وضعیت احساس تعلق و ارتباطات اجتماعی 

 یافته‌ها و نتایج پیمایش کیفیت زندگی شهر تهران (1394) که توسط دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در سطح محلات شهر تهران و با نمونه 45 هزار نفری اجرا شده است نشان می‌دهد، نمره احساس تعلق شهروندان در بازه (100-0) برابر 60 است همچنین میزان رضایت از روابط اجتماعی در بازه (100-0) برابر با 53 به دست آمده است. گفتنی است نمره مشارکت اجتماعی شهروندان تهرانی از 100 برابر با 17 است؛ آمارها و اطلاعات ‌پیمایش مذکور نشان می‌دهد احساس تعلق، ارتباطات اجتماعی و نیز میزان مشارکت اجتماعی در سطح محلی و در شهر تهران وضعیت چندان مطلوبی ندارد. یا نتایج پیمایش دیگری تحت عنوان «پیمایش مدیریت شهری» با جامعه آماری افراد بالای 18 سال و اندازه نمونه 5000 که در سال 1396 در شهر تهران توسط «مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران» اجرا شده است نشان می‌دهد 57.9 درصد از شهروندان اعلام کردند اگر شرایط فراهم باشد تمایل به ترک تهران و زندگی در جای دیگر را دارند. یا نتایج نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در سال 1398 با جامعه آماری افراد بالای 18 سال ساکن در شهر تهران نشان می‌دهد، 46.6 درصد از شهروندان در صورت فراهم بودن شرایط، تمایل به مهاجرت از شهر دارند. تمایل به ترک شهر تهران با هویت و احساس تعلق که از مشخصه‌ها و عناصر اصلی اجتماع‌محلی است، رابطه تنگاتنگی دارد و این آمار نشان می‌دهد باید نگران فرسایش اجتماع‌ محلی بود.

 

ارسال نظر