سعید امیرشاهکرمی
برای آنکه بتوانیم در هر فعالیتی به موفقیت دست یابیم نیازمند آن هستیم که در مورد آن موضوع اطلاعات کافی کسب کرده و آموزش‌های لازم را به دست آوریم. فعالیت در بورس و انجام معاملات در آن نیز نیازمند یکسری پیش‌زمینه‌هایی است که یکی از آنها مهارت شخصی در کنترل احساسات است. برای آنکه یک فرد در معاملات خود موفق ظاهر شود باید بتواند احساسات و عادتهای فکری خود را کنترل کند. شاید معاملات و شرایط بازار از بیرون جذاب باشد و اگر روند تغییرات قیمت یک سهم را در بلندمدت ببینیم جذاب و وسوسه‌انگیز باشد اما وقتی وارد بازار شویم خواهیم دید بالا و پایین‌های بازار و نزولهای ارزش سهام یک شرکت آنچنان هم قابل تحمل نیست. زمانی که فرد مالک سهام یک شرکت می‌شود تحمل زیان‌ها برایش بسیار مشکل خواهد بود. با هر منفی بازار، روح و اعصاب سهامدار نیز تحت فشار قرار می‌گیرد. اینجاست که کسب مهارت خودکنترلی اهمیت پیدا می‌کند. فرد معامله‌گر باید بتواند احساسات خود را کنترل کند. او نباید جلوی حرکت و نوسانات نزولی بازار حالت تهاجمی بگیرد. او باید بداند توانایی تغییر دادن جریانهای بازار را ندارد و باید همگام با جریان بازار حرکت کند و صعود و نزولهای بازار احساسات او را بیش از حد تحت تاثیر خود قرار ندهد.
بازار بورس محلی است که تحت تاثیر تفکرات مالی هزاران نفر حرکت می‌کند. مردمی که به عنوان معامله‌گران بازار شناخته می‌شوند زمانی که تحت فشار ناشی از نزولی شدن قرار می‌گیرند رفتارهایی قابل پیش‌بینی انجام می‌دهند و معمولا تلاش می‌کنند به عنوان اولین نفر و با کمترین زیان ممکن سهام خود را بفروشند. آنها به‌شدت از آنکه ثروت خود را از دست بدهند می‌ترسند و این موضوع باعث می‌شود روندهای نزولی تشکیل شود. آنچنان که در نقطه مقابل حس کسب سود بیشتر باعث می‌شود در قیمتهای بالا و بالاتر اقدام به خرید سهام کنند. اما نکته مهم این است که آیا هر صعود و نزولی همیشگی است؟ پاسخ کاملا مشخص است. خیر!
معمولا حرکت قیمت سهام به صورت سینوسی است به عبارتی هر روندی یک نقطه فراز دارد و یک نقطه فرود. اصلا همین روند فراز و فرود است که باعث معاملات سهام می‌شود. اگر قرار بر این بود یک سهم همیشه در حال صعود باشد پس فروش چه معنی دارد؟ اگر فروشی وجود نداشت برای طرف تقاضا‌کننده هم فرصت خرید ایجاد نمی‌شد و بالعکس اگر قرار بر این بود که ارزش یک سهم همیشه در حال کاهش باشد پس چه دلیلی دارد که تقاضایی شکل بگیرد؟! پس به وضوح مشخص است فراز و فرود باعث پویایی بازارهای مالی به خصوص بورس می‌شود. باید توجه داشت فرد معامله‌گر همیشه در حال بررسی این موضوع است که قیمت چه سهمی در بالا و قیمت کدام سهم در پایین است. او سعی می‌کند با پیش‌بینی قیمت‌ها در آینده در زمان حال اقدام به خرید کند. این تنها روشی است که فرد می‌تواند به سود برسد. در قیمتهای پایین بخرد تا در آینده در قیمتهای بالا بفروشد. این روند باعث می‌شود قیمت‌ها در حال حرکت باشند گروهی خریدار باشند و گروهی فروشنده. فرصت‌های خرید و فروش همیشه وجود دارد افراد بر اساس استراتژی خود اقدام به معامله می‌کنند. گروهی از افراد در یک قیمت اعتقاد به ارزنده بودن سهم در آینده دارند و گروهی هم معتقدند زمان فروش یک سهم است. پس کنترل احساسات و استراتژی منحصر به فرد یکی از موجبات کسب سود در بازار بورس است. در بازار بورس فرد یک معامله را بر اساس باورها و استراتژی خود آغاز می‌کند. او بر اساس باورها و احساسات خود که منحصر به فرد هم می‌باشد یک معامله را باز می‌کند و با توجه به درکی که از وقایع آینده دارد معامله را ادامه می‌دهد و در نقطه هدف آن را می‌بندد.
بنابر توضیحات داده شده می‌توان نتیجه گرفت یک معامله‌گر باید با توجه به باورها و احساسات خود یک استراتژی منحصر به فرد برای خود تنظیم کند و با غلبه بر احساسات هیجانی خود اقدام به معاملات خود کند، این تنها روشی است که کمک می‌کند معامله‌گر از گیر افتادن در یک معامله بد در امان بماند.
