توازن قدرت با دیپلماسی انرژی

۱۴۰۰/۱۲/۲۶ - ۰۱:۱۵:۱۲
کد خبر: ۱۸۷۸۳۲
توازن قدرت 
با  دیپلماسی انرژی

رضا امیدوار تجریشی

 علی لاریجانی در اردیبهشت 1393 در دیدار با رییس مجلس اسلوونی گفته بود که جمهوری اسلامی ایران در راستای توسعه روابط تجاری و اقتصادی خود آمادگی انتقال گاز به کشورهای اروپایی را دارد. این سخنان از آن جمله گفته‌ها بود که اروپا قدرش را ندانسته و با روی کار آمدن ترامپ و خروج از توافق 1+5 و همچنین تحریم‌های یک طرفه باعث عقب‌نشینی اروپاییان از تبادل تجاری با ایران گردید. در حالی که ایران در این خصوص می‌توانست فرصت طلایی برای اروپا جهت کاهش وابستگی استراتژیکی به روسیه باشد و از سوی دیگر به تعادل بازار انرژی کمک کند اما مورد توجه قرار نگرفت. از دست دادن فرصتی که باعث گردید باتوجه به وابستگی بالای انرژی اروپا به روسیه، این کشور همچنان دست بالا را در برابر مساله مهمی به‌نام دیپلماسی انرژی داشته باشد.

در این باره باید در نظر داشت که خط لوله نورد استریم2 خط لوله انتقال گاز طبیعی به طول 1222 کیلومتر از ویبورگ در کشور روسیه آغاز شده و پس از عبور از بستر دریای بالتیک به آلمان می‌رسد. حال آلمان با تشدید تنش اوکراین از  توقف اجرای مجوزهای مربوط به خط لوله مشترک گازی با روسیه خبر می‌دهد. از این رو ضرورت دارد فرصت طلایی پیش آمده برای ایران نباید به مانند تحریم قطر توسط اتحادیه عرب به‌صورت کند بهره‌برداری شود بلکه با کنار گذاشتن روسیه از مذاکرات و انجام مذاکرات صادرات گاز با اروپا به‌صورت مستقیم نقش گاز ایران را در اروپا پررنگ‌تر ساخته و ابزاری قدرتمند جهت پیش برد اهداف استراتژیک کشور ایجاد نمود. در این خصوص لازم است اروپایی‌ها بدانند که ایران شریکی مطمئن و دایمی بوده اما تا زمانی که منافع کلان و راهبردی جمهوری اسلامی تامین گردد. به عبارت دیگر اروپا باید بداند به شرطی می‌تواند ایران را به عنوان یک تامین‌کننده مطمئن انرژی بداند که در برابر ایران صادقانه عمل کرده و به تعبیری خنجر از پشت نزنند. امروزه دیپلماسی انرژی در ایجاد توازن قدرت در تمامی ابعاد آن بسیار مهم و حیاتی است و لازم است از این شرایط بیاموزیم که منافع ملی در این زمان‌ها بر منافع بسیاری دیگر از کشورها از اهمیت بیشتری قائل است. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد بخش عمده‌ای از ضعف‌های ما در نوع دیپلماسی ما به خصوص به حوزه دیپلماسی اقتصادی ما برمی‌گردد که باعث گردیده نه از برجام بهره برده و نه از تحریم ترکیه توسط روسیه و نه از تحریم قطر توسط شورای حکام کشور‌های عربی و نه از سایر فعل و انفعالات بیرونی بهره‌ای ببریم. حال باید در این بزنگاه تاریخی از مذاکره مستقیم با دیگر کشورها اجتناب نکرده چرا که به گواه رویدادهای متعدد تاریخی کشوری مانند روسیه رفیقی نیمه‌راه بوده که منافع ملی خود را هیچ‌گاه حتی در راستای منافع استراتژیک منطقه‌ای خود نیز رها  نمی‌کند. آنچه‌ که در پایان می‌توان به آن اشاره کرد این است که باید در برجام یا برجام‌های بعدی بیشترین بهره مالی را در نظر داشته باشیم تا بتوانیم با گره زدن سرمایه‌های خارجی به ایران هزینه خروج آنها را از معاهدات بین‌المللی بالا ببریم؛ می‌بایست نفت و گاز ایران جایگزین نفت و گاز روسیه شود و اگر روسیه می‌خواهد درآمدی داشته باشد ایران به عنوان واسط آن در بازار جهانی باشد. اما تمامی این امور وابسته به یک پیش‌شرط اساسی است و آن پیش شرط آن است که می‌بایست نخست گوش شنوای خوبی در داخل داشته باشیم؛که در چنین شرایطی نیاز به تکرار نباشد که‌ ای کاش صدای علی لاریجانی را اروپایی‌ها و منتقدان داخلی برجام شنیده بودند.

 

 

ارسال نظر