خطر بزرگ‌تری به نام «انتظارات تورمی»

۱۴۰۰/۰۹/۱۸ - ۰۳:۴۸:۴۵
کد خبر: ۱۸۴۸۲۳
خطر بزرگ‌تری 
به نام «انتظارات تورمی»

فرشاد پرویزیان

به‌طور کلی از منظر اقتصادی، نوسانات قیمتی در بازارها به دو شکل ظهور و بروز پیدا می‌کند، یک نوع نوسانات برآمده از «تورم» عینی است و شکل دوم نیز نوساناتی است که در قالب «انتظارات تورمی» ظهور و بروز پیدا می‌کند. در خصوص معضل تورم، نوسانات افزایشی در قیمت‌ها، ناشی از نظامات پولی و مالی، رشد نقدینگی، توسعه پایه پولی و... است، اما در خصوص انتظارات تورمی، هیجانات، احساسات و احتمالاتی که در خصوص چشم‌انداز بازارها شکل می‌گیرد، نوسان می‌آفریند. نوساناتی که در طول هفته اخیر در فضای اقتصادی کشور شکل گرفته، برآمده از تاثیر فوق‌العاده انتظارات تورمی در اقتصاد ایران است. این انتظارات است که باعث شده، نوسانات مستمری در بازارهای کشور شکل بگیرد. هر اندازه که دولتمردان تلاش کنند این واقعیت را انکار کنند، این انتظارات تورمی به‌ طور مستقیم به برجام، موضوع تحریم‌های اقتصادی و نحوه تعامل با سایر کشورهای جهان گره خورده است. واقع آن است که اقتصاد ایران به دلیل دهه‌های متمادی، محدودیت و تحریم و چالش به شکل عجیبی حساس شده و نسبت به تحولات بیرونی از خود هیجان نشان می‌دهد. این حساسیت‌ها که در روزهای اخیر نیز دامنه‌های بیشتری پیدا کرده، باعث شده تا نرخ ارز رکوردهای تازه‌ای را ثبت کند. فعالان اقتصادی و پس از آن اکوسیستم موجود در بازارها به محض اینکه احساس کنند که ممکن است برجام به نتیجه مورد نظر نرسد یا اینکه احتمال دهند که عزم جدی از سوی دولت برای دستیابی به توافق وجود ندارد، پیش‌بینی می‌کنند که در چشم‌انداز آینده نیز دامنه محدودیت‌ها بیشتر می‌شود، بنابراین رفتارهایی را از خود نشان می‌دهند که باعث رشد نرخ ارز می‌شود. این انتظارات تورمی در حالی شکل می‌گیرد که در شرایط فعلی، کشورمان با مشکل کمبود ارزی مواجه نیست و چه بسا ذخیره ارزی بیشتری به نسبت ماه‌های قبل وجود دارد، اما از آنجا که دولت نتوانسته پالس‌های مثبتی در خصوص چشم‌انداز برجام ارایه کند، نوسان در بازارها ایجاد شده است. بر اساس اعداد و ارقام ارایه شده نهادهای مسوول در شرایط فعلی، بخشی از دارایی‌های مسدودی کشور آزاد شده و دولت مشکلی در خصوص تامین ارز ندارد، اما از آنجا که دولت هنوز نتوانسته در خصوص برجام انتظارات تورمی را هدایت کند، مشکلات فعلی در اقتصاد ایجاد شده‌اند. این انتظارات روانی به ‌طور مستقیم به برجام گره خورده است و هرگونه خبر مثبت یا منفی، ناخودآگاه جمعی جامعه را دچار تغییر و تحول می‌سازد. باید توجه داشت، این فرآیند تنها مختص به این دولت و این زمان نیست، در سال 94 و 95 خورشیدی نیز که ایران و کشورهای 1+5 بر امضای برجام توافق کردند و نرخ دلار ناگهان از  نرخ حدود 4 هزار تومانی به محدوده زیر 3 هزار تومانی نزول کرد در شاخص‌های کلان اقتصاد کشور اتفاق خاصی رخ نداده بود. در واقع این انتظارات روانی جامعه بود که دورنمای مثبتی از آینده را تصویرسازی کرد و بلافاصله این روند در بازار ارز کشور اثر گذاشت. با این توضیحات پرسشی که می‌توان طرح کرد آن است که دولت در شرایط فعلی چه راهبردی را در مواجهه با بازارها و سیاست‌های پولی و مالی باید در پیش بگیرد؟ آنچه می‌توان به دولت توصیه کرد، حفاظت از سرمایه اجتماعی و مشارکت‌های عمومی است. وقتی دولت می‌بیند انتظارات روانی این گونه در بازارها اثرگذار است، انتظارات را باید از طریق اطلاع‌رسانی دقیق، رفتارهای شفاف اقتصادی، ارتباط قوی با مردم، احترام به حقوق شهروندی، در پیش گرفتن سیاست تنش‌زدایی با همه کشورها و... مدیریت کند. خطرناک‌ترین رفتارها در این دوره حساس، آن است که دولت به جای توجه به ضرورت‌های اقتصادی و معیشتی مردم، محدودیت‌های اجتماعی، فرهنگی و... جدید برای مردم ایجاد کند. دولت باید تلاش کند مشارکت‌های عمومی جامعه را افزایش بدهد و از سوی دیگر از دامن زدن به اخبار حاشیه‌ساز در خصوص مذاکرات پرهیز کند. انکار اثرگذاری برجام در رشد یا نزول شاخص‌های اقتصادی نه‌تنها دردی از مشکلات دوا نمی‌کند، بلکه خود به عاملی برای التهاب بیشتر بازارها بدل خواهد شد. دولت باید سرمایه اجتماعی خود را تقویت کند و از سوی دیگر رفتارهای معقول اقتصادی داشته باشد، این در حالی است که در برخی حوزه‌ها رویکردهایی از سوی دولتمردان در پیش گرفته می‌شود که برخلاف اصول اقتصادی و منطق موجود در بازارها است. باید توجه داشت که انتظارات تورمی به مراتب خطرناک‌تر از خود تورم است. مشکل تورم را با برخی راهبردهای اقتصادی و تدابیر پولی می‌توان مهار کرد اما از کشوری دچار التهاب در انتظارات تورمی شود، حل آن نیازمند مجموعه‌ای از تدابیر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... است و به راحتی نمی‌توان این آرامش را در جامعه ایجاد کرد. دولت به جای انکار نقش برجام در اقتصاد، بهتر است متوجه این واقعیت بشود که این گزاره نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری انتظارات تورمی دارد. اگر به واقع برجام و مذاکرات، هیچ نقشی از بروز نوسانات ندارد، خوب است، آقایان استدلال کنند که چرا نرخ ارز طی روزهای اخیر در ایران افزایش پیدا کرده است. اگر دوستان تصور می‌کنند با رویکردهای سلبی، بخشنامه، دستور و بگیر و ببند می‌توانند این مشکلات را حل و فصل کنند باید بگویم سخت در اشتباه هستند. همان ‌طور که تنها آهن است که می‌تواند آهن را ببُرد، مسائل اقتصادی را نیز تنها از طریق روش‌های اقتصادی می‌توان حل و فصل کرد، ولاغیر.

 

 

ارسال نظر