نقش دیپلماسی در رشد اقتصاد

۱۴۰۰/۰۹/۰۱ - ۰۱:۵۸:۵۷
کد خبر: ۱۸۴۲۳۷
نقش دیپلماسی در رشد اقتصاد

محمد امیر‌زاده

بسیاری از بحران‌های عظیم جهانی بر اثر رخدادهای ظاهرا کوچکی به وقوع پیوسته‌اند. به عنوان نمونه فاجعه جنگ جهانی اول به دلیل ترور ولیعهد اتریش در سارایوو شکل گرفت. یک تغییر به ظاهر ساده که از بطن آن فاجعه‌ای عالم‌گیر بیرون آمده است. بنابراین متغیرهای به ظاهر کوچک، می‌توانند منشا اثرات عظیمی در جهان شوند؛ واقعیتی که تئوری‌های فراوانی در علوم مختلف تلاش می‌کنند، ابعاد و زوایای گوناگون آن را تشریح کنند. واقع آن است که امروز کشورها با استفاده از دیپلماسی فعال و پویا تلاش می‌کنند، مجموعه تهدیدهای موجود در عرصه بین‌المللی را بدل به فرصتی برای رشد و پیشرفت کنند. حل مشکلات اقتصادی و راهبردی ایران در کنار برنامه‌ریزی‌های داخلی، نیازمند حل مشکلات بیرونی و استفاده از دیپلماسی خلاقانه است. بسیاری از کشورهای همسایه ایران به استفاده از دیپلماسی و عملیاتی ساختن سیاست تنش‌زدایی، دستاوردهای قابل توجهی در حوزه‌های اقتصادی کسب کرده‌اند. از گذشته‌های دور تا به امروز، رمز پیشرفت کشورها به ایجاد مناسبات ارتباطی و اقتصادی مطلوب با جهان پیرامونی گره خورده است. آیا مدیران ایرانی تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اند، چرا کشوری مانند عراق به خوبی توانسته شاخص تورم خود را مهار کند و سایر شاخص‌های کلان اقتصاد خود را بهبود بخشد، اما ترکیه با همه ظرفیت‌هایی که در حوزه‌های اقتصادی دارد، تورم‌های بالای 25درصدی را پشت‌سر می‌گذارد؟ این یکی از پرسش‌های مهمی است که اقتصاد ایران از طریق پاسخگویی به آن و انجام مقایسه تطبیقی می‌تواند، تصویری از مهم‌ترین بایدها و نبایدهایش به دست آورد. 

پاسخ یک چنین پرسش‌هایی در یک مفهوم کلیدی نهفته است که فقدان توجه به آن می‌تواند اقتصاد و معیشت کشور را با مشکلات عدیده‌ای مواجه سازد. اهمیت مفهوم دیپلماسی و ایجاد مناسبات ارتباطی معقول با جهان پیرامونی، موضوعی است که متاسفانه تصمیم‌سازان ایرانی امروز توجه چندانی به آن نمی‌کنند. حتی در ارتباط عادی یک خانواده در یک محله یا یک آپارتمان، نیز فقدان مناسبات مطلوب باعث می‌شود تا فرد نتواند یک زندگی عادی و روتین خانوادگی را تجربه کند. تاریخ ایران از زمان باستان تا دوران معاصر، سرشار است از همزیستی مسالمت‌آمیز با جهان پیرامونی و تنش‌زدایی. بنابراین ایرانیان مایل به بهبود مناسبات ارتباطی با جهان هستند. معتقدم حتی با جوامع و کشورهایی که با آنها اختلافات جدی وجود دارد، باید از طریق گفت‌وگو مسائل را حل و فصل کنیم. همان‌طور که اشاره شد، ترکیه با همه جهش‌های اقتصادی که داشت، طی 2 سال اخیر با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه شده و تورم بالایی را تجربه می‌کند. در نقطه مقابل کشور عراق که دهه‌ها جنگ و گرفتاری و خونریزی را پشت سر می‌گذارد، امروز کمترین نرخ تورم را در سطح منطقه تجربه می‌کند. دلیل این تفاوت‌های بارز در شاخص‌های اقتصادی آن است که ترکیه طی سال‌های اخیر به جای رویکردهای ارتباطی سازنده با جهان به دنبال ماجراجویی در عرصه بین‌الملل و تنش‌زایی با جهان حرکت کرده است. اما عراق خسته از سال‌ها جنگ و تحریم و گرفتاری، تلاش می‌کند تا طرف‌های مختلف را در منطقه و جهان از خود راضی نگه دارد. واقع آن است که اقتصاد 400 میلیارد دلاری ایران، طی سال‌های اخیر به دلیل اثرات تصمیم‌سازی‌های سیاسی در اقتصادی به اقتصادی 198 میلیارد دلاری رسیده است. این حجم از آسیب ناشی از برخی تصمیم‌سازی‌های اشتباه سیاسی است که متاسفانه مشکلات فراوانی را ایجاد کرده است. هر دولتی باید در راستای منافع ملی برنامه‌های خود را پیش ببرد. اینکه فلان گروه سیاسی چه رویکردی دارد یا فلان حزب چه مطالبه‌ای دارد، نباید برای دولت اهمیتی داشته باشد. دولت باید خواسته‌های مردم برای داشتن یک زندگی مطلوب را ارج بنهد و تلاش کند زمینه یک چنین زیستی را برای شهروندان جامعه فراهم کند. توقع مجموعه فعالان اقتصادی از دولت آن است که در شرایط حساس فعلی، تلاش برای حل مشکلات بیرونی را در کنار حل سوءمدیریت‌های داخلی مدنظر قرار دهد. اینکه مدام در رسانه‌ها اعلام شود، تحریم‌ها تاثیری در نزول شاخص‌های اقتصادی ندارد، بیشتر از اینکه امیدواری را در جامعه افزایش دهد، کارشناسان و صاحب‌نظران اقتصادی را نگران می‌کند، چراکه یک چنین اظهاراتی نشان می‌دهد، دولت هنوز ریشه اصلی مشکلات را شناسایی نکرده است (یا اگر شناسایی کرده، آن را انکار می‌کند) به عنوان یک فعال اقتصادی و نایب‌رییس اتاق ایران امیدوارم که دولت و کلیات نظام تصمیم‌سازی کشور تلاش کنند، مشکل تحریم‌ها را که سایه سنگین خود را بر مجموعه فعالیت‌های اقتصادی و راهبردی کشور انداخته است، حل و فصل کند تا ایران بتواند در یک بازه زمانی مشخص در مسیر بهبود شاخص‌های اقتصادی‌اش گام بردارد.

 

ارسال نظر