اهمیت جایگاه مدیریت ریسک در بازار

۱۴۰۰/۰۴/۰۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۹۶۹۸
اهمیت جایگاه مدیریت ریسک در بازار

مجتبی رستمی

سیستم مدیریت ریسک و به‌کارگیری آن فواید بسیاری ازجمله تسهیل در دستیابی به اهداف استراتژیک شرکت، تبیین و ترویج منظم و مستمر استانداردهای عملکردی در سطوح مختلف سازمانی برای شرکت‌ها را به همراه خواهد داشت. امروزه در دنیای شرکت‌داری توجه به رویدادهایی که ممکن است نیل به اهداف و چشم‌انداز شرکت‌ها را با ریسک مواجه سازند، تا حد زیادی برنامه مدیران را به خود اختصاص داده است. رقابت شدید، افزایش قدرت چانه‌زنی مشتریان، وابستگی بالا به تأمین‌کنندگان، تقاضای مداوم برای نوآوری، تغییر در شرایط نظارتی و انتظارات جدید جامعه، محیط کسب‌وکار را پیچیده‌تر کرده است. در مقابل، شرکت‌ها به دنبال راهبردهایی برای پاسخگویی مناسب به پیچیدگی‌های بیرونی از طریق توسعه ساختار سازمانی هستند. در این مسیر استفاده از تکنیک‌های مربوط به مدیریت ریسک سازمانی به عنوان راهی برای اطمینان از دستیابی به اهداف سازمانی به‌کاربرده می‌شود. در چندین سال گذشته و علی‌الخصوص پس از بحران اقتصادی و مالی سال ۲۰۰۸، به دلیل بالا رفتن اهمیت موضوع مدیریت ریسک، تجزیه‌وتحلیل ریسک به عنوان بخش اساسی مدیریت ریسک سازمانی توسط دانشگاه‌ها، مشاوران حوزه ریسک، شرکت‌ها و سازمان‌های خصوصی و دولتی به‌طورجدی توسعه‌یافته است. نتایج یک پژوهش میدانی توسط موسسه AON (شرکت بین‌المللی مشاوره ریسک) که در سال ۲۰۰۹ در ۱۲۰ کشور میان ۳۲۰ مدیر اجرایی انجام شد، نشان داد که بیشترین و بزرگ‌ترین ریسکی که آنها با آن مواجه هستند، ریسک شهرت یا آسیب به نام و نشان تجاری آن شرکت‌هاست. سایر ریسک‌ها نیز در رده‌های بعدی بوده و باید مدیریت شوند. مدیریت ریسک یا مدیریت ریسک سازمانی (ERM)، فرآیند شناسایی ریسک‌ها، اندازه‌گیری، تجزیه‌وتحلیل، تدوین و اجرای استراتژی‌های مدیریت این ریسک‌ها و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان و مدیریت آن نسبت به سرمایه و درآمد سازمان است. این تهدیدها یا ریسک‌ها می‌تواند شامل دو بعد کلی ریسک‌های مالی و غیرمالی ازجمله عدم اطمینان در تحقق اهداف مالی، تعهدات قانونی، خطاهای مدیریت استراتژیک، تهدیدهای امنیتی فناوری اطلاعات (بدافزار، دسترسی ناخواسته به داده‌های حساس و...) و حوادث و بلایای طبیعی باشد. افرادی که در حوزه مدیریت ریسک کار می‌کنند، اساساً وظیفه ارزیابی تمامی ریسک‌هایی را که شرکت با آن روبرو است و همچنین فرموله کردن پاسخ‌ها و برنامه‌های عملیاتی برای کاهش و پاسخگویی به این ریسک‌ها و در دسترس قرار دادن برنامه‌های عملیاتی برای تمامی ذی‌نفعان، سهامداران و سرمایه‌گذاران بالقوه را بر عهده‌دارند. در راستای تمامی موضوعاتی که مطرح شد، در چند سال اخیر نگاه به مدیریت ریسک و پیاده‌سازی آن در سازمان‌های کوچک و بزرگ در ایران موردتوجه قرارگرفته است. به‌طوری‌که در این سازمان‌ها همه کارکنان اعم از هیات‌مدیره، مدیرعامل، بخش حقوقی، همه و همه در ارتباط با مدیریت ریسک و ERM صحبت می‌کنند. باوجود قوانین نظارتی ابلاغ‌شده از سوی نهادهای ناظر ازجمله بانک مرکزی، بیمه مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار کماکان شرکت‌های بسیاری وجود دارند که از موضوع مدیریت ریسک و پیاده‌سازی سیستم مدیریت ریسک غافل هستند. با توجه به پویایی و پیچیدگی‌های موجود در دنیای کسب‌وکار و همچنین با توجه به عدم اطمینان موجود در محیط اقتصادی حال حاضر کشور، ریسک‌های مختلفی در سطح کسب‌وکار وجود دارند که می‌توانند عملکرد شرکت‌ها را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین تمام شرکت‌ها نیاز دارند عدم اطمینان موجود را مدیریت کرده تا قادر باشند در شرایط مطمئن‌تری تصمیم‌گیری کنند. سیستم مدیریت ریسک و به‌کارگیری آن فواید بسیاری را برای شرکت‌ها به همراه خواهد داشت، ازجمله: تسهیل در دستیابی به اهداف استراتژیک شرکت، تبیین و ترویج منظم و مستمر استانداردهای عملکردی در سطوح مختلف سازمانی (سنجش مسوولیت)، ایجاد زمینه‌های لازم برای حمایت و پوشش موثر تصمیمات اثربخش از طریق کشف به‌موقع ریسک‌های آتی، ایجاد فضای مناسب برای دستیابی به‌موقع و موثر به اهداف اجرایی عملیاتی از طریق استمرار رویه‌های کم‌هزینه و اثربخش، کسب اطمینان خاطر برای نگهداری اصولی دارایی‌ها، نیروی انسانی، شهرت و اعتبار شرکت. در این میان، شرکت‌های مادر (هلدینگ) به دلیل اینکه مدیریت یک پرتفوی و مجموعه‌ای از چندین شرکت را بر عهده‌دارند و همچنین با توجه به ماهیت و تصمیمات سرمایه‌گذاری مختلف که با آن روبرو هستند و در کل به علت در معرض قرار گرفتن مداوم انتخاب حوزه‌های مختلف سرمایه‌گذاری و مدیریت کسب‌وکارهای تابعه، خلأ یک سیستم مدیریت ریسک که جنبه راهبردی، نظارت و کنترل را برای آن شرکت‌ها مهیا می‌کند، بیشتر احساس می‌کنند. در شرکت‌های هلدینگ به علت پیچیدگی فضای کسب‌وکارشان که ناشی از گسترش تهاجمی آنها در فعالیت‌ها و حوزه‌های مختلف کسب‌وکار است، تصمیم‌های راهبردی ریسک‌های متعددی دارند. پیاده‌سازی سیستم مدیریت ریسک در شرکت‌های مادر (هلدینگ) به آنها اجازه می‌دهد تا بتوانند نیل به اهداف استراتژیک و چشم‌انداز شرکت اصلی را تسهیل کرده و فرآیند حرکت به سمت هدف را با کارایی و اثربخشی بیشتری همراه سازند. این مهم در راستای تدوین اشتهای ریسک هیات‌مدیره بر مبنای میزان ریسک‌پذیری و چابکی شرکت و لذا حرکت شرکت اصلی و زیرمجموعه‌ها در این مسیر قابل حصول است.

 

ارسال نظر