آغازی بر یک پایان

۱۴۰۰/۰۱/۳۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۷۶۵۶
آغازی بر یک پایان

مهدی مطهرنیا

یک‌بار دیگر از دل مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 در وین، دریچه امید در خصوص پایان یافتن تحریم‌ها و بهبود مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی در چهارچوب ساز و کار 1+5 گشوده شده است. اما این فضای امیدبخش، بیش از آنکه دربر‌گیرنده تعریف عملیاتی در خصوص پرونده هسته‌ای و برداشتن تحریم‌ها باشد، متوجه برخی گمانه زنی‌ها است که فضای موجود را پر ابهام ساخته است. به هر تقدیر مذاکرات غیرمستقیم امریکا و ایران در وین در کنار گفت‌وگوی صالحی در کلاب‌هاوس، حضور پر سروصدای ظریف در فضای مجازی و سایر گزاره‌های اثرگذار، نقطه‌های کلیدی جدیدی است که تصویری از تحولات احتمالی آینده پیش روی افکار عمومی می‌گشاید. نباید فراموش کرد مقام معظم رهبری در زمان زمامداری دولت قبلی امریکا، بارها بر پارادایم، نه جنگ و نه مذاکره تاکید داشتند و به صراحت مذاکرات با امریکای مدل ترامپ در هر سطحی را ممنوع اعلام کرده بودند. چرا که معتقد بودند مذاکره با ایالات متحده در هر سطحی می‌تواند زمینه‌ساز فشار بیشتر بر ایران شود. موضوعی که ناشی از عدم اعتماد به امریکا بوده است. اما با توجه به این فرامین به نظر می‌رسد که در دوره جدید، زمینه‌هایی به وجود آمده که با توجه به حضور دولت جدید در امریکا، رویکرد جدیدی در خصوص مذاکرات برای پایان دادن به تحریم‌های اقتصادی در پیش گرفته شده است. این در حالی است که برخی افراد و جریانات مخالف دولت، تحریم‌های اقتصادی را یک موهبت و باعث خودکفایی ایران می‌دانستند و خواهان تداوم آن بودند. رویکردی که نشان‌دهنده عدم شناخت از واقعیات جامعه ایرانی و ضرورت‌های اقتصادی بود. از این رو در عین باز شدن دریچه امید به انجام مذاکره با 1+5 و برداشته شدن بخشی از تحریم‌های اقتصادی، این امید که تمام تحریم‌ها از میان برداشته شود، یک تحلیل تقلیل‌گرایانه و آرزومندانه تلقی می‌شود. 

این تصور که در وین ناگهان هر دو طرف ایران و امریکا از مواضع خود کوتاه بیایند و مجموعه مشکلات فیمابین دو طرف، حل و فصل شود، چندان با واقعیاتی که بر روابط سایه افکنده، همخوان نیست. ایران در پی آن است که مذاکره را برای رسیدن به دستاوردهای اقتصادی دنبال کند و امریکا نیز به دنبال ان است که از منظر خود راهکاری برای محدود ساختن توانایی‌های هسته‌ای ایران بیابد. از سوی دیگر، مجلس شورای اسلامی با گفتمان انقلابی تصور می‌کنند که نه‌تنها باید همه تحریم‌های اقتصادی از پیش روی اقتصاد و معیشت کشور برداشته شوند، بلکه امریکا باید خسارات تحریم‌های اقتصادی را نیز بپردازد. این اظهارات نشان می‌دهد که ما می‌دانیم چه می‌خواهیم، اما نمی‌دانیم که چه چیزی را می‌توانیم به دست بیاوریم. وقتی از مذاکره سخن گفته می‌شود باید بدانیم، مذاکره با اتکا به قدرت موجود برای دستیابی به بیشترین امتیاز شکل می‌گیرد. معنای مذاکرات ایران و 1+5 مشخص شدن حق و باطل یا قانع کردن طرف مقابل به اینکه من درست می‌گویم نیست، بلکه این گفت‌وگو‌ها با هدف دستیابی به امتیازات بیشتر مبتنی بر میزان قدرت هر کدام از طرف‌ها معنا و مفهوم پیدا می‌کند. فلذا باید گفت بازگشت به برجام نه پایان یک پرونده، بلکه آغازی دوباره بر مجموعه پرونده‌هایی است که طی دهه‌های گذشته نمونه‌های مشابهی از آنها تجربه شده اما کمتر قدم‌هایی روبه جلو از دل این مذاکرات شکل گرفته است. این آغازهای متفاوت هر بار نورهای امیدی در خصوص حل مسائل میان ایران و نظام بین‌الملل با محوریت امریکا را روشن کرده و پس از مدتی دوباره به سردی و خاموشی می‌گراید. در نهایت باید بدانیم، این گرم و سرد کردن‌های متفاوت که جامعه ایران تجربه می‌کند، می‌تواند ترک‌های وسیعی را در حوزه همگرایی مردم با حکومت ایجاد و اقتصاد ایران را با مشکلات پیچیده‌تری مواجه سازد. بنابراین امیدواریم این‌بار با توجه به مجموعه تجربیات انباشته شده قبلی که در طول 4دهه کسب شده، تصمیمی جدی در این باب گرفته شود چرا که دیگر شاید وقت آن رسیده باشد که دورنمای روشن‌تری پیش روی مردمی گشوده شود که همواره برای دستیابی به وضعیت مناسب‌تر صبر کرده‌اند، اما شرایطی شایسته خود را در بخش‌های معیشتی و اقتصادی تجربه نکرده‌اند.

 

ارسال نظر