محسن عباسی
واقع آن است که برخی مفاهیم و موضوعات در اتمسفر‌های مختلف از جمله فضای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و....وجود دارند که هرچند دیده نمی‌شوند و ظاهرا حضور فیزیکی ندارند اما آثار و نتایج آنها به‌شدت احساس می‌شود.بر این اساس نیرویی در اقتصاد ما وجود دارد که هرچند نمی‌توانیم توضیحی برای آن پیدا کنم، اما می‌دانیم که وجود دارند و به نوعی، همگی این انرژی را احساس می‌کنیم. شاید این نیرو برآیند همه تجربیات فعالان اقتصادی بازار سرمایه (اعم از حقیقی و نمایندگان حقوقی‌ها که باز هم حقیقی هستند) در اقتصاد کشور باشد. یک معجونی از تمام اتفاقاتی که بر ما گذشته است و ما آنها را تجربه کرده‌ایم و از آنها آموخته‌ایم. قیاس بین آنچه وعده داده شد و آنچه اتفاق افتاده است. در اتمسفری که عدم اعتماد جریان دارد، با هیجان و طمع وارد بازارها می‌شویم و با ترس و سرخوردگی از آنها خارج می‌شویم. من منکر سوءمدیریت مسوولان اقتصادی و تصمیم‌سازان در بازار سرمایه و سایر ارکان اقتصادی نیستم. این موضوع بر همگان روشن است، اما به نظرم ضروری است.
هر کدام از ما به عنوان یک فرد یا فعال اقتصادی، نگاهی هم به عملکرد خودمان داشته باشیم تا تصویر شفاف‌تر و واقعی‌تر از خودمان داشته باشیم. ما با نیرویی عجیب و نامرئی که توده مردم را تحریک می‌کند، کنش و واکنش داریم. نیرویی عجیب که باعث می‌شود برخی برای دلار ۳۳ هزار تومانی صف بکشند و فردای همان روز ۲۴ هزار تومان بفروشند! نیرویی عجیب که باعث می‌شود پراید را بیش از ۱۵۰ میلیون بخریم و اننظار سود داشته باشیم. نیرویی عجیب که چشم بر حقایق بورس بسته است و فقط می‌فروشد. (حقیقی و حقوقی هم فرقی نمی‌کند). هر از گاهی برای خود دستاویزی می‌بافد و به آن چنگ می‌زند و آنقدر خودش را این طرف و آن طرف می‌کوبد که فراموش می‌کند اصلا آن عامل اتفاق نیفتاده است. اصلا آن عامل تاثیری بر اقتصاد ما ندارد. یک روز تحریم، یک روز انتخابات امریکا و گزینش بین ترامپ و بایدن و ... شاید فکر کنید این جمله تکراری و کلیشه‌ای است اما رفتار‌های هیجانی چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی ماندگار نیستند و این خاصیت بورس است. هر چقدر این فنر را به پایین فشار بدهید با سرعت بیشتری بازمی‌گردد. عموم مردم یک‌بار هیجان مثبت را تجربه کردند و همه تصور کردیم که گنج یافته‌ایم و سرخوش بودیم، حالا که منفی شده و تجربه روزهای منفی را داریم احساس می‌کنیم، همه‌چیز خود را از دست داده‌ایم. بعد از این نزول‌ها می‌شود گفت تقریبا تمام مردم بالا و پایین بورس را چشیده‌اند. بنابراین بایدانتظار داشت بازار منطقی‌تر و با شیب ملایم‌تری دوره‌های صعود و نزول بعدی را تجربه کند. بازار پُر است از سهم‌هایی که در کمتر از یکسال بیش از دو برابر خواهند شد. بازار پر است از گنج‌های عیان که فعلا هیجان جلوی چشم‌ها نمی‌گذارد تا ما این فرصت‌ها را شناسایی کنیم. نگاهی عمیق‌تر به نمادهای بانکی پتروشیمی فلزی، پالایشی، دارویی و سیمانی و... بیندازید. قیمت‌ها را یادداشت کنید و منتظر تحولات روشن آینده باشید.
