این روزها تب افزایش همکاری ایران و روسیه بالا گرفته و هر چند روز یکبار، از قول بخشدولتی یا خصوصی، سخنانی در مورد مذاکره یا انعقاد قراردادهای جدید بین دو کشور به گوش میرسد. این قراردادها البته منتقدانی هم داشته که گاه، تفاوت عمیقی بین دیدگاههایشان وجود دارد و نمیتوان همه آنها را در یک گروه دستهبندی کرد.
از جمله انتقادهایی که از گوشه و کنار به گوش میرسد، بالا رفتن قیمت برخی اقلام صادراتی همچون میوه به دلیل افزایش حجم صادرات به روسیه است. این در حالی است که بخش مهمی از سود این قبیل صادرات، به اقتصاد ایران برمیگردد و در شرایط رکود و محدودیت منابع ارزی، فرصت مهمی است. البته شاید بتوان به مسایلی مانند محدودیت منابع آب و خاک کشور اشاره کرد و اینکه میوه و سبزیجات، صادرات آب مجازی هستند. ولی به هر حال نفوذ به یک بازار، حتی اگر توام با چنین مواردی هم باشد، یک دستاورد به شمار میآید.
مساله اصلی که باید مراقب باشیم، این است که برخی مسوولان روسیه تمایل دارند نفتخام کشورمان، با فرمولی پیچیده، با خدمات و کالاهای این کشور تهاتر شود. تجربه صادرات 40 سال پیش گاز طبیعی ایران به حکومت وقت اتحاد جماهیر شوروی، پیش روی ما قرار دارد. در سالهای میانی دهه 1350 مسوولان بانک مرکزی ایران بارها جلسه تشکیل دادند تا برخی وزارتخانهها را تشویق و حتی وادار کنند که از روسیه، کالا یا خدماتی را وارد کنند. این اصرار آنها به این دلیل بود که به دلیل محدودیت قراردادی، روسها پولی بابت گاز وارداتی از ایران نمیدادند و ایرانیها مجبور بودند برای وصول طلب خود، بازار خود را روی آنچه نمیپسندیدند هم بگشایند. البته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این قرارداد به دلیل بدحسابی مکرر روسها، به حالت تعلیق درآمد و ماجرا به ظاهر پایان یافت. هر چند ماجرای طمع روسها به بستن قراردادهای نامتعارف با ایرانیان، هنوز پایان نیافته است.
تا وقتی که روسیه، کشوری باشد در میان شرکای تجاری ایران و برای توسعه همکاریها با این کشور، متناسب با ظرفیتهای دو کشور برنامهریزی شود، این همکاریها به نفع ایران است؛ ولی اگر به دلایل غیراقتصادی بخواهیم فرصت ویژهیی برای شرکتهای روسی فراهم کنیم، ممکن است این فرصتها به نفع اقتصاد ایران نباشد.
آن دسته از شرکتهای روسی که از قابلیت فنی خوبی برخوردارند، تاکنون همکاری صنعتی با ایران را تجربه کردهاند. یک نمونه از این همکاریها، مربوط به شرکت تکنوپروماکسپورت است که برخی از نیروگاههای گازی و سیکل ترکیبی ایران را ساخته است. گاز پروم نیز از تخصص خوبی در ایجاد خطوط انتقال گاز برخوردار است. اما اگر قراردادی فراتر از توان فنی یا مالی این شرکتها، متفاوت از تخصصشان یا بدون ضمانتها و ارزیابیهای لازم به آنها سپرده شود، ممکن است نتایج خوبی به همراه نداشته باشد.
ابهامهایی هم در حوزه آنچه فاینانس روسی نامیده میشود وجود دارد که در فرآیند نهایی شدن آن، تاثیر میگذارد. اگر این همکاری، به معنی ایجاد خط اعتباری با حجم بالا باشد که ریسکهای تجارت فرامرزی، توسط صندوقهای ضمانت صادرات دو کشور و به شکل منصفانهیی پوشش داده شود و فاینانس نیز با منابع کشور مبدا انجام شود، روش خوب و مفیدی است. با این حال ممکن است روسها اظهار تمایل کنند که بخشی از منابع مالی حاصل از صادرات نفتخام ایران به روسیه نیز در فاینانس ارایه شده از سوی این کشور، مورد استفاده قرار گیرد. این پیشنهاد در واقع گروگانگیری پول نفت ایران برای شرکتهای روسی خواهد بود و گزینه خوبی محسوب نمیشود. با وجود آنکه روسها به استناد سابقه تاریخی، نه برای ایران و نه اتحادیه اروپایی شرکای تجاری خوبی نبودهاند، بهتر است مقامهای ایرانی در فرآیند مذاکره، با پیدا کردن پیشنهادهای منصفانه روسها در میان انبوه پیشنهادهای آنها، راه رسیدن به توافقهای مالی برنده - برنده را بیابند. این کار البته سخت است ولی انتظار میرود مسوولان ایرانی به ویژه در بانک مرکزی و وزارت صمت این سختی را تحمل کنند تا مذاکرات از قهر یا تسلیم در امان بماند.