هیات مذاکرهکننده کشورمان در دور جدید گفتوگوهای هستهیی، شفاف، شجاع و منسجم بودند و میدانستند چه میخواهند. درجه انعطافپذیری قابل توجه مقامهای ایرانی در گفتوگوها که از آذر 1392 شروع شد هرگز سابقه نداشته است. این انعطاف در مذاکرات به حمایت نهادهای موثر سیاست در ایران و همچنین افکار عمومی اتکا داشته و دارد.
با این همه و پس از گذشت نزدیک به 9 ماه، گفتوگوها هنوز به نقطه قابل اطمینان نرسید. بدون هیچ تردیدی باید پذیرفت که خواستههای چندگانه و بعضا دور از هم هر کشور عضو گروه 1+5 در ناکامیها بسیار موثر بوده و هست.
در حالی که نقش و انتظارات مقامهای ایالات متحده امریکا از مذاکرات با انتظارات و رفتار روسها تفاوتهای بنیادین دارد، هیچ دو کشور دیگری نیز در گروه 1+5 خواستهای مشابه ندارند. این تفاوتها، کار را دشوار کرد و دور جدید مذاکرات در نیویورک به نتیجه قابل ارایهیی نرسید.
بازارهای سهام، ارز و سکه در ایران که دوره دادوستد آنها کوتاه و انعطاف بالایی دارد روز گذشته به بینتیجه بودن مذاکرات واکنش منفی نشان داد.
روند صعودی شاخص کل قیمت سهام که چند روز بود ادامه داشت، در سرازیری افتاد. قیمت هر دلار امریکا بهمثابه یکی از ارزهای شاخص نیز در بازار غیررسمی و آزاد به سمت بالا حرکت کرد و قیمت سکه و طلا را نیز با خود به بالا کشید.
شاید این داوری زودهنگامی باشد که بگوییم بازارها واکنش منفی خود را ادامه میدهند و باید منتظر روزهای بعد باشیم. بهنظر میرسد مقامهای سیاسی و اقتصادی دولت باید چند حرکت در روزهای بعد را در دستور کار داشته باشند که یکی از این کارهای ضروری متمرکز شدن بر آمارهای رشد 6/4درصدی تولید ناخالص داخلی در بهار امسال است. در حالی که این خبر خوش میرفت تا چهره عبوس آگاهان را به لبخند مزین کند، نباید اخبار پرونده هستهیی سایهاش را بر این اتفاق بزرگ گسترده کند.
مقامهای وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و معاونت برنامهریزی ریاستجمهوری باید پیامدهای رشد 6/4درصدی را برای شهروندان توضیح دهند.
کار دومی که میتواند زمینهساز گفتوگوهای بعدی باشد، متمرکز شدن بر قویترین کشور مذاکرهکننده گروه 1+5 است.
بهنظر میرسد برملا کردن انتظارات هر کشور در مسیر گفتوگوها و رساندن این انتظارات به نقطهیی مشترک و منطبق با منافع ملی ایران راهی اجتنابناپذیر است.
منطق نیرومند در ادامه گفتوگوهای منعطف و شفاف میتواند به نفع ایران باشد.