یکی از آسیبهای جدی در اقتصاد ایران، بحث قاچاق در ساختار اقتصادی کشور است. متاسفانه قاچاق در اقتصاد کشور بهنوعی توجیه پیدا کرده یا به تعبیری نهادینه شده و این موضوع هم یک آسیب بهشمار میرود و هم اینکه در مرز هشدار جدی قرار گرفته است. اگر با این معضل برخورد نشود بهطور یقین اقتصاد ایران به توسعهیافتگی، بهخصوص در بحث توزیع نخواهد رسید. همانطور که مشخص است در بحث برخورد با کالاهای قاچاق به بنگاهها بیشتر مراجعه میشود و فشار را روی بنگاههای عرضهکننده گذاشتهاند. این درحالی است که شبکه توزیع قاچاق، شبکهیی فرا سازمانهای صنفی سازمانیافته یا دارای پروانه کسب هستند. این مساله یک عزم جدی را میطلبد تا به نقطه مطلوب و درست خود برسد. قاچاق مسالهیی نیست که بتوان بهراحتی از کنار آن گذشت. من حتی به رییسجمهور محترم هم عرض کردم که برای مقابله و جنگیدن با این معضل اقتصادی، نیاز به یک عزم جدی و اراده ملی که در راس آن رییسجمهور قرار دارد، است.
به هر حال کانالها و سر منشا ورود کالاهای قاچاق باید شناسایی شوند و با آن بهطور جدی برخورد شود. آسیبها را همه میشناسند و کسی نیست که در ساختار اقتصادی کشور این پدیده را نشناسد و اگر هم کسی بگوید که این نوع کالا را نمیشناسد سخن گزافی گفته است، زیرا ما حتی نوع قاچاق کالا را بهخوبی میشناسیم چه برسد به پارامترهای دیگر آن. بیشترین حجم قاچاق اختصاص به کالاهایی دارد که اصلا حق ورود به کشور را ندارند پیدا کرده است. بارها این را عنوان کردهام که کالاهایی وارد کشور میشوند که متاسفانه در ساختار نظام تعرفهیی کشور تعریفی ندارند یا برندهایی وارد کشور میشوند که محلی از اعراب ندارند. پس چرا نمیتوانیم با اینگونه معضلات دست و پنجه نرم کنیم و مانع ورود اینگونه کالاها به داخل مرزهای کشور شویم؟ در صحبتی که با رییسجمهوری داشتم خطاب به ایشان گفتم، اگر قرار است بحث اشتغال، بحث نظامیافتگی در بخشهای تولید و توزیع را حل کنیم، همه اینها بهطور یقین یک حرف واحد دارند و آن مبارزه با قاچاق کالا از مبدا ورود است.
ازسوی دیگر نمیتوان گفت که منشا قاچاق از مناطق آزاد است، زیرا قاچاق گلوگاههای بسیاری را به خود اختصاص داده است. این گلوگاهها فوقالعاده هستند. برخی کالاها که حلال نیستند هم از مناطق آزاد میآیند؟ پاسخ به این سوال منفی است چراکه منشا این نوع موارد در جاهای دیگری قرار دارد که بهطور یقین ما آنها را نمیشناسیم و نمیخواهم وارد این حوزههای ناشناخته هم شوم. اما واقعیت امر این است که من برخلاف اظهارنظر برخی افراد، بر این باورم که تمام مبادی ورود قاچاق کالا شناخته شده هستند.
با این حال، برای مبارزه با قاچاق راههای نیز وجود دارد. در نخستین گام ما نیازمند به یک اراده ملی هستیم. ارادهیی که باید تمام افراد جامعه دست به دست هم دهند و آن را شکل دهند. اما در گامهای بعدی من نیز قبول دارم که نظام تعرفهیی در برخی کالاها باید اصلاح شود تا قاچاق توجیه پیدا نکند و شیرینی و حلاوت به قاچاقی و قاچاقچیگری ندهیم. باید نظام تعرفهیی را برای آن دسته از کالاهایی که واقعا در کشور تولید نمیشود، اصلاح کرد. در این شرایط هم دولت به حقوق حقه خود میرسد و هم به بازارها آسیبهای جدی وارد نمیشود. ازسوی دیگر باید تولید داخلی را تقویت و از شعار دادن پرهیز کنیم. شیرینی و حلاوتی که باید در بحث حمایت از تولید ملی، سرمایه ایرانی و نیروی کار ایرانی متاسفانه نچشیدهایم، ما تمام مشکلات دولت را باور داریم و اعلام کردهایم که با تمام وجود از دولت حمایت خواهیم کرد اما دولت بالاخره باید راهکاری برای مشکلات پیدا کند، چراکه نظام پولی و مالی کشور و نظام اقتصادی کشور وجه غالبش در دست دولت است. بهطور قطع تولید ملی باید در کنار اصلاح نظام تعرفهیی مورد توجه و عنایت قرار بگیرد.