در برهه زمانی حال حاضر کشور از یک روزنامه اقتصادی نباید انتظار خطمشی سیاسی و افشاگری و لو بهقیمت ایجاد تلاطم داشت و روزنامه تعادل هم دقیقا این را ثابت کرد.
یک روزنامه اقتصادی در شرایط فعلی باید آمار را بهدرستی و دقیق بیان کند در این صورت به تمامی اهداف و رسالت اصلی یک روزنامه اقتصادی جامهعمل پوشانده است.
اگر همه اعداد و ارقام را بدون ممیزی و اعمال نظریه خود در اختیار جامعه عمل آن قرار دهد رسالت اصلی خود را انجام داده است. روزنامه تعادل تا حد زیادی توانسته است در این سمت و سو عمل کند. البته موانع پیچیدهیی بر سر راه آن قرار دارد و این موانع مهم در موارد بسیاری قدرت عمل را از روزنامه میگیرد.
روزنامه تعادل در 300شماره ابتدایی خود توانسته است این ماموریت را تاحد زیادی انجام دهد. روزنامه تعادل با ایده «صدای بخش خصوصی» بودن آغاز به کار کرد.
برای هر روزنامهیی بسیار سخت است که به این ایده پایبند بماند اما تعیین چنین ایده و رسالتی بهخودیخود بسیار ایدهآل بزرگی است. 65درصد اقتصاد ایران دولتی و شبهدولتی است و از درصد باقیمانده 10درصد در دست بخش کشاورزی، 10درصد بخش مسکن و 10درصد خردهفروشی است که بخش خصوصی این سه بخش بسیار خرد و کوچک است.
در واقع 65 تا 70درصد اقتصاد در دست یک شخص حقوقی و دولت به معنای اعم است و سهم بخش خصوصی تنها بخش کوچکی از اقتصاد است.
بنابراین صدای چنین گروهی بودن بسیار سخت و دشوار است اما جامعه ایران چه به لحاظ فرهنگی و چه سیاسی بهشدت درحال تغییر است.
در این میان نمیتوان گفت روزنامه تعادل بلندگوی بخش خصوصی است اما داشتن همین ایده هم بهشخصه برای من بسیار مایه افتخار است.