تجربه جامعه بشری نشان میدهد، مفسدان اقتصادی تنها موقعی اقدام به فساد میکنند که فضای کار مناسب باشد. این فضای مناسب را معمولا دولتهای مداخلهگر برای مفسدان فراهم میکنند.
تجربه جامعه بشری نشان میدهد، مفسدان اقتصادی تنها موقعی اقدام به فساد میکنند که فضای کار مناسب باشد. این فضای مناسب را معمولا دولتهای مداخلهگر برای مفسدان فراهم میکنند به میزانی که دامنه و ژرفای دخالت دولت در کسب و کار شهروندان و جامعه بیشتر باشد، احتمال وقوع فساد بیشتر خواهد بود. بهطور مثال وقتی دولت شروع به کار متقاضی انتشار یک رسانه مکتوب یا الکترونیکی را «امتیازی» میداند که به یک فرد عطا میکند، در کنار این خواست و اراده دولت مداخلهگر بازار سیاه خرید و فروش امتیاز ماهنامه و روزنامه پدیدار میشود. همچنین وقتی دولت اراده میکند، نرخ سود تسهیلات بانکی را براساس تمایلات سیاسی و مصلحتهای خاص تعیین و همه بانکها را موظف میکند که این نرخ را اعمال کنند در کنارش فساد بزرگی از مسایل مالی- بانکی مثل معوقه بانکی حیرتانگیز ایجاد میشود که عین فساد است. اکنون و برخلاف دهههای قبل که اقتصاد دولتی مقدس دانسته میشد اکثریت نخبگان و روشنفکران پذیرفتهاند که اقتصاد دولتی سرچشمه و زاینده فساد در ابعاد حیرتآور است. میزان فساد در دولتهای هاشمیرفسنجانی و خاتمی در مقایسه با حجم گسترده فساد در دولت احمدینژاد قابل مقایسه نیست زیرا دولت نهم و دهم با دخالتهای گسترده در اقتصاد راه را برای فساد باز کرد. برای اینکه احتمال فساد را بهحداقل برسانیم چه باید کرد؟ به نظر میرسد دادن غذای ضدفساد به مسوولان خطاکار دولتی در مناصب بالا، میانه و ردههای پایین چاره کار نیست. چاره کار این است که حجم دخالت دولت را با سرعت پایین بیاوریم تا احتمال وقوع فساد هر روز کمتر باشد. علاوه بر این دولت یازدهم برای اینکه احتمال وقوع فساد را به حداقل برساند، باید رسانهها را در جریان فعالیتهای دولت در حوزههای گوناگون قرار دهد. اعلام شفاف، بهنگام و دقیق مناقصهها، مزایدهها، واگذاریها، وامگیرندگان از صندوق توسعه ملی توسط رسانهها میتواند ضامن کاهش فساد باشد. غذای ضدفساد همان شفافسازی است.