همه‌جانبه‌نگری؛ شرط توسعه حمل‌ونقل شهری

۱۳۹۵/۰۲/۱۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۴۲۸۳۶

دکتر سعید معیدفر استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و مشاور وزیر راه‌وشهرسازی همراه با دکتر کمال اطهاری کارشناس اقتصاد شهری، در میزگردی با موضوع «توسعه خطوط ریلی، برنامه‌ریزی شهری و احقاق حقوق شهروندی» بر لزوم توسعه خطوط حمل‌ونقل ریلی در کلان‌شهرها، به‌ویژه تهران تاکید کردند. یکی از منظر جامعه‌شناختی، حق دسترسی را معبری برای عبور از نابرابری‌ها می‌دانست و دیگری از حمل‌ونقل سریع، آسان و در دسترس به‌عنوان مفر رهایی از تله فضایی فقر یاد می‌کرد، اما در عین حال متفق‌القول بودند که اگر پیش و پس از اجرای این سیاست، به زمینه‌ها و اثرات فرهنگی و اجتماعی آن توجهی نشود، حمل‌ونقل سریع، ارزان و ایمن نیز می‌تواند به نتایجی خلاف انتظار منجر شود.

معیدفر در بخشی از این میزگرد بااشاره به ترافیک بسیار سنگین در سطح شهر، آلودگی هوا، کاهش هرروزه سرعت اتومبیل‌ها در شهر، افزایش بزرگراه‌ها و خیابان‌های عریض و طویل، از بین رفتن پیاده‌رو‌ها گفت: این شرایط نابسامان ما را به تصمیمات غلط نیز می‌کشاند، یعنی در این وضعیت چون می‌خواهیم مشکل ترافیک را حل کنیم، مرتب حق شهروندان پیاده را می‌گیریم، مکان تعامل آدم‌ها و عرصه عمومی را هر روز تنگ‌تر می‌کنیم و آن فضایی که آدم‌ها می‌توانند در تعامل باشند را از بین می‌بریم.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت راه‌وشهرسازی، وی افزود: از طرف دیگر، بودن در شهر‌ها را هر روز خطرناک‌تر می‌کنیم، بنابراین آدم‌ها از خیابان می‌ترسند. هر روز تلفات افراد را به‌عنوان عابران پیاده بالا می‌بریم. در شهری مثل تهران بالای ۷۰درصد تلفات سالانه‌اش مربوط به عابر پیاده است. از طرف دیگر با مقوله ماشینی ‌شدن مواجهیم. در این شهر، جز ماشین چیز دیگری نمی‌بینید. ماشین بر آدم‌ها و ارزش انسان‌ها تفوق پیدا می‌کند. خود آدم‌ها مثل آدم‌های‌آهنی می‌شوند که هیچ حقی برای یکدیگر قائل نیستند و با ماشین حقوق هم را پایمال می‌کنند. درنتیجه ما داریم با پروسه خیابان‌کشی‌ها، بزرگراه ساختن، محدود کردن عرصه عمومی و محدود کردن پیاده‌رو هر روز حقوق مردم را بیشتر از پیش تضییع می‌کنیم. عرصه اجتماع و زندگی اجتماعی دارد نابود می‌شود، عرصه تعاملات پایدار آدم‌ها از بین می‌رود، محیط‌زیست نابود می‌شود و تعداد تلفات آدم‌ها زیاد می‌شود.

معیدفر در بخشی دیگر از این میزگرد اظهار کرد: مدتی پیش گزارشی می‌خواندم که چون مترو باعث شده عده‌یی سریع‌تر از مناطق پایین شهر به تجریش برسند، خود این مساله باعث درهم‌ریختگی و مشکلات خاص اجتماعی شده است. مثلا دخترانی که از مناطق پایین شهر به این منطقه می‌آیند و شرایط اجتماعی را می‌بینند، وقتی به خانه‌یی برمی‌گردند که هنوز در تفکر منجمد و بسته گذشته گرفتار است، فرار از خانه پیش می‌آید و خیلی مسائل دیگر. بنابراین ما باید پروژه توسعه راه و بهبود حمل‌ونقل را با یک رویکرد نوین به جامعه اجرایی کنیم. وقتی تحولاتی را در حوزه راه ایجاد می‌کنیم، باید پیش‌بینی کنیم که این اقدام چه آثاری بر جامعه محلی ایجاد می‌کند و به سرعت رفع نیازهای آنها را در برنامه‌های آن محله ببینیم.

وی افزود: ما درحال حاضر معمولا به سرعت راه‌های جدید را احداث می‌کنیم، بدون اینکه توجه کنیم بر اثر این راهسازی چه اتفاقاتی پیش می‌آید. ما باید با افزایش سهم مطالعات فرهنگی اجتماعی پیش از اجرای پروژه‌های عمرانی، قدرت پیش‌بینی تبعات توسعه را بالا ببریم. به هر حال احداث هر راهی یک پروژه عمرانی است. این پروژه عمرانی اگر فاقد مطالعات فرهنگی و اجتماعی باشد و نتواند به پایداری اجتماعی کمک کند، برعکس، می‌تواند به ناپایداری اجتماعی کمک کند. به‌عنوان یک جامعه‌شناس، مسوولان کشور را از افتادن به دام برنامه‌ریزی‌های جذاب بخشی پرهیز می‌دهم.


سیاه‌چاله‌ای به اسم تهران

اطهاری نیز در بخشی از این میزگرد گفت: به تهران در متون و رتبه‌بندی‌های شهرهای جهان نسبت به شهرهای جهانی، «سیاه‌چاله» می‌گویند. سیاه‌چاله‌ها در شاخص‌بندی شهرهای جهانی شهرهای بالای سه‌میلیون جمعیتی هستند که مراودات کافی با بیرون ندارند و تولید ناخالص و تولید دانش‌شان کمتر از آن چیزی است که باید باشد. تهران درمجموع یک سیاه‌چاله است و خواهد بود، چون اغلب پایتخت‌های جهان می‌توانند یک المپیک را برگزار کنند اما آیا شما یک کنفرانس می‌توانید در تهران برگزار کنید؟ برگزار می‌کنید اما در طول برگزاری آن، شهر متوقف می‌شود، چه برسد به اینکه بخواهید المپیک برگزار کنید. درحالی که زمانی ما می‌توانستیم بازی‌های آسیایی برگزار کنیم.

وی افزود: تهران نه‌تنها از لحاظ مراودات جهانی سیاه‌چاله است، بلکه از لحاظ درونی هم دچار همین وضعیت است، چون استبداد فضا در آن حاکم است. سیاه‌چاله در فیزیک، فضایی است که ذراتش به سختی می‌توانند حرکت کنند. حوزه عمومی ما مسدود شده است، آزادی انجمن‌های مدنی نداریم، شورا‌های‌مان دم بریده است، نشریات‌مان به زحمت منتشر می‌شوند پس حوزه عمومی تحرکش کم است. عرصه عمومی هم که جنبه فضایی دارد همین‌گونه است. عرصه عمومی‌مان هم مسدود است، آنقدر که پارک‌ها را پارکینگ می‌کنند. مارتین دال می‌گوید «شهر جایگاه خرد است و کلان‌شهر‌ها جایگاه خرد آزاد.» اما شهرهای ما سیاه‌چاله خرد آزاد شده‌اند.

اطهاری همچنین اظهار کرد: اگر «توسعه» یک بسته کامل نباشد، می‌تواند آثار مخربی برجای بگذارد، پس باید آن را به‌صورت یک مجموعه واحد دید. در لزوم توسعه حمل‌ونقل عمومی تردیدی نیست اما در شهری که مولد نیست، شهری که میزبان کانون‌های رانت است، شهری که شهرسازی تبعیض‌آمیز دارد، حمل‌ونقل عمومی ارزان، سریع و ایمن هم به سختی شکل می‌گیرد و به یک حق عمومی تبدیل می‌شود. حتی این حمل‌ونقل عمومی هم در صورتی که شهر مولد نباشد، گرهی را باز نمی‌کند.

وی افزود: تحقیقی که روی سرقت‌های استان تهران در فاصله سال‌های۸۹ تا ۹۲ انجام شده، نشان می‌دهد که در این سال‌ها که بیکاری و تورم تشدید شده بود، سرقت‌ها در کمتر از سه سال، پنج‌برابر شده و از صدهزار فقره به 500هزار فقره رسیده بود. تا تجریش مترو کشیده شده و حالا کسبه تجریش می‌گویند که اینجا کیف‌قاپی بیشتر شده. وقتی کارخانه‌های محلی را تبدیل به «مال» می‌کنند، فردی که شغل ندارد، اگر دزدی نکند چه کند؟ این تله فضایی صرفا با حمل‌ونقل قابل حل نیست.

مشاهده صفحات روزنامه

ارسال نظر