ایالت باواریا(Bavaria) بزرگترین استان آلمان در جنوب این کشور واقع شده است و از جنوب با اتریش و از شرق با جمهوری چک هممرز است. طبیعت و آب و هوای این ایالت بسیار دلپذیر است؛ قلههای پوشیده از برف آلپ، رودخانههای پرآب و جنگلهای سرسبز و باطراوت، حال و هوای رمانتیکی به باواریا میدهد. مردم این ایالت به داشتن گنجینهیی از بناهای تاریخی به خود میبالند. این کلانشهر مدرن و ثروتمند علاوهبر جاذبههای هنری، آثار فرهنگی و مراکز دیدنی به یک مرکز مدرن صنعتی در اروپا تبدیل شده و اقتصاد آن از اقتصاد کشور سوئد نیز بزرگتر و قدرتمندتر است. همه این ویژگیها با کمک مدیریت کارآمد سبب شد تا باواریا مکانی برای تولد تعاونی موفق زارعان باشد. تعاونی که پس از زمین خوردن مقتدرانه برخاست و به مسیر ادامه داد.
تعاونی زارعان در قالب یک تعاونی با مسوولیت محدود در سال2005 آغاز بهکار کرد تا خدمات انبارداری، توزیع، بازاریابی و آموزش را برای خانوادههای زارع در باواریای آلمان ارایه کند. این تعاونی که یک الگوی غیرانتفاعیمحور است کاملا تحت مالکیت یک سازمان غیرانتفاعی است که مالکیت آن را خانوادههای زارع دراختیار دارند و هدفش ارایه آموزش، نمایندگی عمومی و توسعه پایدار بازار برای خانوادههای زارعان خرد و متوسط در سراسر باواریا است. این تعاونی با شبکهیی متشکل از 70تولیدکننده میوه و سبزیجات فعالیت میکند که هدفشان افزایش دسترسی زارعان محلی به فرصتهای بازار است. در سال2009 این تعاونی از یک شرکت کاملا توزیعی تغییرشکل داد تا نقش جدیدی را بر عهده بگیرد؛ ایجاد ارتباط میان تولیدکننده و مصرفکننده، رابط زارعان با انبارداران، توزیعکنندگان و فعالان حوزه مواد غذایی. این تعاونی تمرکز خود را بر تلاش برای ارایه خدمات حمایتی در قالب آموزش و توسعه کسبوکار در سراسر طیف فعالان زنجیره عرضه محلی گذاشته است.
ایده اولیه تاسیس تعاونی زارعان از آن «جیم چرچیل» صاحب و مدیر باغستانهای چرچیل بوده است. او با استفاده از تجربه خود در فروش مستقیم محصولات غذایی به مدارس راهنمایی منطقه این طرح را پیشنهاد داد. او خود به تنهایی محصولات را به مدارس میفروخت اما زمانیکه تقاضا بیشتر شد او دریافت که مکانیسم جامع و بزرگتری برای تامین این تقاضا باید بهوجود آید. آن زمان چرچیل مشاور شرکتی بود که صاحب تعاونی زارعان است و پیشنهاد داد که برنامهیی برای جمعآوری محصولات زارعان محلی و توزیع آن میان مدارس ایجاد شود تا بدینترتیب با یک تیر دو نشان بزنند: از یکسو مدارس به تنوع بیشتری از محصولات محلی پرورده دست مییافتند و از سوی دیگر فقط لازم بود به یک فروشنده پول بپردازند و فقط با او طرف باشند.
سالهای 2006 تا 2008 دورهیی چشمگیر از رشد برای تعاونی زارعان بود. فروش سالانه این تعاونی در سال2007 به 538دلار رسید و در سال2008 این رقم معادل 900هزاردلار شد. در این سالها تعاونی مشتریان جدید بسیاری به خود جذب کرد. اما بعد از سالها فروش این تعاونی کاهش یافت و درنهایت در سال2009 فروش کل به 800هزاردلار رسید. این افت فروش را میتوان با تصمیم استراتژیک این تعاونی در حذف مشتریانی توضیح داد که سفارش کمتری داشتند. رکود کلی اقتصاد و کاهش تقاضا برای محصولات هم دلیل دیگر این افت بوده است. در بهار سال2008 تعاونی زارعان «رابرت کوروشن» را به خدمت گرفت که بیش از 50سال در صنعت تولید مواد غذایی تجربه داشت. یکی از بزرگترین چالشهای این تعاونی در آن زمان تعداد بالای مشتریانی بود که سفارش کمی داشتند. کوروشن پس از ارزیابی وضعیت تخمین زد که تعاونی باید درآمد سالانه دستکم دومیلیون دلار داشته باشد تا به حیات مالی ادامه دهد. برای تحقق این امر لازم بود تا تعاونی به آزمون الگوهای دیگر بپردازد. تعاونی زارعان در مدت نسبتا کوتاهی تغییرشکل بسیار شدیدی را تجربه کرد و نحوه فعالیتش را به کل تغییر داد که درسهای آموختنی بسیاری
دارد.
اتخاذ رویکرد داراییمحور
رویکرد داراییمحور به این معناست که ارزیابی توسعه یک بنگاه را با بررسی داراییهایی آغاز کنیم که درحالحاضر موجود است. این رویکرد در تضاد با رویکرد نیازمحور قرار میگیرد که ارزیابیاش را براساس چیزهای ناموجود انجام میدهد. تعاونی زارعان و شرکای اولیه آن بهوضوح نیاز برای زیرساخت و لجستیک توزیع را میدیدند، نیازی که این امکان را به زارعان محلی میداد که از فرصتهای جدید بازار سود ببرند و شناخت همین نیاز بود که آنها را بر آن داشت تا یک سازمان تمامعیار توزیع راه بیندازند.
شناخت و تمرکز بر شایستگیهای اصلی یک بنگاه اقتصادی موجب عملکرد قدرتمند و موفق بنگاه میشود و مشخص میکند در مسیری که در پیش گرفته است به کدام شرکا نیاز دارد تا به اهداف نهایی خود برسد. شایستگیهای اصلی تعاونی زارعان در آموزش زارعان، ساخت شبکه زارعان و نمایندگی آنها، توسعه منافع و سود آنها در بازار بوده است.